۷ پاسخ

مخملک واگیرنداره

واقعا بعضیا خیلی بیشعورن اون مادر باید هواسش به بچه میبود اون بیماری طی یه هفته اینا خوب میشد یعنی یه هفته نتونسته بچشو تو خونه نگه داره که بچه های مردم نگیرن
خوب شد که زود با اب شستی
خیلی ناراحت شدم انشالله که نگیره عزیزم

مخملک چیه؟

وای ناراحت شدم مخملک چیه؟

ای باباااا

مگه وقتی دونه زده هنوز واگیر داره؟

چه شانسی داری خداییش

سوال های مرتبط

مامان 🧸مامان فندق 🧸 مامان 🧸مامان فندق 🧸 ۲ سالگی
امروز رفتم خونه مامانم، یهو دیدم دخترم نیست نامزد داداشم ب زور برده بودیش حمام ،اونقدر گریه کرد ک نفسش رفت ، ب زور ارومش کردم موقع ناهار شد پسرم لگد میزد گوشی بده گفتم باهام نیست. و ب زور دخترم خواب کردم پسرم چیپس میخورد تو گوش دخترم تو خواب دیدم عه همه بهم میگم بدبخت از دست بچه‌اش آرامش نداره. ده دقیقه دخترم خواب کردم وای بدخپاب شده بود ...از اون طرفم دیدم یکی هی آیفون میزنع. دیدم پسرم بوده آیفون میزده فرار میکرد .... و باز دیدم عه صدا همشون در اومد. منم ساعت سه اومدم خونه ناهار شوهرم دادم گفت من میرم با پسرم تو اتاق میخابیم گفتم بسلامت🤫✨ من موندم دخترم همش گریه بردمش حمام. آوردم عصرونه دادمش باز گریه بردمش کوچه. پسرم بیدار شد گریه نق شروع شد اونم با زور آروم مردم بلند شدم تی کشیدم جارو ملافه شستن ظرف. شام پختن .... دیدم دخترم پسرم همو کشتن .....🥴شام زهرمارم شد. دیدم که پسرم دسته تی زده تو سر دخترم .... ب زور الان نشوندمشون پای فیلم .....که خدایا کمکم کن باز پانیک لعنتی بهم دست داد اینم از امروز من. 🫶🫶
مامان لیا🌱 مامان لیا🌱 ۱ سالگی
حریم خصوصی و مفاهیم جنسی🔞
به بچه‌هاتون یاد دادین اینارو؟ من واقعیتش هنوز یاد ندادم گفتم دوسالگی به بعد اما یه داستان پیش اومد جالب شد برام گفتم به شما هم بگم:
چند شب پیش خواهرشوهرم یه شلوار دخترونه اورد گفت برای فسقلی شلوار اوردم
فکر کردم الان میده به خودم تن دخترم کنم ولی خودش مستقیم رفت پیش دخترم، دخترم گرم بازی بود و اصلا حواسش به محیط اطرافش نبود یهو عمه‌اش گرفتش و شلوار رو تو یه حرکت دراورد اومد شلوار جدید رو تن دخترم کنه دخترم یه ان که متوجه شده قضیه چیه چنان جیغی سر عمه‌اش کشید خواهرشوهرم شلوار جدید رو نصفه پای دخترم کرده بود و همینجور مات و مبهوت به دخترم و حرکتاش نگاه میکرد و دخترم همچنان داشت اعتراض مبکرد و گریه میکرد و با زبون خودش و اشاره هایی که میکرد میگفت چرا شلوارمو دراوردی نباید دست میزدی هی به عمه‌اش تاکید میکرد همین الان اینو از تنم دربیار و شلوار خودمو تنم کن.
من هنوز این مفاهیم رو یاد ندادم که دخترم نزار کسی به شلوارت دست بزنه یا اونو درنیاره اما اون شب دخترم چنان خشمی به عمه اش کرد که حتی متوجه شدم خواهرشوهرم از رفتار دخترم ناراحت شد اما واقعا بگم من ته دلم دخترمو تحسین کردم...