ی دوروزی رفتم خونه خواهرم انقد بچم اذیت کرد امشب اومدم
اومدم بچم بهتر شد خابید
نمی‌دونم چرا جایی میبرمش انقد اذیت می‌کنه کلافم کرددد
خونه دیک در این حد نی

گمونم همشون اینجورین آدریانا همینکار رو میکنه

بچه ها وقتی عادت به جای شلوغ نداشته باشن اذیت میکنن،من پسرم رو از اول هم به ساکتی هم به شلوغی عادت دادم ،با این حال گاهی خیلی اذیت میکنه ک متوجه شدم بخاطر گرماس،چون زردی داشت از اول جاش خنک بود عادت کرده به خنکی ،
اما خب اگر بخوای بچه تو خونه باشه هم میگن خوب نی

بچه ی منم اینجوریه جایی میرم انقدر گریه و بی قراری میکنه فقط خونه ی خودمون اروم

عااادیه پسرمنم3ماهگی فقد خونه میموند جای دیگه گریه میکرد بغل کسی نمیرفت4ماهگی خوب شد

منم جایی میرم بچم به شدت اذیت می‌کنه تو ماشین هم باشیم اول تا آخر گریه میکنه

صاحبخونمون طبقه‌ی بالامون هست تعمیرات داره همش سرو صدای زیاد میاد از خونش بچم تو خواب میپره گریه میکنه دیگه جمع کردم اومدم خونه‌ی مامانم . از وسطای بارداریم تعمیرات شروع کرد کل ساختمون و حیاط و پشت بوم رو داره درست میکنه فک نکنم حالا حالا ها کارش تموم شه با پیمانکارش به مشکل خورد داستان داریم باهاشون

دقیقا دختر منم تو خونه خودمون راحته هر جا میریم کلافه است

خیالت راحت همه بچه ها اینجورن ..مخصوصا ادم میره خونه پدرش ..مریض میشن😕

من با بچه جایی نمی‌رم تا کمی بزرگتر بشه هیچ جا نمیبرمش چون واقعا اذیتش برا خودم میمونه و همه چیزش بهم می‌ریزه

من از اول زایمانم تا ۴۰ روزگی پسرم خونه‌ی مامانم اینا بودم بعدش وسایلمو جنع کردم رفتم خونم باورتون میشه بچم غریبی میکرد کاری اصلا نمیخوابید کلافه بود انگار حتی بوی خونه ، سردی و گرمی خونه ، رخت خوابش همه چیش براش فرق داشت و انگار اذیتش میکرد . دوبار برگشتم خونه‌ی مامانم اینا خیلی شرایط سختیه

بچه منم اینجوریه چون از اول تو خونه ب ساکتی عادت کردن

شاید بو یا صدایی اونجا اذیتش میکرده