امروز تولد دخترم بود رفتیم دوچرخه خریدیم براش،اوردیم خونه مامانم،بعددخترم کلی تو کوچه دوچرخه سواری کرد،تازه اومده بود تو حیاط،یه دخترتقریبا ۱۲ساله درگوش دخترم پچ پچ میکرد،دیدم دخترم دوچرخه هول میده کوچه،گفتم نری کوچه من نیستم،گفت این دختره میگه دوچرختو بیار کوچه ببینم،گفتم نه من نیستم هیچ جا نمیری،بعدرفتم دخترمو شیر بدم دیدم دختره سوار دوچرخه دخترم شده داره میبره باخودش،به دخترم اشاره کردم دوچرخه رو گرفت ازش،بابام اینا حیاط بودن ولی بابام حساس نیست،میگفت عیبی نداره،به مامانم گفتم دختره رو میشناسید گفت نه والا،معلوم‌نیست از کجا اومده،به دخترم‌میگم چرا مراقب وسایلت نیستی نباید اجازه بدی کسی سوار دوچرخت بشه،یا میبرمش مهمونی کسی عروسکشو میگیره منو صدا میکنه بیا پس بگیر میگم خودت باید پس بگیری،فردا میری مدرسه نمیتونی مراقب وسایلات باشی،چیکارکنم به غریبه ها اعتماد نکنه انقد

بعضی مواقعه بهتر بچه را از یه چیزایی اگاه کنی که از غریبه بترسه تو این شرایط به کسی اعتماد نکنه
بهش بگو چه دختر کوچولو چه پیر چه جوون اگه گفتن بیا بریم جایی یا بیا این وسیله برا من ببر انجام نده شاید دزد باشه بخواد بدزدت یه ادمایی هستن خیلی بدن دوست شیطونن گول میزنن ادمارا
این دخترم غریبه بوده شما نمیشناختیتش خیلی باید مواظب بود
من به دختر بزرگم همیشه میگفتم

۱۲ ساله چطوری سوار اون دوچرخه شد

دخترتون مگه چند سالشه؟!متاسفانه اون دختر مشکوک بوده

باهاش حرف بزن بگو اگه دوچرختو یا هر اسباب بازی دیگه ای رو بدی ب ی نفر خراب یا گم کنه من دیگه نمیخرم برات. خودت باید مواظب وسایلت باشی تازه تو بزرگ شدی باید مراقب وسایل آبجی کوچولوتم باشی❤

نمی‌دونم لنتیا چی به بچه هاتون یاد میدم انقد پرو و حاضر جوابن

دختره خیلی موذیانه رفتار میکرد،آرومو بی سروصدا که بقیه حواسشون نبود داشت دوچرخه رو میبرد،مامانم دید گفت نبریا،همین جا بازی کن،بازم‌دختره سکوت کرد دیدم آروم داره هول میده ببره کوچه،مردم چقد پررو شدن