داروهایی که این مدت استفاده کردی تو سبد رو اُپنِ ، هربار که رد میشم نگاهم میفته‌ بهشون
هربار یه بغضی ته گلوم احساس میکنم و ایگنورش میکنم و شروع میکنم اسباب بازیاتو هر روز داره بهشون اضافه میشه جمع میکنم و میذارم داخل باکست ، خیلی خوب هواسمو جمع میکنم که صداش بیدارت نکنه و همزمان به شعله‌ی گاز نگاه میکنم که زیر غذات زیاد نباشه که یهو صدای گریه‌ت از اتاقت میاد
با جمله جون دلم مامان جان پرواز میکنم سمت اتاقت ، بغلت میکنم و بهت شیر میدم
خوب شد حداقل اینجوری یه توفیق اجباری میشه که به استخونای کمرم یکم استراحت بدم
اما ذهنم کی قراره استراحت کنه ! :))
موهاتو ناز میکنم و به هفته‌ای که گذشت فکر میکنم
واقعا روزای طاقت فرسایی بود ، جدا از اینکه بهم ثابت شد چقد زن قوی و صبوری شدم
بهم ثابت شد که تو چقدر صبور و خانومی عزیزکم :)

بهم ثابت شد چقد تنهاییم و فقط همدیگرو داریم
تو شیر میخوری و من فکر میکنم که این چند روزی که گذشت
مامانم حتا بلد نبود یه سوپ بپزه و برای ما بیاره
فک میکنم که مامانم ترجیح داد بجای اینکه کنار من و تو باشه بره خونه دوستش
فرداش که بازم خبر داشت تو خیلی حالت بده بره شهرستان خونه خواهرش و تا فرداش بمونه :)
بابا جونت میگه که من خیلی آدم پر توقعی‌ام ، اما از تو چه پنهون دخترکم
بابایی که از دیدگاه من نگاه نمیکنه
بابایی که مامانش بغل گوشش نیست که بفهمه ترجیح دادن ینی چی
اولویت بندی ینی چی
بابایی که نمیدونه چون دختر نیست :)
اما من بهت قول میدم ندارم حتا یک لحظه تو زندگیت احساس کنی تنهایی
حسی که من این روزا دارم با تموم وجودم زندگیش میکنم

دوست دارم دخترم ، خداروشکر که خوب شدی 🙂🩷🤍

خسته نباشی عزیزم میگذره این روزامون ، دیر نیست مرجان🌹🌹

خداروشکر که نیلا مادری مثل تو داره❤️🌹

الهی همیشه سلامت باشه و‌ باشین
همگی در نهایت تنهاییم 💔

عزیزم خدانگهدارخودتوودخترجونت فقط بخودمون توان بده وبس💝

خدا توانایی میده برای همه لحظه های بزرگ شدنشون

الهی بگردم
تنت سلامت عزیزم

الهی عزیزم چقدر روزای سختی رو‌گذروندی. خسته نباشی مامان صبور ♥️ الهی که بلا به دور باشه و همیشه حالتون خوب باشه

خداکنه خودت و بچت سالم باشین و تنتون سلامت باشه این روزا هم تموم میشه و روسیاهیش میمونه واسه بقیه که نبودن

الهی عزیزم جونتون برای هم سلامت باشه مامان منم مثل مامان شماست ولی خوب سعی میکنم همیشه واسه بچه هام بهترین باشم ونزارم احتیاجم ب کسی بیفته