۸ پاسخ

دیگه آدم یه برنامه ای میریزه باید به اینجاهاش هم فکر کنه دیگه گلم.
حالا غصه نخور خدا بزرگه.

شوهرت بگو یکم کمک کنه
روزی که دکتر داری مرخصی بگیره چند ساعت بچه رو نگه داره

زیاد خودتو به کار نده تا میتونی مایعات بخور اگه قند نداری دلستر و هندونه و خربزه مشهدی خیلی خوبه

عزیز جان از کسی نمیشه انتظار داشت هیچ کس از خودش بالاتر نیستش که منم مثل شما کارامو به زور انجام میدم توکل برخدا

منم اوضاعم همینه.
خدا کمک کنه بارداری رو به آخر برسونین

ایشاالله به موقع زایمان کنی و خدا حواسش به بچه هات هست

چرا خونه بابات نمیری

توکل بخدا باشه

سوال های مرتبط

مامان سه تا فسقلی مامان سه تا فسقلی هفته سی‌ودوم بارداری
سلام خوبین
از دیروز اعصابم خورده
رفتیم بیرون مادر شوهرمم اومد کلی غر زد وهمش گیر میداد فلان وسیلت کثیفه با اینکه تمیز بود
بعد شوهرم گفت ولش خودش انگار خیلی تمیزه دسشویشجو حمومش بومیده
مانتو بارداری تنم بود خیلی بلند بود ساپورت پام بود شوهرم اجازه داد در اومدم مادر شوهرم هم هی گیر میداد منم اهمیت ندادم
بعد اونجای که رفتیم اب داش ابشم تمیز بود
بچه هام بازی میکردن مادر شوهرم هی به بچه هام میگف فلانی ببین ساکت و تو اب نمیرن و... منم گفتم بچه ای که بازی و شیطنت کنه سالمه توخونه نمی تونن بازی کنن اینجا باید راحت باشن
بعد پسرم و دخترم باهم دعوا شون شد من چیزی نگفتم مادر شوهرم دخترم رو زد اول هیچی نگفتم دیدم دخترم لج کرد به خاطر کار مادر شوهرم بیشتر داداش رو میزد مادر شوهرم زد تو سر دخترم گفتم توکاری بهشون نداشته باش خودشون باهم کنار میان ولکن نبود باز زد تو سر دخترم اهر شوهرم داد زد سرش تا ول بچه ها کرد اعصابم خورد شده
همش میگم بزارمشون پیش این بچه هام رو هی میخواد بزنه خیلی اعصابم خورد شد
شوهرمم پشیمون شد اوردش ـ
عوض تشکرشه میکه چرا کتف وبال نگرفتی مرغ گرفتی خوشکه و فلان