یاد یه خاطره افتادم' بیایید بخونید😂👀😂👀🤕👀🥴😂👀😂
از اول ازدواجم' همه تو گوشم میخوندن ایشالا پسر بیاری بچه اولتو' سعی کن گرمیجات بخوری بچه اولت پسر بشه تنها کسی ک پسر پسر نمیکرد شوهرم و پدرم بود' دیگع از پدرشوهرم بگیر تااا مادر خودم میگفتن سعی کن بچه اولت پسر بشه👀... انقدر گفته بودن میترسیدم بچه اولم دختر بشه .از ترس اینکه بچه اولم دختر بشه ۵ سال جلوگیری کردم. رفتم دکتر رژیم تعیین جنسیت گرفتم و شوهرمو مجبور کردم رعایت کنه رژیم رو هزینه زیادی کردم خدایی و یکسال توی اقدام بودم و اخرسر بچم دختر شد' باز همه وقتی فهمیدن حاملم گفتن ایشالا ک پسره! هیچکس نگفت ایشالا سالم باشه ایشالا سالم بدنیا بیاد همه گفتن ایشالا پسر باشه...وقتی ۱۸ هفته شد و جنسیت بچمو به مادرم گفتم ناراحت شد اولش و قطع کرد و به بابام ناراحتیشو نشون داده ک کاش دختر نمیشد بعدشم خانواده شوهرم فهمیدن همش میگفتن کاش بعدیو پسر بیاری بغلت بگیری اینجا بیاری'🥲🥲گذشت تا زایمان کردم' وقتی دخترم ۴ کیلو بدنیا اومد مثل برف ماشالا سفید بود انگار بچه ۳ ماهس...همه محو زیباییش شدن مادرم نفر اول پشیمون شد' پدرشوهرم پشیمون شد و همش میگفت خدایا چندتا دیگ مثل همین( دخترم منظورش بود) چندتا دیگ بده باز' چه شیرین ناز این بچه...ادامش کامنت اول

تصویر
۱۷ پاسخ

لایک کنید بالا بمونه
خلاصه جاریم برای اینکه منو بچزونه و فهمیده بود خانواده شوهرم و اقوام شوهرم عاشق پسرن گفت من پسر میارم زد بعد زایمان من باردارشد خیلی توی تلاش بود بچش پسر بشه...و تا ۵ ماهگی همش میگفت بچم پسرررر زد بچش دختر شد...باز نمیگفت بچم دختر میگفت الا بلا پسرع' همه دور سرش میچرخیدن خلاصه ک بالاخره زایمان کرد دخترشو' توی تمام دوران بارداریش هرکسی ک ب من میگفت ایشالا بعدی پسر بیاری یا میگفتن ایشالا بچت پسر باشه ب این جاری من نگفتن وقتیم فهمیدن دختره' گفتن چی میشه؟ بزار دختر باشه سالم باشه ب جاریم میگفتن اصلا جنسیت ربط داره ب مرد' تقصیر تو نیست ک بچت دختره...اما زمان بارداری من میگفتن رحم تو سرده' میگفتن مثل مادرتی دیگ دختر زایی...خیلی قلبمو شکوندن' حتی خود منو سالها ترسوندن از اینکه بچم دختر بشه الان اگر من سال اول ازدواجم حامله میشدم بچم ۵ سالش بود...الان ک ب دخترم نگاه میکنم میگم خاک توی سرت کنن که از این نعمت سالها خودتو مرحوم کردی بخاطر حرف این و اون...همش میگم مامان ببخش وقتی ب همه گفتم جنسیتتو هیچکس جز بابات و خالت و پدربزرگت(پدر خودم) هیچکس دیگه خوشحال نشد جاریمم خوشحال شد اما برای اینکه پسر نیستی خوشحال شد چون میخاست خودش اول پسر بیاره بشه محبوب قلبها🐧 خلاصه که یه تار موی بچمو با ۱۰۰۰تا پسر عوض نمیکنم...( توی پرانتز بگم قصد من توهین ب مادرایی نیست ک پسر دارن' پسرهم مثل دختر نعمت و هدیه خداست و صد البتع ک شماهایی ک پسر دارید یه تارموشو با دنیا عوض نمیکنید و عمیقا بچتونو دوست دارید مثل مایی ک دختر داریم 🤌) منظورم اینه که پشیمونم ک سال اول بچه نیوردم بخاطر

کامنت دوم لابک کنید بالا بمونه
اینکه بچم دختر بشه الان اگر من سال اول ازدواجم حامله میشدم بچم ۵ سالش بود...الان ک ب دخترم نگاه میکنم میگم خاک توی سرت کنن که از این نعمت سالها خودتو مرحوم کردی بخاطر حرف این و اون...همش میگم مامان ببخش وقتی ب همه گفتم جنسیتتو هیچکس جز بابات و خالت و پدربزرگت(پدر خودم) هیچکس دیگه خوشحال نشد جاریمم خوشحال شد اما برای اینکه پسر نیستی خوشحال شد چون میخاست خودش اول پسر بیاره بشه محبوب قلبها🐧 خلاصه که یه تار موی بچمو با ۱۰۰۰تا پسر عوض نمیکنم...( توی پرانتز بگم قصد من توهین ب مادرایی نیست ک پسر دارن' پسرهم مثل دختر نعمت و هدیه خداست و صد البتع ک شماهایی ک پسر دارید یه تارموشو با دنیا عوض نمیکنید و عمیقا بچتونو دوست دارید مثل مایی ک دختر داریم 🤌) منظورم اینه که پشیمونم ک سال اول بچه نیوردم بخاطر اینکه ترسیدم دختر بشه' پشیمونم ازاینکه هرکی گفت کاش پسر بودی یا ایشالا پسره( قبل مشخص شدن جنسیتت) یا ایشالا بعدی پسره جوابشونو ندادم... الان عاشق بند بند وجودشم عاشق چشمای رنگیشم عاشقشم فراتر از تصور و شکر خدا که خدا دخترمو بهم داد و منو از مادر بودن محروم نکرد بخاطر عقاید قدیمی و تاثیر گذاشتنشون توی افکار خودم🙃 الان عمهای بچم عاشق بچمم هستن. هرکی میگفت ایشالا پسر باشه دخترمو میبینن خودشون میگن واقعا پشیمونیم از حرفمون خدا بهت فرشته داده خلاصه که خواستم فقط تعریف کنم و اینجا یادگاری بمونه
شما وقتی جنسیت بچتون فهمیدن واکنش خانوادها چی بود؟؟؟

خونه ای که توش دختره نور خونه روشن تره
آب خونه سرد تره
نون خونه گرم تره
صفا و صمیمیت تو اون خونه بیشتره

وای یاد خانواده شوهرم افتادم مادرشوهرم دنبال پسر بود ماهم فکر کردیم پسره پدرشوهرمم گفت پسره بعد ک فهمیدن دختره کسی میپرسید از مادرشوهرم میگفت معلوم نیس نرفته سونو بعد خوردم زمین یه زنگ نزد بگه بچه سالمه یانه خلاصه از اینجور خانواده های نفهم و اشغال همه حا هست خیلی اذیت شدم اولش الان عاشق دخترمن خرجشو پدرشوهرم میده مادرشوهرمم کم نمیزاره واسش شوهرمم میگه خداروشکر پسر نشد جاریم یه پسر داره حرف نمیزنه ۷ سالشه مهم اینه سالم باشه

فقط سلامتی جنسیت مهم نیست
بمونه برات♥️

دلم خواست عکس دختر گلت رو ببینم😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍بفرست برامون لطفا

خدا حفظش کنه
بخدا که پسر هم میاوردی این جماعت راضی نمیشدن
مهم شوهرت بوده ک عاقله

منم اینقد تو گوشم گفتن پسر پسر و سونو اولی و بتا هم پسر بود که ۶ ماهگی گفتن دختر گریه کردم شوهرم خوشحال شد همه اونایی که میگفتن پسر خوشحال شدن ولی من گریه کردم شوهرم کلی دلداریم داد و تهشم گفت بابا گریه نداره که بزا دخترمو ۲/۳ سالش بشه اصلا تورو میبرمبهترین دکتر کشور رژیم پسر به دنیا بیاری اونموقع ازش قول گرفتم که ببره منو دکتر 😂😂حالا میگم گمشو باو همین دختر هزار و هفت پشتمو ساپورت میکنه بسمه🤣

اسم دخترت طلوعه؟

همسرم و خانوادش بشدت دختری بودن
دختر نماد خدای روزی زمین واسه مادر شوهرم و پدرشوهرم هست
خوشبختانه واکنش خوبی داشتن

دوروغ چرااا
من چون خودم داداش ندارم دلم میخواس بچم پسر بود تا یه کم از زخم هایی که عمع های خودم ب مامانم زدن کم بشه
ولی دختر تک نوه ی دختره چون 5تا پسر نوه داره مادر شوهرم فقط مهوا دختره
شوهرمم دوس داشت بچمون دختر بشه ولی چون من پسر میخواستم سکوت کرد بعد. سونو تعیین جنسیت حتی دعوامون شد دوساعتم گریه کردم
الان بابام عشق مهواس هرچند ما سه تا دخترشم دوس داره

برعکس تو، مادرشوهر من دختر دوست داره و عاشق دختره، وقتی بهش گفتم پسره باور نمیکرد ، تا وقتی شاهان به دنیا اومد میگفت شاید سونو اشتباه تشخیص داده😂😂

عزیزم میشه درخاست بدی من پرم

واییی عزیزمم چ قشنگگ🥺🥺🥺🥺خدابرات نگهش داره بخدا دختر فراتراز خیلییی خوبه
منم مث تو بااینک ی پسر داشتم وباز باردار شدم همه میگفتن اگ دختر بشه چی کاش پسربشه و وقتیم فمیدن دختره خیلیا ناراحت صدن خیلیام خوشحال ک خدا بش باز پسر نداد ودختره و... کلی بم تیکه انداختن بااینکه پسرشم داشتم😂😂😂

خاستم بگم برا مردم زندگی نکن اونا همه جوره دهنشون بازه
شوهرمنم همش میگف اگ دوتا پسر خدا بهم بده ها فلان میکنم بهمان میکنم و.... اونروز شنید دخترع چیزی نگف ولی قیافش انگار رف ب هم اما الان بیاااا وببین چنان پناهم پناهم میکنه همه حسادت میکنن بهش کلی طلا براش خرید جوری ک پناه ومیخاد پسرمو نمخاد هیچ وقت فکر نمکردم شوهرم بتونه باش کنار بیا ومیترسیدم از دختر دار شدن فقط ب خاطر حرف مردم وشوهرم...
ولی الان خداروهزارررررر مرتبه شکرررر ک دارمش خیلیی دوسش داریم خیلی خوبه🥺🥺🥺♥️
خداببخشتم واس اون روزای ک ناشکری کردم

مهم سلامتیه خداروشکر برا سلامتی بچه هامون
من واکنش هیچکس برام مهم نبوده و نیست اما همه خوشحال شدن از بارداریم ولی هیچکی اندازه خواهر بزرگم از پسر شدنش خوشحال نشد چون میگفت دخترا خیلی سختی میکشن خودشم دوتا پسرو یه دختر داره

خب من بچه اولم پسره و خييييلي دوست داشتم بچه دومم هم پسر شه،براي همسر و اطرافيانمم فرقي نداشت چي باشه،تو سونو ان تي وقتي دكتر به منو همسرم گفت احتمالا دختره شوهرم گفت خداروشكر اما من وا رفتم،دكتره كه اشنامونم بود حالمو ديد گفت صد در صدي نيست،اما تو سلفري هم شد دختر،دوسش نداشتم اما بخدا دست خودم نبود دختر دوست نداشتم،هرشب رو به اسمون ميگفتم خدايا من كفر نميگم نكنه بلايي سر بچه ام بياري!!تا اينكه بدنيا اومد و شد خداي دوم من،فقط خداروشكر ميكنم بهم دختر داد،الان جوريم كه ميگم بازم دختر ميخوام…
دختر رحمته،بركته،نعمته
روزي هزار بار بخاطر دختر و پسرم شكر خدا ميكنم،حدا از عمرم كم كنه بذاره رو عمر بچه هام🤍

من عروس عمم هستم
عمم سه تا پسرداره
ی دختر
همیشه با اینکه سه تا پسرداشت له له نوه پسر رو میزد
گذشت و جاری کوچیکم زود باردار شد دختر شد
منم باردار شم میدونستم خانواده عمم پسر دوست دارن
ولی من و همسرمو خانواده خودم عاشق دختر بودیم
بی نهایت دختر دوس داشتیم و میخواستیم
ولی باز گفتم هرچی ک خیروصلاحمونه همون بشه
خلاصه گذشت و بچه منم دختر شد
اونروز ک همسرم فهمید تو دلیم دختره
از خوشحالی تا چند روز تو شوک بود
گریه کرد
اصن انگار دنیارو به ما دادن
الان باز هم میگم اگر بار دیگ مادر شدم
خدا ب دخترم خواهر بده ک دوست و همدمش بشه
ولی بازم در نهایت هرچی صلاح میدونه

سوال های مرتبط

مامان رایان 👶🏻 مامان رایان 👶🏻 ۱۳ ماهگی
سلام مامانا اومدم یه سری اطلاعات راجب این ویروس جدید ک خیلی تو بچها زیاد شده بدم من بچم هفته پیش با علائم تب بالا شروع شد اول همه میگفتن از دندونشه بعد دیدم بی حال شد بردمش درمانگاه شبانه روزی گفت عفونت کرده گوشش دارو داد یک روز نصفی دارو دادم یکم تب اومد پایین باز دوباره رفت بالا این دفعه علایم بیشتر اول استفراغ بعد اسهال شدید ک فقط آب از بچم دفع میشد بلافاصله شیر میخورد بالا میورد بردم دوباره دکتر سرم زدن فرداش بدتر شد تنها کاری ک کردم اول شیر خشک قطع کردم چون لاکتوز داره فقط لعاب برج با موز میدادم دا بردم دکتر متخصص ک اورژانسی بستری شدم فهمیدن عفونت داره داخل خونش ک دکترش شیر Lf براش نوشت گفت فعلا اینو بده تا بالا نیاره و غذاش شد سوپ ک فقط ( سیبزمینی مرغ و هویج و برنج نمک ) موز و سیب پوره شده ماست پروبیوتیک خلاصه بعد ۳ روز مرخص شد میخوام بگم بچه اسهال شدید داشت مثل من نزارین خیلی دیر بشه ک بچه آب بدنش کم بشه رگاش پیدا نشه رایان من خیلی اذیت شد دکترش میگفت بعضی بچها تشنج کردن از کم آبی و اسهال و بیشتر بچهای ک آورده بودن با همین علائم بودن این عکس هم دیگه موقع مرخص کردن رایان از بیمارستان گرفتم . ( انشالله هیچ بچه ای راهی بیمارستان نشه خیلی سخته )