وای که چقدر مامان عجولی داری دخملم! هر شب می‌رم تو اون اتاق کوچولویی که برات چیدم، همون‌جا که پر از عشق منه. تخت نرمت، اون جغجغه‌های رنگی که می‌دونم دوست داری، حتی اون لباس‌های کوچولویی که خودم با عشق براشون اتو زدم… همه انگار دارن با من حرف می‌زنن و می‌گن “بیا دیگه مامان!”
شب‌ها که می‌خوابم، انگار دارم باهات بازی می‌کنم. حس می‌کنم دست‌های کوچولوت رو تو دستم گرفتم، گونه‌هاتو می‌بوسم و صدای خنده‌هاتو می‌شنوم. هی با خودم می‌گم کی می‌شه بیای بغلم و من اونقدر ببوسمت که دل سیر بشم.
خدا کنه زودتر اون روز برسه که صدای گریه نازنینت رو بشنوم و بتونم بغلت کنم و بگم “بالاخره اومدی عزیز دلم!” همین الان هم که دارم این‌ها رو می‌نویسم، دلم داره از شوق پر می‌کشه.
منتظرتم تا خونه‌مون رو با قدم‌های کوچیکت پر از شادی کنی، عشق مامان. بی‌صبرانه منتظرتم که دنیا رو با اومدنت قشنگ‌تر کنی. دوستت دارم، عشقم🩷
-بماند به یادگار از هفته 35 ام🩷🐣

۴ پاسخ

میشه عکس اتاقشو بزاری 😍

الهی فدای خودتو و اتاقت بشم خاله🥹✨️❤️🫶

انشالله بسلامتی زایمان کنی عزیزم
اسمشو چی میخوای بزاری و اینکه عکس اتاقشو اگه داری بزار

انشالله بسلامتی بغلش کنی 😍😍

سوال های مرتبط