۷ پاسخ

خوشبحالتون منم میخوام اقدام کنم ولی نمیدونم چجوری و از کجا شروع کنم

از اینطرف خودم صبح روز اول سینه هام پر شده بود و تا شب دست نزدم که شب دردش وحشتناک شد و رفتم حموم دوشیدمش یکم سبک شدم فرداش رفتم دکتر که بهم قرص پین آف ۱۰۰رو داد و گفت روزی دوتا بخور بعد از غذا که اونم کلا منو دو روز خوردم ولی هر دو روزشو رفتم حموم و سینه هامو در حد ۲۰سی سی از هرکدوم دوشیدم و از روز سوم نه قرص خوردم نه دوشیدم و نه درد داشتم خیلی راحت بود
خیلی خوشحالم که دخترمو زود از شیر گرفتم و گوش به حرف بقیه ندادم که میگفتن گناه داره و این حرفای خرافات قدیمی که بزار پاییزو …..دخترم ماشالله الان صبحانه و ناهار و شامشو به اندازه میخوره
اصلا هیچ میوه ای رو نمیخورد که الان ماشالله هلو و موز و سیب رو خیلی دوس داره و تو همین چند روز هر روز دادم خورده آب و مایعات به اندازه میدم و روزی یه فنجون کوچیک شیر ماجان میدم بهش اخرشبم یکم نون یا چیزی میدم که شب بیدار نشه و راحت تا صبح میخابه

عزیزم به چه دکتری مراجعه کردی که قرص برات نوشت

مرسی عزیزم 😍😍😍
کلی دلگرم شدم برای از شیر گرفتن پسرم

منم در حال گرفتن هستم
پسرم بشدت وابسته اس،شیر شبش که بیشتر
،اول خواستم تدریحی کم کنم که دیدم بدتر شده و بیشتر چسبید
الان ۳روزه با محلول تلخ یهو گرفتم،اول بهونه کرد ولی چون هر وقت خواست دریغ نکردم ،بعد از مزه کرد دید تلخه خودش دیگه نخواست ،حتی شبا
یعنی با ۱تیر دوتا نشونه شد
ولی انصافن سخته،خیلی اذیت میشن
ممخصوصااا بچه هایی که وابستگی شدید دارن به مادر،
خلاصه خدا خودش هم به بچه ها هم به مادرا صبر بده
ان شاا... که تنشون سالم باشه

کاش منم بتونم از شیر بگیرمش‌ حس میکنم نوک سینم زخمه وقتی شیر میخوره انقد درد میگیره

خلاصه دلو زدم دریا و رفتم تلخک بخرم که داروخونه ها نداشتن گفتن ممنوع شده ولی لاک تلخ دادن گفتن اینو بزن اگه بخوره هم اشکالی نداره که من کلا یه بار زدم به سینم و دخترم تا اومد شیر بخوره خورد به دهنش رفت عقب و هی میگفت این چیه😂دهنشو نشون میداد خلاصه شب اول خیلی راحت خابید چون یادش مونده بود چی رفته تو دهنش و اصلا لج نگرفت برای شیر
خابید تا ۶صبح و بعدش بیدار شد برای شیر تقریبا نیم ساعتی گریه کرد و بعد گفتم بیا شیر بخور باز یادش اومد که تلخه و نخورد منم براش صبحونه حاضر کردم نیمرو دادم خورد و خابید
و تنها باری که گریه کرد همون روز صبح بود و خداروشکر دیگه تا الان اصلا برای شیر گریه نکرده
هرچند یکمی عصبی شد چند روز اولش اما خیلی سعی کردم که سرشو گرم کنم هرکاری کرد دعواش نکردم اصلا

سوال های مرتبط

مامان نی نی کوچولو مامان نی نی کوچولو ۲ سالگی
#قطع کامل شیر
من شیر شب پسرمو بصورت تدریجی قطع کردم و خیلی زیاد هم بچم هم خودم اذیت شدیم چهل شب من با این بچه داستان داشتم بیدار می‌شد و گریه های وحشتناک ،اینسری که دکتر بردم دیدم وزنم کم کرده ،تصمیم گرفتم کلا شیرشو قطع کنم ،دکتر گفت بهتر بچه تا دو سال شیر بخوره ولی نه به این صورت رفتم شیر کم کنم و تدریجی قطع کنم دیدم هی میاد سمتم غذا نمیخوره در یک حرکت تصمیم گرفتم یهویی شیر قطع کنم اصلا نمی‌خوام بگم خوبه یا بده هر بچه ای فرق می‌کنه ولی واقعا برای بچه من با این حجم از وابستگی به سینه تنها راه این بود چون هی سرگرمش میکردم پنج دقیقه بعد باز یادش میومد و گریه شدید چسب زدم نوک سینم گفتم بوف شده مامان دیگه پسر بزرگی شدی باید با لیوان بخوری کلی هم با همسرم باهاش بازی کردیم بهش کلی محبت کردم همش بغلش کردم و میکنم ولی خدایی یهویی خیلی خوب بود خودش میاد میگه بوف و اصلا هم گریه نکرد و تمام تلاشمو کردم نبینه هی سینمو که براش خاطره بد بمونه چسب بهش دادم زدم به پاش گفتم ببین پات بوف شده چسب بزنیم تا از چسب هم خاطره بدی نمونه خلاصه سرتونو درد آوردم قطع شیر یهویی برای من و بچم خیلی خوب بود اصلا گریه هم نکرد وابستگی به خواب هم نداشت که با شیر بخوابه اینارو قبلا قطع کرده بودم انشاالله که وزن گیریش خوب بشه
مامان پسرم مامان پسرم ۱ سالگی
مامان پناه مامان پناه ۱ سالگی
همه میگن بچه رو کمتر از دوسال از شیر نگیر ولی به نظرم نمیشه یه نسخه رو برای همه پیچید
دختر من به شدت وابسته ی شیر بود ،توی طول رور کلا من همش یه سره داشتم شیر میدادم و بهم آویزون بود حتی سر سفره هم من غذا میخوردم دخترم رو پام داشت شیر میخورد،شبا هم که قشنگ 10 بار بیشتر بیدار میشد شیر میخورد حتی اگر سیرش میکردم و کلی به زور و بازی بهش غذا میدادم باید مثل پستونک تو دهنش بود،نگین چرا شیر شبو قطع نکردی چون من تمااام سعی خودمو کردم ولی نشد که نشد و برای دختر من تعریف نشده بود که صبحا میشه شیر بخوره و شبا شیر نمیتونه بخوره و اینکه کلا دخترم بدون شیر نمیخوابید یعنی کلا با سینه خوابش میبرد وشیر شب باعث خرابی دندونش داشت میشد و روی دندنش لکه افتاده ..
غذا هم یا کلا نمیخورد یا کم میخورد چون شکمش رو با شیر سیر میکرد و کلا بعد از یکسال و نیم وزنش به 9 کیلو هم نمیرسه😑😢
و اینکه من یکسال و هشت ماه بود آرزوی خوااااب داشتم و چون خودش شبا تا صبح شیر میخورد خواب آرومی نداشت و میگن بچه تو خواب رشد میکنه ولی حتی یک ساعت خواب عمیق نداشت😑
خلاصه دوست داشتم تا دوسالگی بهش شیر بدم ولی درحقش لطف که نمیکردم هیچ،باعث ظلم بهش داشتم میشدم چون بعد از یکسالگی هم اولویت با غذا هست نه شیر مادر
خلاصه یکسال و هشت ماه کامل شیر خورد و تصمیم بر این شد که اول یکسال و نه ماه ازش شیرو بگیرم و تماااام
و پنجشنبه صبح چسب زخم زدم روی سینم و یه تیکه از موهام رو چیدم و زیر چسب زخم وصل کردم و گفتم اوف شده ،شب اول خیلی گریه کرد ولی بعدش کم کم باهاش کنار اومد،الانم شبا یه بار بیدار میشه آب میخوره و میخوابه
با امروز شش روز هست شیرو قطع کردم و به شدت از کاری که کردم راضی هستم و بی نهایت از تصمیمم خوشحالم😍