دوستان شماهایی ک چند سال اقدام هستید نتیجه نگرفتید وقتی اطرافیان یا خانواده شوهرتون ازتون میپرسن چرا بچه نمیارید چی میگید؟؟,من واقعا دیگه نمیدونم چی بگم اوایل بچه نمیخواستیم میگفتم حالا زوده بعدش تیروئیدم جراحی کردم اونو بهونه میکردم میگفتم دکتر گفت تا یکسال بچه نیارین الان دیگع نمیدونم چی بگم از جراحیمم دوسال میگذره دیگه اونم نمیتونم بهونه کنم اگه بازم بگم نمیخوایم خیلی مسخرس چون هم من شاغل نیستم و هم شوهرم دیگه سنش داره می‌ره بالا دیگه کسی باور نمیکنه ک بچه نخوایم ..

بگو به همین زودیا میاریم
من جدیدا اینو میگم
میگم به همین زودیا دیگه چیزی نمیگن

منکه میگم من میخوام همسرم فعلا موافق نیست


یکبارم مادر شوهرم گفت که من نوه میخوام گفتم پسرت میگه فعلا نمیخوایم گفت نه من میخوام
منم گفتم خب از اون پسر و دخترتون بخواید چرا ما پیگه چیزی نگفت
به نظرم باید بزنی تو دهنشون که دخالت نکنن فضولن مگه

من والا سعی میکنم زیاد جایی نرم از ترس همین حرفا و سوالا انگار منزوی شدم از نگاه بقیه میفهمم که به چسم یه آدمایی به منو شوهرم نکاه میکنن که نازا هستیم خدا هم نمیخاد رومو سفید کنه انگار 🥺

بگو هر وقت خدا مصلحت بدونه خودش بهمون میده

بستگی داره چند سال از زندگی مشترکتون گذشته باشه
برا ما دو سال و نیم گذشته بود هرکی می پرسید می گفتیم زوده هنوز بعدا میاریم و...

دیگه همه میدونن کسی که ازدواج کرده بعد یکسال قطعا بچه میخواد پس بهونه بیاری متوجه میشن.باید بگی هر موقع خدا خودش صلاح دونست بچه بهمون میده.بهشون حقیقتو بگی احتمال داره این وسطا هم شاید یکی راه خیر گذاشت جلو‌ پات که گره کارتو باز کرد.پیش اومده که خانوم پنهون کرده نازاییشو ولی بعدش که خودش گفته بچع دار نمیشه یه بنده خدایی بهش داروها‌یی پیشنهاد داده که خورده و نتیجه گرفته.

بگو ببخشید ولی این یه چیز شخصیه انشالا میاریم

بگو نینی هم ان شاالله به وقتش

من ک میگم فعلا قسمت نشده

بگو حالا با همسرم مشورت کنم بعد نتیجه رو بهتون اطلاع میدم