خیلی از مادرا تو اقدامن و یه عده باردار..ان شاءالله به سلامتی بار شیشه رو زمین بذارید و درسلامتی و نعمت بزرگشون کنید
برا منم دعا کنید شوهرم از بیشعوری دربیاد عاخه خیلی دوست دارم برا دخترم خواهر برادر بیارم ولی شوهرم اخلاقی نداره که بشه دوباره بچه بیارم..خودش هم خیلی بچه میخواد ولی من نذاشتم تاحالا

۳ پاسخ

کار خوبی کردی گلم ک نذاشتی
بذار اول شوهرت اوکی بشه
بعد باردار شو ....

اخلاق یه چیز ذاتیه
سعی کن خوش باشی و از زندگیت لذت ببری بیخیال بچه فعلا
چون ارزششو نداره از خودگذشتگی کنی هم بدنتو داغون کنی هو روح و روانتو بخاطر همچین آدمی

اشتباه نکن ، منم مثل توام منتهی با یکبار اشتباه سریع باردار شدم الان نه دلم میاد سقط کنم نه دلم میخواد نگه دارم مطمعنم ب دنیا بیاد دعواها با شوهرم و اذیتاش فحشاش صد برابر میشه😭😭😭

مقالات مرتبط

چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن
توضیح بچه دار شدن برای کودکان
توضیح بچه دار شدن برای کودکان
مزایا و معایب داشتن پرستار بچه
مزایا و معایب داشتن پرستار بچه

سوال های مرتبط

مامان SaM🐥 مامان SaM🐥 ۴ سالگی
دو روزه با شوهرم بحث و جدل دارم
میخوام آ یو دی بزارم نمیزاره ، میگه این چیزی نیست ک تو به تنهایی تصمیم بگیری من بچه میخوام بچه ی دومو میاریم بعد بزار
من از بچه دوم میترسم . دوس دارم ولی میترسم
چون پسرم خیلی اذیتم کرده میترسم سر بچها خودمو پیر کنم تا بخوام اونو بیارم از اب و گل درش بیارم وقتی واسه خودم نمونه جوونیم بره
چکار کنم 😭
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان جوجه مامان جوجه ۳ سالگی
من خیلی دوست دارم ی بچه دیگه بیارم چون پسرم دیگه خونه نمیمونه. شماها نظرتون رو چیه تک فرزندی یا دوتا چند تا
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان ترنم مامان ترنم ۴ سالگی
سلاموخانوما .بچه خواهر شوهرم داره ۳ماه و تموم میکنه ولی خیلی استفراغ میکنه ب نظرتون علت چی میتونه باشه ی بارم دکتر برده ولی فایدهر نداره
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان حسین مامان حسین ۴ سالگی
اسم دختر که به حسین بیاد مثلا آهنگش به هم بیاد نمیخوام اسم مذهبی بزارم چی پیشنهاد میدید؟ البته باردار نیستما تو فکرشم
خیلی تو فکر اینم که یه بچه به سرپرستی قبول کنیم ولی همسرم هنوز رضایت نداده میگه احساس میکنم نمیتونم اونطوری که حسین رو دوست دارم دوستش داشته باشم ولی من خیلی دلم میخواد میگم یه درخواست بدیم یخ دختر دو سه ساله بیاریم
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان هانا مامان هانا ۴ سالگی
خانما من دخترم از اول به من وابسته بود ولی ن ب این شدت مثلا پیش مادرشوهرم همیشه میموند حتی میرفتم دنبالش هم نمیومد اونا هم عاشقشن همین یک نوه رو دارن خیلی خیلی خیلی بهش محبت میکنن ولی یک روز خواهر شوهرم با مادرشوهرم بحثش میشه بعد فلاکس چای رو پرت می‌کنه دخترم هم اونجا بوده از اون موقع اصلا اصلا از من جدا نمیشه حتی دسشویی هم میرم با ترس دنبالم میاد چیکار کنم خیلی خیلی ناراحتم براش مشاور خوب سراغ دارین ؟؟؟
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان pari مامان pari ۳ سالگی
کوکوی لوبیا چشم بلبلی 😍
خیلی خوشمزه شده اگه بچه هاتون لوبیا نمیخورن اینجوری براشون درست کنین یدختر من از اون بچه هاییه که حبوبات و فقط توی آبگوشت اونم وقتی کوبزده میشه میخوره مثلا خوراک لوبیا دوست نداره ولی امروز این کوکو رو امتحان کردم خیلی دوست داشت 🤗
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان جوجه طلایی مامان جوجه طلایی ۳ سالگی
سلام‌دوستان،کسی ک تجربه بچه دوم داره بیاد بگه مثل بچه اوله؟من پسرم خیلی بدخواب بود میترسم بچه دوم بیارم
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان 🩷زندگیم🩷 مامان 🩷زندگیم🩷 ۴ سالگی
دخترم امروز کلا حال نداشت و تب میکرد البته تب نمیشه گفت ولی بدنش گرمه الان تب سنج گرفتم ۳۷رو۳ بود ولی من خیلی می‌ترسم از تب همش تند تند تب سنج می‌گیرم نکنه بره بالا حالا فکر کنم امشبم نتونم بخوابم از استرس نمیدونم چرا اینجوری شد تب از عفونته درسته؟؟شوهرمم یه اخلاقی داره میگه بچه رو نباید همش ببریم دکتر خوب نیست البته که بچم حالش بد نیست وگرنه حتما می‌بریم فعلا با استامینوفن کنترل میکنم تا ببینم چی میشه خوب نشه ببرم دکتر چقدر سخته بچه مریض میشه آدم دوست داره خودش مریض بشه ولی بچه کوچیک ترین درد و مریضی ای نداشته باشه🥺🥺😔
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان ساناز مامان ساناز ۳ سالگی
خانم ها میشه اگه تجربه ای دارید کمکم کنید
دخترم وقتی دو سال و یک ماهش کلاس مادر و کودک میبردمش برای اینکه زده نشه و تازه داره کلاس میره به جای هفته ای سه بار هفته ای یک بار میبردمش ولی برای ترم جدید شوهرم به خاطر یه اتفاقی گفت نمیخواد بره خود دخترم هم خیلی همکاری نمی‌کرد که گفتم اقتضای سنشه دیگه کلاس نبردمش چون خودش هم مایل نبود تا پارسال که تازه اومدیم توی این خونه جایی رو بلد نبودم.نزدیک خونمون یه مهد کودک هست بهش گفتم دوست داری بری گفت آره تا سه جلسه رفت و دیگه نرفت و چیزی هم بهش نگفتم گفتم بزارم هر موقع خودش خواست میبرمش.از توی حرفایی که زد متوجه شدم مهدکودک رو فقط لحظه های بازی کردن و تغذیه خوردنش رو دوست داشته بقیش رو نه به خاطر همین نرفت دبگه.گفتم خوب ببرمش کلاس بازی و ورزش وقتی بردمش هم نموند چون توپی که می‌خواست برداره رو یه پسری اومد زودتر برداشت دیگه گریه کرد و گفت نمیخوام.بعد از اون روز خانه بازی میبردمش خودش هم میگفت بریم مهدکودک میگفتم گفتی نمیخوای بری دیگه.وقتی بچه های فامیل رو دید کلاس و باشگاه میرن گفت بریم بهش گفتم میری گفت آره.گشتم دنبال کلاس تا کلاس بازی و ورزش پیدا کردم خیلی خوب همکاری می‌کرد و دوست داشت تا چهارشنبه یکی از بچه ها بهش خورد افتاد زمین و دوباره گریه کرد و گفت نمیخوام برم
از راه همدلی و همکاری هم وارد شدم ولی خیلی تاثیر نداشته
حالا موندم چیکار کنم دارم دیگه روانی میشم
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان مردکوچک امروز❣️ مامان مردکوچک امروز❣️ ۳ سالگی
شبتون بخیر






بچه ها خونه مادر شوهرم بودیم من خیلی به پسرم میگم آبنبات نخور میترسم حقیقتش بره تو گلوش
قایم میکنم خونه خودم ولی اونجا رفته میخوره
یکی از این آبنبات ها رو قورت داد
اشکالی نداره؟
نگرانشم
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان آراز مامان آراز ۳ سالگی
من به عسل حساییت دارم میخورم حتی اندازه نوک قاشق معده درد خیلی شدبد میگیرم یعنی راهی نیست از بین بره حساسیتم؟خیلب دوست دارم بخورم😫خواهر شوهرم اورده برام تو یخچاله هر وفت یخچالو بار میکنم هس میکنم انگار روزه ام😐
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان فندق مامان فندق ۴ سالگی
سلام خانما یک نظر خواهی می‌خوام ازتون
من یک پسر ن دیک چهارسال دارم که خیلی شیطونه و جدا از شر و شیطون بودنش خیلی هم دست به زن داره بعد اینکه هروقت میریم مهمونی بچه ها بی که هستن اونجا رو میزنه همه ناراحتن از دستش هرچقدم باهاش صحبت میکنم اصلا متوجه نمیشه میگه ببخشید ولی دوباره به کارش ادامه میده وقتی هم جلوشو میگیرم خودمو میزنه این چند روز همش عید دیدنی رفتیم وچون دیگه خیلی اذیت کرد گفتم دیگه جایی نمیرم تا مادرشوهرش دیشب اصرار کرد بیا چرا بچه رو قایم میکنی بچه گناه داره منم گفتم پس دیر میام واسه افطار نمیام دیشب رفتم خونه خاله شوهرم و اینکه پسرم با توپ زد تو چشم یک از بچه های فامیل بعد اون بچه هم زد تو کمر پسرم منم گفتم باشه مشکی نیست زده خورده دوباره آخر شب دست یکی دیگه از بچه های فامیل رو کرد لای در و گاز گرفت ماهم وقتی داشتیم می رفتیم گفتم مامان برو بوسش کن عذر خواهی کن ازش بچه منم رفت جلو بوسش کنه اون بچه هم زد تو گوشش منم دوباره گفتم باشه مشکلی نیست نمیشه همش بچه من بزنه باید بفهمه که وقتی میزنی پس میزنن و اینکه از اون طرف باید عذر خواهی یاد بگیره حالا مادرشوهر م میگه چرا گذاشته بره معذرت خواهی کنه گور باباش که کتک خورده به درک چرا نوه من رو زدن بنظر شما من دارم اشتباه میکنم یا مادرشوهرم
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان علی مامان علی ۴ سالگی
سلام دوستان من یه پسر بچه چهار ساله داریم که وقتی مهمون میریم خیلی میخواد با بچههای بزرگتر از خودش بازی کنه و اونا نمیزارن و میخواد با اونا بره و بخاطر این کار خیلی گریه میکنه موندم چیکارکنم که گریه و داد بیداد نکنه
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان لنا مامان لنا ۳ سالگی
سلام مامانا میخوام گوش های دخترم سوارخ کنم البته خودش خیلی دوست داره چند بار بهم گفته آلان گفتم انجام بدم براش ولی با چ روشی سوارخ کنم ممنون میشم راهنمایی کنید
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان ماهان و آوین مامان ماهان و آوین ۴ سالگی
مامانا اجیم بعد ده سال دوباره باردار شده بچه اولش دختره خیلی از مادر شوهرشینا طعنن شنید دیگه خودش خواست و نیورد هر موقع میرفت اقدام کنه برا پسر زایی یه مشکلی براش پیش میوند انگار قسمت نبود الان اون ماه اونقدر همه بهش گفتن دیگه بیار بیار اقدام کرده الان دوماهشه همش استرس داره بچش باز دختر بشه طوری که تب و لرز گرفته دعا کنید براش حداقل تودلیش پسر باشه
مشاهده ۷ پاسخ دیگر