یچها من احساس میکنم مادر خوبی نیستم
احساس میکنم بچه برام سخته ینی باعث میشع نتونم کارامو انجام بدم یا جایی راحت برم راحت بخابم
انگار ظرفیت بچه رو ندارم
از طرفی دلم براش میسوزه ک مادری مث من دارع

شما اوایل یچه داری اینجور نبودین؟

اوایل واقعا سخته احساس می‌کنی زندگی دیگه تموم شده فکر می‌کنی دیگه قرار نیست روی خوش زندگی رو ببینی ولی همین که ۳ ماهش شد تازه همه چی برات عادی میشه برمی‌گردی به روال قبل بچه داری

همه اولش همینن
صبرکن یه مدت بگذره کیف میکنی از وجودش❤️

همینا شیرینی زندگیه.هزاران نفر ارزوی بچه دار شدن دارن و نمیتونن.خداروشکر کن خدا چنین نعمتی بهت داده

عزیزم هممون همینیم، ایشالا روزهای قشنگ هم میاد

بخدا باید خدارو هزار مرتبه شکر کنیم روزی که همچین هدیه های داده بهمون.عروس داییم بچشو ۷ماهه باردار بوده امروز از دست داده همش گریه میکنه بنده خدا

منم همین بودم از بچه ی سناریو برا خودم ساخته بودم اولش.اما الان ب هرثانیه بودنش خدارو هزار بار شکرمیکنم.هم ب کارای خونه میرسم هم با بچم سرگرمم.

خب کلا همینه دیگه بچه دست و پاتو میبنده و زندگی با وجود بچه دچار سختی و چالش میشه و شیرینیش هم به همینه که با وجود یه فسقلی به کارات برسی

من بخاطر بچم از همه چیزم زدم. الانم تنها تو خونه با بچم بازی میکنم. فدای خندش شم

از طرفی گریه کنه طاقت نمیارم بغل کسی دیه باشه طاقت نمیارم باید بغل خودم باشع دوس ندارم بدمش ب کسی