۶ پاسخ

عزیزم میشه از صفحات کتاب عکس بزاری ؟اینم مث همون قرض دادن کتابه دیگه همه میخونن ولی هزینه نمیکنن شما کتابای عالی میگیری برا دخترت و وقتی معرفی میکنی دلم میخواد همش بخرم ولی متاسفانه بودجه کافی نیس ....این خیلی خوبه اینو همه صفحه هاش بزار😁

رازهای بد باعث میشه احساس نگرانی کنی و حس خوبی نداشته باشی. اینجور وقتا چی حالتو بهتر می‌کنه؟ اینکه به بزرگترت اطلاع بدی.

تصویر

رازهای خوب رازهایی هستن که باعث خوشحالی بقیه و خودت میشن.
و چند تا مثال هم برای رازهای خوب آورده.

تصویر

مرسی عزیزم اینو حتما باید بگیرم❤️🙏

ممنون ک به اشتراک میزاری 🌹

کلی جون میدونم بی ربطه ولی چطوری شما دخترتو از سینه جدا کردی؟

سوال های مرتبط

مامان گلی مامان گلی ۴ سالگی
کتاب چستر راکون و جیب پر از بوسه
از نشر بازی و اندیشه

حتما اول کتاب «دستی که بوسه میزند» رو بگیرید و بخونید، و بعد این رو بگیرید.
چون کاملا وابسته کتاب قبلی هست.
دو تا پست پایین تر در مورد «دستی که بوسه میزند» توضیح دادم.
این کتاب برای اون دسته از عزیزانی هست که دو فرزند دارن. فرزند بزرگتر از اومدن عضو جدید ناراضیه. گاهی ممکنه بگه میشه برش گردونی تو شکمت؟ میشه پسش بدیم؟
یا حتی اولش دوست داشته خواهر و برادر داشته باشه ولی الان دیگه دلش نمیخواد.
فرزند کوچکتر رو مزاحم خودش میبینه و دوست نداره چیزی رو باهاش سهیم بشه. حتی فکر میکنه محبت و توجه مامان و بابا نسبت بهش کم شده.
اینجا خیلی راحت درباره حسادت فرزند بزرگتر صحبت میکنه. و نشون میده مادر به جای اینکه بگه من هر دوی شمارو به یه اندازه و یجور دوست دارم، میگه هرکدومتون جداگانه دوست داشتنی هستید. و محبت من تموم شدنی نیست.
ولللللی تو درست میگی و به عنوان فرزند ارشد باید یه چیز خاصی داشته باشی پس یه بوسه ی اضافه تر براش میزنه و میگه این برای توعه چون معلوم نیست یه برادر بزرگتر چه وقتی، کمی توجه بیشتر میخواد.
من محتواش رو نخونده و با توجه به شناختم نسبت به کتاب قبلی خریدم و متاسفانه با دخترم دوتایی سورپرایز شدیم!😂😂😂 متوجه شدم به کارم نمیاد. شمام دعا نکنید به کارم بیاد😂😂😂😂😂
ولی بسیااااار عالیه برای شمایی که دو فرزند داری.
مامان پسر قشنگام ❤️ مامان پسر قشنگام ❤️ ۴ سالگی
.
🔴رفتار درست والدین در شرایط بحران؛

با توجه به شرایط پیش اومده این نکات رو رعایت کنید تا انشالله بچه ها روحیه شون حفظ بشه و آسیب نخورن

🔹۱. آرامش خودتان را حفظ کنید

کودکان احساسات والدین را جذب می‌کنند. اگر شما مضطرب، عصبانی یا ترسیده باشید، احتمالاً کودک هم همان احساسات را تجربه خواهد کرد. قبل از اینکه با فرزندتان صحبت کنید، چند نفس عمیق بکشید و آرام شوید.

🔹۲. از اطلاعات بیش‌ازحد بپرهیزید

تماشای مداوم اخبار، به‌ویژه در حضور کودک، می‌تواند اضطراب او را افزایش دهد. روزانه زمان محدودی برای دریافت اطلاعات اختصاص دهید (سعی کنید از طریق #تلویزیون نباشد تا بچه ها نبینند)و ترجیحاً از منابع معتبر استفاده کنید

🔹۳. با زبان ساده و صادقانه صحبت کنید

اگر کودک پرسشی دارد، پاسخ بدهید، اما با توجه به سن او و بدون ایجاد ترس
مثلاً بگویید:
"ممکنه شرایط کمی نگران‌کننده باشه، اما ما الان در امنیت هستیم و بزرگ‌ترها دارن مراقبت می‌کنن."

🔹۴. روال زندگی را تا حد امکان حفظ کنید

داشتن برنامه‌ی روزانه مثل همیشه (خواب، غذا، بازی، درس) به کودک احساس امنیت می‌دهد. حتی اگر شرایط بیرونی متغیر باشد، سعی کنید درون خانه ثبات ایجاد کنید.

🔹۵. اجازه بدید احساساتش را بیان کنه

کودک ممکن است نگران، غمگین یا خشمگین باشد. به او اجازه دهید حرف بزند، نقاشی بکشد یا احساسش را نشان دهد. نگویید: "نترس!" بلکه بگویید: "می‌فهمم که ترسیدی."

🔹۶. الگوی مدیریت استرس باشید

رفتار شما بهترین آموزش برای فرزندتان است. اگر شما برای آرام‌شدن از تکنیک‌های تنفس، دعا، نوشتن یا صحبت با دوست استفاده کنید، کودک هم یاد می‌گیرد با اضطراب خود کنار بیاید.
مامان یاشار مامان یاشار ۴ سالگی
#پیام_مشاور

✅ چگونه به کودکم یاد بدهم بدون لجبازی خواسته‌هایش را بیان کند؟

👈یکی از چالش‌های مهم در تربیت کودک، یاد دادن روش صحیح بیان خواسته‌هاست. وقتی کودکان یاد بگیرند که نیازهای خود را بدون لجبازی و به شکل مناسب بیان کنند، هم والدین و هم خود کودک آرامش بیشتری خواهند داشت. در ادامه چند راهکار برای آموزش این مهارت به کودکان آورده شده است:

1️⃣ الگوی خوبی باشید
به عنوان والدین، خودتان سعی کنید خواسته‌های خود را با آرامش و احترام بیان کنید تا کودک از شما یاد بگیرد.

2️⃣ تشویق به صحبت کردن
به کودک بگویید که بهتر است خواسته‌هایش را با کلمات بیان کند. مثلاً به جای گریه کردن، بگوید: "مامان، من آب می‌خوام."

3️⃣ جایگزین‌های کلامی بدهید
اگر کودک لجبازی می‌کند، به او جمله‌ای ساده پیشنهاد دهید که بتواند به جای لجبازی استفاده کند. مثلاً بگویید: "می‌تونی بگی که الان ناراحتی و نیاز به استراحت داری."

4️⃣ تشویق و پاداش‌دهی
هر بار که کودک خواسته‌اش را بدون لجبازی بیان می‌کند، او را تشویق کنید. تشویق می‌تواند لبخند، بغل کردن یا حتی تشکر کردن باشد.

👈 مثال:وقتی کودکتان لجبازی می‌کند تا یک خوراکی بخرد، به او بگویید: "می‌دانم که الان خوراکی می‌خواهی، ولی باید یاد بگیری که خواسته‌ات را با آرامش بگویی. می‌توانی بگویی 'لطفاً برام بخری؟'".
مامان محمد حسام مامان محمد حسام ۴ سالگی
خانما میخوام درد و دل کنم من و شوهرم 7 ماه صحبت کردیم زیر نظر خانواده ها و ازدواج کردیم از اول ازدواجمون شوهرم قصد داشت منو تغییر بده و به قول خودش شبیه خودش کنه و از این طریق افسار زندگیش رو دستش بگیره من وابسته خانواده ام هستم مخصوصا مادرم اون هم میدونست و با خانواده ام در افتاد و یکی یکی پاشون رو از خونه ام برید تا به قول خودش من مستقل بشم تو این گیر و دار من باردار شدم در حالی که با کل خونواده ام قهر بود تو دوران بارداری خیلی اذیتم کرد و من از ماه هشت بارداری افسردگی گرفتم تا سه ماه پس از زایمان حالم بد بود ولی تو اون روزا تنها دل خوشیم و دلیل زندگیم پسرم بود الان هم جونم به جونش بسته است نمی تونم یه لحظه دوریش رو تحمل کنم پسرم هر چی بخواد بخره به من میگه چون باباش براش نمیخره حتی لباساش رو مامانم اینا می‌خرن دکترش رو خودم میبرم خلاصه که باباش هیچ احساس مسئولیت نداره ولی پسرم باباش رو بیشتر از من دوست داره به من میگه من تو رو دوست ندارم بابام رو دوست دارم خیلی دلم گرفته
مامان شهاب😊😊 مامان شهاب😊😊 ۴ سالگی
💕💕
آی قصه قصه قصه

باغچه ی مادربزرگ

یکی بود یکی نبود. مادر بزرگ👵 یه باغچه قشنگ داشت که پراز گل های رنگارنگ بود. از همه ی گل ها زیباتر گل رز بود.

البته گل رز🌹 به خاطر زیبایی اش مغرور شده بود و با بقیه گل ها بدرفتاری می کرد.

یک روز دوتا دختر 👧کوچولو و شیطون که نوه های مادربزرگ 👵بودند به سمت باغچه آمدند. یکی از آن ها دستش را به سمت گل رز 🌹برد تا آن را بچیند، اما خارهای گل در دستش فرو رفت.

دستش را کشید و باعصبانیت گفت: این گل به درد نمی خورد! آخه پر از خار است. مادربزرگ نوه ها را صدا زد آن ها رفتند.

اما گل رز🌹 شروع به گریه کرد. بقیه ی گل ها با تعجب به او نگاه کردند. گل رز🌹گفت: فکر می کردم خیلی قشنگم اما من پر از خارم!

بنفشه🌺 بامهربانی گفت: تو نباید به زیباییت مغرور می شدی. الان هم ناراحت نباش چون خداوند برای هرکاری حکمتی دارد. فایده این خارها این است که از زیبایی تو مراقبت می کنند وگرنه الان چیده شده و پرپرشده بودی!

گل رز🌹 که پی به اشتباهاتش برده بود باشنیدن این حرف خوشحال شد و فهمید که نباید خودش را با دیگران مقایسه کند و هر مخلوقی در دنیا یک خوبی هایی دارد.

بعد هم گل رز🌹 قصه ما خندید و با خنده او بقیه گل ها هم خندیدند و باغچه پر شد از خنده گلها🌸🌺🌹🌻🌼.

امیدواریم این داستان قشنگ را برای بچه ها بخوانید و به آن ها یاد بدهید داشته های خودشان را با دیگران مقایسه نکنند.

#قصه_متنی
•‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌🌸❃ ⃟📕 ⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌
مامان شهاب😊😊 مامان شهاب😊😊 ۴ سالگی
#قصه_متنی

🔴 کودک عصبانی

در روزگاری بچه ی كوچک و بداخلاقی بود. روزی پدرش به او كيسه ای پر از ميخ و يک چكش داد و گفت هر وقت عصبانی شدی، يک ميخ به ديوار روبرو بكوب.
روز اول پسرک مجبور شد 37 ميخ به ديوار روبرو بكوبد. در روزها و هفته های بعد كه پسرک توانست خلق و خوی خود را كنترل كند و كمتر عصبانی شود، تعداد ميخهايی كه به ديوار كوفته بود رفته رفته كمتر شد.
پسرک متوجه شد كه آسانتر آن است كه عصبانی شدن خودش را كنترل كند تا آنكه ميخ ها را در ديوار سخت بكوبد. بالأخره به اين ترتيب روزی رسيد كه پسرک ديگر عادت عصبانی شدن را ترک كرده بود و موضوع را به پدرش يادآوری كرد.
 پدر به او پيشنهاد كرد كه حالا به ازاء هر روزی كه عصبانی نشود، يكی از ميخهايی را كه در طول مدت گذشته به ديوار كوبيده بوده است را از ديوار بيرون بكشد.
روزها گذشت تا بالأخره يک روز پسر به پدرش رو كرد و گفت همه ميخ ها را از ديوار درآورده است.
پدر، دست پسرش را گرفت و به آن طرف ديواری كه ميخها بر روی آن كوبيده شده و سپس درآورده بود، برد. پدر رو به پسر كرد و گفت: « دستت درد نكند، كار خوبی انجام دادی ولی به سوراخهايی كه در ديوار به وجود آورده ای نگاه كن !! اين ديوار ديگر هيچوقت ديوار قبلی نخواهد بود. پسرم وقتی تو در حال عصبانيت چيزي را مي گوئی مانند ميخی است كه بر ديوار دل طرف مقابل می كوبی. شاید تو چند مرتبه به شخص روبرو بگویی معذرت می خواهم كه آن كار را كرده ام اما جای زخم زبانت بر دل او خواهد ماند. پس همیشه مراقب باش عصبانیت خود را کنترل کنی.

#قصه