خانما لطفا همه نظرشونو بگن خواهش میکنم🚫🚫
خانواده شوهرم اصلا با شوهرم خوب نیستن مادره خ اینو دوس داشته الان ک مرده دارن عقده هاشونو خالی میکنن با پدرشوهرم تو یه حیاطیم غذاشو من میدم اونم قبل مردن مادرشوهرم خونه و حیاط مبایعه نامه داده ب ما
الان بچه ها نشستن زیر پای پدره ک بگو خونه رو بده ب آبجی کوچکه اون بیاد بمونه پیشت خواهره هم تو ی شهر دیگه س اصلا جور درنمیاد خونه رو بخوایم ب اون بدیم چون خونه مون چسبیده بهم اینجوری ورودی مشترک میشه
و اینکه گوشواره ای ک مادرشوهرم گفته بوده میدین ب این پسرم رو
قایمکی لز ما فروختن گفتن برا مراسمات خرج دادیم
حالا شوهرم میگ نمیخوام باهاشون حرف بزنم ولی من مثل قبله رفتارم ولی یکم خشک تر
الان فردا سالگرد برادرشوهرمه همه هستن شوهرم میگ نمونیم بریم سرخاک از اون ورم بریم بیرون تااینا گورشونو گم کنن
ب نظرتون من باید چه حرکتی داشته باشم میخوام پشت شوهرم باشم ولی نمیتونمم خیلی سر سنگین باشم

۶ پاسخ

مهم شوهرته وقتی ترجیحش اینه اینجوری رفتار کنه باخانوادش بهتر توهم مثل خودش باشی

قطعا هرچی همسرت میگه گوش بده بخاطر خانواده شوهر با همسرت بحثی ام نکن و حرف دیگرانم برات مهم نباشه جز همسرت
قانونی پیش برین با مبایعه نامه سند بگیرین برا خودتون خیالتون راحت بشه

پشت شوهرت باش، و هرچی زودتر برای سند اقدام کنید

هرچی شوهرت میگه همون باش گلم

آره به حرف شوهرت گوش کن

هرچی شوهرت میگ گوش کن

سوال های مرتبط

مامان آیلی.    👧🏻 و آیری.    👦🏻 مامان آیلی. 👧🏻 و آیری. 👦🏻 ۱۰ ماهگی
ماجرای فامیل فضول ما………..




اقا من بچه هام هردوشون زردی داشتن،بزرگه رو که بستری کردم کوچیکه رو شوهرم گفت اصلا
دوراز جونش میذارم بمیره ولی بستری نمیکنم.چون بزرگه رو کلی سوراخ سوراخ کرده بودن اولا هم بچه رو ازم گرفتن گفتن بدون مادر قبول میکنیم
خلاصه دکترم دید اینجوریه گفت ببرید خونه احتمال میدم از شیر مادر باشه زردیش شیر مادر ندین فقط شیر خشک…..
خانواده شوهرمنم خیلی حساسن رو شیر خشک.خلاصه دوراز چشم اونا شیرخشک دادیم تا روز دهم بعداز بدنیااومدنش بردم مادرشوهرم حمومش کنه…
عاقا تارسیدیم خونه مادرشوهرم گریه کرد
گفتیم چی شده هی مااصرار کردیم مادرشوهرم بیشتر گریه کرد اخر شوهرم به باباش گفت اخه مشکل چیه چیزی شده
پدرشوهرم گفت باخودش حرف بزنین خیلی سرسنگین بود اون روز
خلاصه با هزار مصیبت ارومش کردیم اخه مادر من چته گفت من نه تنها مادرشوهر بدیم بلکه مادر بدی هم هستم
د اخه مادر من بگو چته چی شده
کاشف به عمل اومد سر نهار خواهرزاده پدرشوهرم زنگ میزنه که دایی جان(ک. یر همون دایی دهنش)شما چرا ازما پنهون میکنین همه چیو؟عروست داره شیرخشک میده خب بما بگین.گویا پدرشوهرم قفل کرده نتونسته هضم کنه داده مادرشوهرم
اونم گفته چطور عزیزم پولشو میخواستی بدی؟؟؟یا شیر عروسمو میخواستی؟؟