۱۲ پاسخ

وای خدا خیرت بده چقدر خوب گفتی🥲

هنوز من علاوه بر اینا اخلاقم کلا فرق کرده
یکیش اینکه مهم نیست کی از دستم ناراحت میشه😐
کاملا خنثی شدم ولی سر همسرم خیلی حساسم اگه بخواد به شوخی هم حرف تندی بزنه گریم میگیره😢

الان دارم اب لیمو با اب میخورم که حالم خوب بشهد

منم دل نازک شدم فقط کافیه یه نفر بهت بگه بد اخلاقی یا یه حرفی بزنه می‌شینی گریه کردن

به جای این که بیان بگن خانوم ما چی میخواد میگن حرف بقیه چیه به بقیه بیشتر احترام میذارن میگن هر چی بقیه بگن تو این دوره خانوم چه خریه زن کیلو چند اینجا دلت میخواد اصلا نباشی

گاهی بی دلیل گریت میگیره دلت میخواد با همه دعوا کنی یا قهر کنی ولی حتی هیچکس متوجه نمیشه یا اطرافیان باعث میشن که این حالتا پیش بیاد
آفرین هیچی به اندازه درک شدن مهم نیست تا این که درکمون نکنند ما همینیم دلت میخواد بیان بهت بگن چه مرگته دقیقا چی میخوای اما هیچی به هیچی بعضی وقتا یه کارایی میکنن که حال و روزت بدتر میشه بعضی وقتا برا همسرت هم همینطوره ها تو این دوره بقیه براشون مهمتر میشن تا خانوماشون

هیچ درک ندارن که مثلن ما اذیت هستیم فقط‌دوروز پیش مادرشوهر امدپیشم داشت برای خودش نقشه میکشید که اگر بیام برای زایمان پیشت بمون از روتخت گرفته میشورم تا قالی پتو این چیزها چون من نمیتونم تو کثیفی تو اینچیزها بمونم منم گفتمش مگه قرار سرتخت بخوابی که داری اینجوری میگی دیدم گفت اره تو باید با اب و خون ها زمین بخوابی گفتمش من همینم که هسم هرکس دوست داره بیاد پیشم هرکس نه نمیخواهم بیاد خلاصه کلی بحث کردیم

اره واقعن من پری انقدرحالم بد بودنگو التماس شوهرم کردم گفتم منو ببر بیمارستان چون لرزخیلی شدیدی داشتم همراهبا بدن درد اصلان محل نزاشت رفت در سرکارگفت بخواب هیچیت نیست داشتم میمیردم از این ورم خودمون تنها بودیم پدرشوهرم گفت من خوابم میاد گرفت خوابید

کااااش واقعا

دقیقا همینه منم تو این مدت کلا خونه بابام بودم گاهی خواهرم یه حرفی زده دلم شکسته با اینکه خب حاملم دست خودم نیست

کااااش

چقدر حرفهاتون درست بود

سوال های مرتبط