اول صبحی حوصله ندارم شما هم مامان هاتون تو بچه داری دخالت میکنن مامانم چاره ندارع بیاد بچم از من بگیره ببره بهش میگم پس وقتایی ک تو نیستی من نمیتونم یعنی بچم نگه دارم ک تو همه چی کار داری باز خودش میزنع اون راه

خداروشکر کن که سایش بالا سرته
کمک حالته
خیلیا حسرت همینو میخورن
خداحفظش کنه که بهش بدی میبره نگه داره
خیلیا یساعتم گردن نمیگیرن

خداروشکر کن کمکته بخداامروز ازکمردردنمیتونم راه برم دخترمم از5صبح بیداره میگم کاش یکی بود حداقل یکساعت کمکم می‌کرد یکم استراحت میکردم

این دوس داشتن نیست ک مادر بچه اذیت بشه هیچ کس هیچکس بچه خودادمو اندازه مادرش دوس ندارع
منم مادرشوهرم یکارای میکنه دق میده منم بچه نمیدم بغلشون میگم ن بدین من بدون رودروایسی مامانم خدایی جوری نگهش میداره ک من میخوام بعضی اوقات هم ازم کلی ایراد میگیره ک ن بچه اذیت میکنی ولی باز میشه اونی ک من میخوام

بچتو دوس داره که گیر میده حساسه
اگه دوست نداشت اصلا بهش محلم خب نمیذاشت

جمعه رفتیم مهمونی
مامانمم اومد
کارن لباس سفید تنش بود
مامانم یه ميوه داد دستش اونم له کرد رو خودش
من سگ شدم
هنوزم لباس رو نشستم از حرص
میگم نمیخوره نده
میگه اشکال نداره
فرش صاحب خونه رو هم کثیف کرد

عزیزم باید افتخار کنی بچتو نگه میداره بنده خدا چیزی که بهش نمیده بچه تو دوسش داره 🤨

وای من آرزومه مامانم بود دخالتم میکرد
مشکلی نبود

الحمدلله برای این روز که کمکت میکنه من که هیچ کس ندارم'مادرشوهرم هم همش دنبال خوشی های خودشه

اینجوری بود البته بابام بدتر تو ۶۰ روزگی داد و بیداد کردم گفتم خودم بلدم ... بعدسم دیگه خودش داره میبینه حتی گفته همه جا ک مریم علمشو داره تجربشو هم بدست میاره

نه مامانم که کاری نداره
اما خب خوبه ک یکم استراحت کن
اما خب اگر تو روش تربیتی دخالت می‌کنه اپن قضیه ش متفاوته

وای من مامانم بچرو بکشه هم چیزی نمیگممم

اما امان از مادرشوهرم همش دخالت بی جا
هرچیم بگی میگ من ۵ تا بچه بزرگ کردم
خب تربیت من و تو فرق دازه تو تویی من منم اما کو حالی نمیشن