۴ پاسخ

🥺برا من اون شب سخت گذشت فک میکردم نمیتونم بچه داری کنم حس بدی داشتم بچه تا گریه میکرد دس پام گم میکردم
میگذره عادت میکنی

من شبا کلا بیدارم چون خوابم سنگین شده و باید بیدار بمونم از خستگی میمیرم

من از الان استرس این دارم که از شیراز بیام بوشهر مامانمم دور از من چیکار کنم چقدر سخته دور. بودن توی این شرایط 🤦

کار خوبی کردی عزیزم بالخره باید تنهایی از پسش بربیای

سوال های مرتبط