سلاااام ابننننقد حال جسمی و روحیم بده که فقط خدا میدونه
۵روزه شاهان رفته پیش پدرش و من اصلا غذای درست و حسابی نخوردم ،
درست نخوابیدم،صبح تا نصف شب پای پیج و خیاطی بودم
دو روزه کارم گریه ست
بلند بلند گریه میکنم و با شاهان حرف میزنم
قفسه سینم و وسط دوتا شونه از پشت خیلیییییی درد میکنه به حدی که نمیتونم حتی آب دهنمو قورت بدم،اصلا نمیتونم سرمو تکون بدم،پشت سرمم از درد داره میترکه

الان یکی از کلیپای شاهانو دیدم و فقط بلند بلند گریه کردم،ازطرفی اینقد درد دارم نمیتونم شاهان پیشم باشه حتی نمیتونم یه غذا درست کنم

میل به هیییچ غذایی ندارم.دردم خیلییییی شدیده،از شدت درد فقط گریه میکنم،رفتم دکتر نوار قلب دادم مشکلی نداشت میگه از معده ته از بس هیچی نخوردی و فشار کاری

عزیزم تویه زن موفق وپرتلاشی خواهش میکنم روحیت خراب نکن پرقدرت به کارت ادامه بده مطمئن باش شاهان بزرگتر بشه برمیگرده کلا پیشت

بلند شو یه نماز امام زمان عج بخون اروم میگیری
باهاش درد و دل کن

من به تو افتخار میکنم که اینقدر زن پرتلاش هستی بخدا از تاپیکات لذت میبرم دیگه مادر غصه بچشو میخوره که دوره خودتو از پا در نیار یک غذا برای خودت سفارش بده بخور حالت یکم بهتر بشه زنک بزن گل پسرتو بیارن نبینم ناراحت باشی پاشو عزیزم پاشو به خودت برس

بخدا تعجب میکنم سر چه چیزایی خودتو عذاب میدی میاد دیگه خوبه در هفته ۳ روز پیش توعه بس دیگه الان بهترین موقعیت کار کنی پول دراری برای خودت خرج کنی مگه چقدر زنده ایم که لخایم همش گریه کنیم عزیزم جای اومم خوبه که بیتابی نمیکنه خودتو جمع کن پول درار بکش بالا خودتو الکی گریه نکن بزار شوهرت دید بگه بعد من چه ناز و بهتر شده این حیف شده پیش من

سلام عزیزم
هیچوقت یادت نره سلامتیت از همه چی مهم تره
شاهان جایی هست ک بهش آزادی میدن،و این کار خیلی بده،چون بچه دو دو تربیته میشه
اونجا بهش گوشی میدن
بریز بپاش می‌کنه
ولی شما بعنوان یه مادر و از همه مهم تر ، یه مادر دلسوز
اجازه گوشی دادن ب شاهان رو نمیدی

الهام جون،یه روز با باباش قرار بذار
حتما بصورت حضوری و جدی حرف بزن
بلاخره یه بچه بین شماست
حتما باید درباره شاهان با پدرش در ارتباط باشی

سلام گلم حس و حالت رو درک می کنم.به نظرم بچه رو نده بزار بره دادگاه قرار ملاقات بگیره چشمش کور سر ساعت بچه رو ببره و سر ساعت بیاره اینجوری شما و بچه خیلی راحت ترین

الهی عزیزممم نماز بخون قرآن بخون با خدا حرف بزن آروم میشی

خوشبحالت چی پوست صاف و بی لکی داری

اشتباه میکنی اتفاقا الان که نیس باید همه کاراتو بکنی که وقتی اومد وقت بزاری باهاش بازی کنی
تا نیس لذت ببر برا خودت برو بیرون کارا شخصیتو انجام بده بعدم که اومد با بچه لذت ببرید برید پارک شهربازی کافه خرید
آخه گریه کردن که از پا درت میاره
احساسی پیش نرو قوی باش

قربون اون دلت برم الان داره اذان میگه از خدا میخوام بهترینها رو سر راهت قرار بده هر جور که به صلاحته ..خدا رو شکر که زن موفق ای هستی خدا رو شکر

دوروز ب خودت استراحت بده ی غذای خوب درست کن بخور ی تفریح مهمونی برو و باز بیا شروع کن
رژیمتو یکم شل کن انقد ک تو سخت گرفتی و واقعا هیچی نمیخوری معلومه بدنت کم میاره پس چی بسورزونه این بدن
فعالیت کاریتم اگ زیاد کارمیکنی کم کن مثلا از ی ساعتی فقط استراحت کن شبا حتما بخواب

دوستم خدای نکرده سنگ صفرا نداری
تو سونو مشخص میشه
چون این دردی که توصیف کردی رو من تجربه کردم
مراقب خودت باش

الهام جون چرااینقدر به خودت سخت میگیری
حیف تو نیست با خودت اینجوری میکنی
یادت باشه همیشه خودتو بزار تو الویتات
تو لایق بهترینایی

بنظر من همیشه ادم ها نمیتونن قوی باشن، یه موقع هایی اجازه بده به خودت که قوی نباشی، ادم یه موقع خسته میشه، درمونده میشه، عصبی میشه، همیشه نمیخواد تلاش کنی که خودتو قوی نشون بدی. قبول کن که از این وضعیت خسته ای و کاملا طبیعیه. حق داری که این حال رو داشته باشی. اینم یه احساس هست اجازه بده بگذره. یه روز حالت بهتره یه روز نه. ما هممون همینیم. کلا آدمیزاد همینه. من فکر میکنم از خودت توقع زیادی داری و این تفکر ادم رو از پا درمیاره. حق بده به خودت، با خودت آشتی کن. بگو این حس و حال هم میگذره. چشم ب هم بذاری پسرت بزرگ شده، اون ببینه دور از جون از پا دراومدی که قطعا با این مدلی زندگی کردنت داری به خودت آسیب روحی روانی میزنی و در اینده مطمئن باش از پا درمیای پسرت هم بزرگ بشه بیاد ببینه از پس خودتم برنمیای میذاره میره. اینو که نمیخوای میخوای؟ پس تا جوون هستی مراقب خودت باش. خیلی ها جدا میشن خیلی ها از بچه هاشون دورن، خیلی ها آرزو دارن حداقل یه شغل داشتن. پس شکرگذار باش عزیزم. ناراحت میشم این مدل تاپیک هاتو میبینم. امیدوارم هرچی به صلاحت هست برات رقم بخوره

مگه واسه همیشه رفته????چرااینجوری میکنی باخودت??توکه خیلی قوی هستی ازپس همه چی برمیای چی شدکه اینجوری شدی

سلام عزیزم من بیشتر اوقات تاپیکتو میخونم و واقعا ناراحت میشم از عمق وجودم هیچکس به اندازه خودت نمیتونه درکت کنه .ما هم تو زندگی بالا پایین داشتیم تو غولشو همون مرحله جدایی رو طی کردی و کار خودتو داری خیلی ها یا دارن تحمل میکنن تو زندگی با اخلاق رفتار شوهرشون تنهایی گریه کنن یا جدا شدن محبوری کاری چیزی فعلا ندارن و خونه پدر مادرشون هستن باز خیلی رفتارارو دارن تخمل میکنن.به خودت مسلط باش اروم باش ماشالله پسر داری که بالاخره میبینیش خارج از کشور نیست.من کسیو میشناسم که جدا شده به سختی میبیناش بغضی هفته ها احازه دیدن نداره یا تلفنی هم نمیذارن و واسه زندگی میهان مهاجرت کنن پدر و بچه ولی اون بچه ده سالشه گفته از مادرم دل نمیکنم.شرایط سخت تر هم هست.شما فشار روته گریه کردی سبکتر شدی ولی پسرتو داری کارتو داری خودتو با همینا اروم کن تا شرایط بهتر بشه زمان بکذره بتونی راحت کنار بیای عزیزم

عزیزم الان حال هیچکس خوب نیس متاسفانه
هرکسی به یه دلیل.امیدوارم زودتر این سایه ناامیدی به آینده و ترس و نگرانی از سر همه مردم کشور برداشته شه
شما هم که الان یه دوران سخت رو داری سم
سپری میکنی.ولی مطمئن باشه تهش به نفع خودت تموم میشه،یه انگیزه میاد تو زندگیت،یه شادی که دلت رو بهش خوش کنی

سلام اجی برا چی پسرت. رفته پیش پدرش جریان چیه چرا پیش خودت نیست

خیاط هستی گلم

عزیزم از ناراحتی زیاد معدت اسید داده قرص پنتو پرازول بگیر بخور

الهام فداتشم سلامتیت مهم تره برای اینک ی پادر قوی باشی اول به خودت و خوراکت برس توروخدا

یه دوست پیدا کن واسه خودت برو والیبال آره والیبال ورزش گروهیه اونجا دو ساعت بازی میکنی سر حال میشی کم کم باهاشون رفت و آمد کن سر گرم شو سالم باش دلتنگیت انشالله کمتر بشه خدا رو چه دانی که تو آینده چی قراره بشع
انشالله دورت شلوغ بشه پسرت هم همش کنارت باشه

مگه پسرت رفته پیش باباش براهمیشه

گلم اول که آرامشت رو حفظ کن.توی این شرایط شاهان پیش پدرش باشه قطعا بهتره..بعدم خیلی زیادی از خودت توقع داری و واقعا داری خودت رو اذیت میکنی عزیزم.الانم ماشااله با راه‌اندازی پیجت پشت سرهم داری کار میکنی و تولید محتوا میکنی.یکم بخودت استراحت بده.توی تغذیه ت هم بیشتر حساسیت بخرج بده و سعی کن انقد همه چیز رو برای خودت منع نکنی.شما اگه چیزی نخوری توان نداری بتونی ادامه بدی.والا بخدا که اینهمه فشاری که روی شما هست واقعا باید فکری بحالش کنی

ببین الهام به نظرم همونطور که تکلیفتو با همسرت روشن کردی و راهتو جدا کردی باید با شاهانم این کارو کنی چون این وسط تو داری نابود میشی خیلی داری خودتو ادیت میکنی باید اینو قبول کنی که زندگی شاهان تقسیم شده بین تو و پدرش اگه واقعا طاقت دوریشو نداری به پدرش بگو حق نداره بیشتر از زمانی که تو میگی نگهش داره

الهام خودتو عذاب نده اینطوری فقط افسردگی میگیری خدایی نکرده
باور کن شاهان بزرگتر شه میاد پیشت وقتی میبینه اینقدر دوسش داری اینقدر به خاطرش تلاش میکنی
قوی بمون🫂

پاشو برو استخر برو تو سونا بشین بعدشم کم کم غذا بخور ولی برای معده ات ی قرص بخور شاید دردش کمتر بشه .فکر شاهان رو نکن العان الویت با خودته تو باید سرپا باشی که بتونی زندگیتو جمع کنی عزیزم

الهام جون درکت میکنم اما گلم سعی کن فقط خودت برا خودت مهم باشی لطفااا ب خودت برس ب قول خودت خواهر برادرات ک سرزندگی خودشونن خدابیامرزه پدر مادرتم ک فوت شدن هیچکس نمیاد دلش برات بسوزه لطفااا خودت اولیت خودت باش و بخودت برس تاقوی بمونی ی روزی همه کف کنن ازاینهمه موفقیتت توبرای اینک اون روزا رو ببینی باید قوی و سالم و همینطور قشنگ بمونی❤️

عزیزم خیلی ناراحت شدم واقعاً کاملا درکت میکنم ما همه مادریم دوری از فرزند خیلی سخته الهی خدا فقط کمکت کنه عزیزم توکل کن به خدا مطمئن باش تنهات نمیزاره با غذا نخوردن بدتر به خودت آسیب میزنی پسرت یه مادر مریض نمیخواد بخور به خودت برس که جون داشته باشی به بچتم برسی

الهام عزیزم 🥹

کلا رفته پیش پدرش؟

خب خودت مهم باشه برای خودت وقتی هم نیست غذا بزار برای خودت مقوی و کم کالری . پسرتم اول آخر وضعش همینه سعی کن عادت کنی . بنظرم اگه میتونی آدم درستی پیدا کردی برو تو رابطه تو جوونی و خیلی جا داری .

کم کم بخور غذا خو
اینقد کم خوری و رژیم گرفتی از اونه

الهام شوهرت اصلا نمیگه برگرد؟

خیلی سخته شرایطت الهام😔