۱۴ پاسخ

غیرممکنه نشنیده باشه اکر خودتون نگفتین شاید از تی وی شنیده

جایی شنیده

یه چیزای غریزه ای😐

حتما از یه جایی شنیده خلاصه تلویزیون دایی عمو خاله ای کسی خلاصه.بچه همینجوری نمیگه.بهش واکنش نشون نده یا اون لحظه وقتی میگه اون کلمه رو شبیه سازی که به یه کلمه دیگه و بگو بهش

یا از تلویزیون شنیده یا بیرون رفتین جایی دیده یه کلمه مشابه پیدا کن براش تکرار کرد اونو بگو ،بگو مامان .... میگی خیلی هم توجه مثبت یا منفی نشون نده

😂😂😂😂😂
ای وای
پسر من احمق یاد گرفته متاسفانه 😢😢😢
هم کیف میکنم هم اعصابم خورد میشه همچینم ق رو غلیظ تلفظ میکنه

بمیرممممم🥺😂😂😂

دخترمن کلمه عوضی رویادگرفته اونم ازتلوزیون

پسر من ک هر کی ی کاری کنه باب میلش نباشه بهش میگه اسکول شاشو🤭

پسر من صدای بوق بشنوه میگه کوفتالووووو

باز پسر من کلمه دیوونه رو یاد‌ گرفته
هی میگه مامان من دیوونه ام
منم سعی میکنم ک حواسشو پرت کنم ولی یادش نمیره

پسر من تو خیابون از یکی شنید که گفت مرتیکه خر
حالا وقتی میریم خیابون با حالت عصبانیت چندبار میگه مرتیکه خر🤦
هر کاریم میکنم از سرش نمیوفته

بچه من یاد گرفته اَنتر میگه اَنتَ😐😐😐😐
دهن مارو سرویس کرده

ای وای😂واکنش نشون ندین یادش میره

سوال های مرتبط

مامان سامین🤴🏻 مامان سامین🤴🏻 ۱ سالگی
مامان شاهان مامان شاهان ۲ سالگی
من پسرم چند روز دیگه دو سالش میشه و پسرعموش ۱۰سالش
بعضی موقع ک داخل حیاط هستن سرپسرم داد زده چیزی بهش نگفتم چند شب پیش باز خونه مادر شوهرم بودیم پسرم دخترعموشو ک یه ماه از پسرم کوچکتر بود هول داد خیلی دوستش داره همش بغلش میکن پسرعموش دوباره سرپسرم داد زد با صدای بلند خواهرشوبغل کرد بعد من اونجا بودم مادرشم بود خواهر شوهرم گفت بهش حق نداری تا پدرمادراشون هستن سر بچه کسی داد بزنی اوایل اینجوری نبود اصلا پسرم با خواهرش بازی میکرد دعوا میکرد چیزی نمی‌گفت الان مثل یه آدم بزرگ رفتارمیکن حتما مادرپدرش بهش گفته ک پسرمن این کارکرد تو ام از خواهرت دفاع کن وگرنه قبلا اینجوری نبود تا امروز دوباره دیدم سرپسرم داد زد گفتم داد نزن سرش تو بزرگی اینا متوجه نمیشن دیدم مادرشوهرم میگه پسرعموش گفتم هرکی باش حق نداره تا پدرمادرش هست دادبزن سربچم سرخواهرخودش هرچقدردلش میخواد داد بزن اما بچه من اجازه نداره مادرشوهراز پشتش گفت عمو عمه سرتو اصلا دادنزدن گفتم تا اونجایی ک عقلم رسیده ازگل نازکترنگفتن حالا شاید کوچیک بودم اونم پدرمادرم هست قرار نیست هرکسی از راه برس حرف بزن دیگه چیزی نگفت مشکل اینجاست هممون تو یه حیاط زندگی میکنیم واقعا خسته شدم از اینکه هرروز بیدارمیشمو میبینم دورم محفوظ نیست سریع پسرم می‌ره داخل حیاط تا یه کاری میکن همه صداش میکنن دست نزن اینجوری نکن هزار حرف دیگه این جاریمم تازه آمده هردوتاشون مال یه محله هستن باهم بیرون میرن پارک میرن اصلا نمیگن تو میایی نمیایی اگه مراسم ختمی چیزی باش اصلا ب آدم نمی‌گم واقعا غریبه غریبه