دیشب خواب دیدم زایمان طبیعی کردم راحت .یه دختر بدنیااوردم 🥹به شوهرم میگم به آرزوت رسیدی دیگه خدابهت دختر داد زینب خانوم . آخه نذر داره اسمشو بزاره زینب 😍اونقدر ورم داشت🤣 اونقدر شیر داشتم همه جا پر شیر شده بود می‌ریخت شیرام.
انشاالله که به حقیقت بپیونده به زودی حامله شم دومی رو
وهرکی میخواد صاحب نی نی بشه❤️

۳ پاسخ

دوست داری دومیت دختر باشه؟؟؟

انشالله عزیزدلم ب مراد دلت برسی

ان شالله الهی آمین
منم دوست دارم باز باردار بشم

مقالات مرتبط

آموزش خواب به کودکان
آموزش خواب به کودکان بدون گریه در سنین مختلف
آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم در طول بارداری
آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم در طول بارداری
انحراف انگشتان پا به داخل یا درون گردی انگشتان پا به داخل در کودک
انحراف انگشتان پا به داخل یا درون گردی انگشتان پا به داخل...
وابستگی کودک به مادر
وابستگی کودک به مادر تا چه سنی طبیعی است؟

سوال های مرتبط

مامان محمدحسین مامان محمدحسین ۴ سالگی
جاریم تازه یه ماهه زایمان کرده پسرم اونقدر دوس داره بچشو بغل می‌کنه بوس می‌کنه همش میگه دوست دارم به بچه و هرروز صبح به من بیدار میشه میگه تو شکمت نی نی مامانم و شکمم رو بوس می‌کنه .یا میگه خدا بهت نی نی داد مامان یانه🥲🥹❤️‍🩹😆😍انشاالله خدا به زودی بهمون بده بچم از تنهایی دربیاد
مشاهده ۲ پاسخ
مامان محمدحسین مامان محمدحسین ۴ سالگی
اونقدر تو فکر زایمان طبیعی بعد سزارینم. دیشب خواب دیدم طبیعی راحت زایمان کردم یکم گشاد گشاد راه میرم ولی هی میرم آب میخورم میگم چقدر خوبه 😂 اخع۴ سال پیش پسرم سزارین شدم دوس دارم بعدی طبیعی باشه
مشاهده ۵ پاسخ
مامان ماهان و آوین مامان ماهان و آوین ۲ ماهگی
اجیم بارداره سه ماهشه یه دختر داره دوست داره این یکی پسر باشه قراره شنبه بره برا جنسیت خودمم ماه اخر بارداریمه دیشب حال دیدم رفتن سونو دادن بچشون دختر شده خودش و شوهرش اونقدر گریه میکردن
به نظرتون تعبیرش چیه؟؟؟؟
مشاهده ۱۱ پاسخ
مامان محمدحسین مامان محمدحسین ۴ سالگی
وقتی اوردن منو ببرن توی بخش شوهرم و مادرشوهرم پشت در بودن شوهرم رنگش پریده بود با چشای پر اشک نگاه من میکرد مادرشوهرم باهام اومد بالا و چون آسم داشت حساس بود به بو بیمارستان رفت و مامانم اومد پیشم من دچار نفس تنگی شده بودم ک هنوز نمی‌دونم بخاطر سرماخوردگی بود یا به چیزی حساس بودن توی اتاق عمل به بیحسی یا بیهوشی و بهم اکسیژن وصل بود بدون اکسیژن نمی‌تونستم نفس بکشم شوهرم زنگ زد تا گفتم بابا شدنت مبارک گریه میکرد فقط گریه میکرد و می‌گفت حالت خوبه . چون گفته بودن من مشکوک به کروناهستم شوهرم خیلی ترسیده بود همه جا گفته بود حمدشفا بخونین برای خانوم و بچه م توی پیجش همه جا 😆دیگه مامانمم چون خودش ۵ تا طبیعی آورده بود یکسره برای من سلام صلوات و دعا و الهی چیکارشم و اینا میگفتم خودت ک اینهمه آوردی می‌گفت دختر من طبیعی بودم اینطوری نبودم 🤣پرستار ها میگفتن تا تست کرونا ندی و حالت بهتر نشه بچه رو نمیتونی ببینی و نمیتونی شیر بدی منم اونقدر شیر داشتم یکسره شیرام می‌ریخت لباسم خیس میشد همش به مامانم میگفتم برو از بچه خبربگیر و مامانم می‌گفت خوبه دیگه دکترم اومد از حالم باخبر شد و من مرخص شدم رفتم خونه و برام تست کرونا نوشتن قبل اینکه برم خونه به شوهرم گفتم کپسول اکسیژن بگیره شوهرم کپسول اکسیژن گرفت و من با اون نفس می‌کشیدم وگرنه اصلا نفسم بالا نمیومد دیگه به هر سختی بود رفتم تست کرونا دادم و با نذر و نیاز خداروشکر منفی شد وقتی تست منفی شد من رفتم بچه رو دیدم باورم نمیشد اصلا 😭رفتم صداش کردم بغلش کردم بوسش کردم و خداروشکر کردم بابت داشتنش من سینه هام نوکش اصلا خوب نبود و بچه نمی‌گرفت
مشاهده ۱ پاسخ
مامان هدیه خدا مامان هدیه خدا هفته بیست‌ودوم بارداری
بچه ها به نظرتون نی نی من دختر یا پسر ؟
مشاهده ۶ پاسخ
مامان 🐥🌈Sonsʊz Aşk مامان 🐥🌈Sonsʊz Aşk ۳ سالگی
نمی‌دونم چرا اینو مینویسم یهویی یادم افتاد من بچه دار نمی‌شدم اولی رو رفتم دکتر دومی رو خدا هدیه داد دختر بود حتی میخاستم اسمشو هدیه بزارم ولی چون تو قرآن ضحی رو دیده بودم گفتم ضحی میزارم میدونید چرا خدا بهم داد ؟ پاداش کاری که کردم حتی خواب حضر محمد ص دیدم نمیخام تعریفشو کنم من تو تاپیکهام شروع کردم داستان یه خانوم مشهدی که بعد از مرگ زنده شده بود من این داستان رو که خوندم جوری شدم درسته بعضی چیز هارو مثل حجاب نماز روزه رعایت میکردم و ته دلم لرزید با این داستان گفتم بزارم فضای مجازی روزی که رفتم دارو بگیرم برای اینکه چند ماه بود نامنظم پریود میشم شکمم خیلی درد میکرد چون دکتر هم جوابم کرده بود گفتم خانوم دکتر من از وقتم گذشته من بچه دار هم نمیشم به دارو بنویس پریود بشم اونم بدون آزمایش دارو داد بیرون اومدنی چشام سوخت از اشک گفتم خدایا شکرت بیشتر آدما طبیعی باردار میشن اینم من برای دومی هم باید برم دکتر چون مادر من باردار نشد من تک فرزندم به مادرم نازا میگفتن من دلم میشکست هنوزم اونقدر ادماهای بد هست هنوزم دلشو میشکنن
مشاهده ۲ پاسخ
مامان ماهان و آوین مامان ماهان و آوین ۲ ماهگی
پسرم یوبس شده بود بهش پیدرولاکس و شربت لاکسی ژل دادم دو روزه امشب اونقدر فشار داد اونقدر عرق کرداونقدر گریه کرد تا تونست حجم زیادی مدفوع رو بیرون بریزه قبلش نه میتونست راه بره نه میتونست بشینه من چقدر خنگ بودم فکر میکردم داخل مقعدش زخم بوده ولی اشتباه فکر میکردم به خاطر اون حجم عظیم مدفوع نمیتونست راه بره بعدش که خالی شد دیگه راحت مینشست و راه میرفت
مشاهده ۱ پاسخ
مامان وروجک و جوجه🤱 مامان وروجک و جوجه🤱 ۴ سالگی
خانوما یه مشکلی هست من دختر دوماهم رفلاکس پنهان داره و حساسیت به پروتئین گاو که دختر شیر خشک Ha داده واسه حساسیتش در صورتی که رفلاکسش درمان نشده....خداروشکر قبلا شیر نمیخورد الان میخوره ولی رفلاکش خوب نشده به سختی شیر میخوره نفس کم میاره حین شیر خوردن باید ما بینش نفس بگیره.....چیکار کنم ببرمش براش Ar بنویسه؟؟؟؟اخه خودش گفت حساسیتش مهم تره.....نمیدونم چیکار کنم
مشاهده ۶ پاسخ
مامان دو فرشته مامان دو فرشته ۴ سالگی
کسی هست بچش نزدیک چهار سالش باشه و هنوز جای خوابشو جدا نکرده باشه

من دحترم نزدیک چهارسالشه
چون پسرم وقتی دخترم ۱/۵ سالش بود دنیا اومد و کوچیک بود دلم نیوند جدا کنم دخترمو گفتم نی نی پیش ما میخوابه این جدا بخوابه اذیت میشه شاید تو روحیش تاثیر بزاره فکر کنه مثلا ما نی نی بیشتر دوست داریم یا هر چی دلم نیومد جداش نکردم
بعدشم دیگه نشد پسرم شبا خیلی بد میخوابید ۵ بار پا میشد شیر میخورد تو خواب همش گریه میکرد نشد حداشون کنم چون علنا خواب نداشتم چه برسه بخوام هی یه اتاق دیگه هم برم
دیگه پسرم دوسالش شد کلا از شیر گرفتم خوابش بهتر شد
ولی الان مشکلم اینه بچه ها زیادی به ما وابسته شدن
مخصوصا دخترم حتی پایین تخت خودمون میخوابونم نصف شب پا میشه گریه میکنه مامان یا من باید برم بغلش یا اون بیاد رو تخت پسرمم به باباش وابسته شده تا صبح رو دست باباش میخوابه جا به جاش میکنیم بیدار میشه گریه میکنه
میگن برای بچه ها بده چیکار کنم
مشاهده ۹ پاسخ
مامان حسین مامان حسین ۴ سالگی
اسم دختر که به حسین بیاد مثلا آهنگش به هم بیاد نمیخوام اسم مذهبی بزارم چی پیشنهاد میدید؟ البته باردار نیستما تو فکرشم
خیلی تو فکر اینم که یه بچه به سرپرستی قبول کنیم ولی همسرم هنوز رضایت نداده میگه احساس میکنم نمیتونم اونطوری که حسین رو دوست دارم دوستش داشته باشم ولی من خیلی دلم میخواد میگم یه درخواست بدیم یخ دختر دو سه ساله بیاریم
مشاهده ۱۰ پاسخ
مامان آیلین مامان آیلین ۳ سالگی
زیر سینه ام یه خورده قرمز شده رفتم دکتر پماد داد میزنم به همه جا پماد میخوره رو قرمزی نمی‌مونه چون زیره باید چیکار کنم
مشاهده ۱ پاسخ
مامان فاطمه زهرا مامان فاطمه زهرا ۴ سالگی
مامانا من ۸ هفته ام وقتی فشار میدم یکی دو قطره شیر میاد از سینه هام امروز سنگین تر شده یعنی به این زودی به سینه هام شیر اومده؟
مشاهده ۵ پاسخ
مامان محمدحسین مامان محمدحسین ۴ سالگی
دستشویی میآورد همه کارامو با افتخار انجام میداد حتی من خجالت می‌کشیدم ولی اون می‌گفت نه وظیفمع
الآنم پسرم هزار ماشاالله اونقدر باهوش و مستقل و بچه خوبیه خیلیم شرع🤣اونایی که احتمال زایمان زودرس دارندیا هرچی اصلا نترسین و توکل به خدا کنین ❤️همین بچه های زودرس از همه زرنگ تر و شر تر میشن
مشاهده ۱ پاسخ
مامان محمدحسین مامان محمدحسین ۴ سالگی
انتخاب دکتر خیلی مهمه .دکتر من سیدمرضیه حسینی مشهد ❤️که خیلی مدیونشم .که هم دست خوبی داشت بخیه هام اصلا دیده نمیشه و هم حال خوبی بهم داد و اینقدر مریض براش مهم بود . من وقتی بستری بودم پرستارا ازش حساب می‌بردن بعد پچ پچ میکردن میگفتن من باید برم بیمارستان امام رضا مشکوک به کرونا هستم ولی دکترم گفته بود من همون توی بخش باشم و هیچکی هیچی نمیگفت دکترمم خودش منو مرخص کرد با مسئولیت خودش .هنوزم میرم پیشش میگم دلم براتون تنگ میشه اونقدر آرامش دارین و یاد حاملگی و زایمانم میفتم انشاالله خدا بهمون نی نی دوم هم بده بازم میرم پیش خودش
مشاهده ۳ پاسخ
مامان محمد مامان محمد ۳ سالگی
سلام مامانای گل شبتون بخیر
خسته ی خونه داری و بچه داری نباشید
من که واقعا دیگه رد دادم
دخترم 22 ماهشه به شدت به من وابستس
وا از اون ورم به شیر خوردن یعنی هر نیم ساعت میومد که جی جی😐
الان سه روزه شیر روزشو‌کلا قطع کردم
و از اونجایی که عادت داره با شیر میخابه خواب روزشم به هم ریخت🥺
اما دو شب گذشته شب بهش شیر دادم
و میخوام فقط امشبم شیرشو بدم و دیگه قطع کنم🥺واقعا خودم بغضم میگیره اما خیلی اذیتم میکنه شبم خیلی بیدار میشه
موندم واقعا ایا ازپسش برمیام
تجربه ای دارین کمکم کنین
و دعا کنین به هردومون آسون بگذره🥺
مشاهده ۱ پاسخ