من امروز میخواستم وسط پیاده روی گریه کنم ،درد بکینی از همش سخت تره
اینشاالله
منم همین😥دقیقا همینام
انگار انگشت های خودم این پیام رو نوشته☹
همه میگن بچه بیاد پشیمون میشی ولی من واقعا دیگه نمیکشم یه روز اندازه یه سال میگذره گرما ، درد لگن ، بیخوابی ، واژن که داره از وسط نصف میشه ، نفسم که بالا نمیاد دیوونه شدم😫
منم همینطورم عاجز شدم از درد لگن و بیکینی
امروز بغض کردم به شوهرم گفتم خسته شدم از درد ب جا اینکه دلداریم بده
برگشته میگه چرا غر میزنی من که دارم کمکت میکنم
حالمو بدتر از چیزی که بود کرد
وای من از درد واژن میخام گریه کنم،تکون میخورم از لگنم صدای تق تق میاد،،،،ولی از زایمان هم ترس دارم
من كه از اول بارداری حالت تهوع وبالا میوردم ولی بدن درد نداشتم از وقتی وارد ۸ماه شدم پاره شدم تموم وجودم درد میکنه وخستس من غلط میکنم دلم تنگ بشه برا بارداری سخترین دوران زندگیمه
من استخونای واژنه نمیدونم لگنه چیه تق تق صدا میده 🥲🥲 از درد هلاکم کلا ... انگار درده کهنه شده ب جونم عادت دارم میکنم بهش
وای نگوووو منم نفهمیدم حاملگی چیه دوسه روزه شبا خواب ندارم
انشاالله به سلامتی زایمان کنی عزیزم
معاینه تحریکی نداشتی ؟؟
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.