۹ پاسخ

من من تا یک هفته آذاب روحی گرفته بودم

یه روش بدون درد اومده .ینی راسته؟

آخخخ دلوین چقد اذیت شد بخاطر گوش سوراخ کردن 😭
زنیکه ی نفهم سوراخ گوش بچه یکیش پایین بود یکیش بالا 🥲
مجبور شدم گوشوارشو کلا در بیارم گذاشتم بزرگ شد سوراخ کنم گوشاشو دوباره
وقتی ک اومدیم گل گوشارو در بیاریم بچه غش کرد کبود شد ب زور با قیچی چیدیمشون مثلا بردیم منشی دکتر😬🖖🏻
شوهرم میگه دیگع بخای سوراخ کنی طلاقت میدم 🤥
همینجوری موندع همع میگن چرا گوشواره ندارع😂

ن گلم ناراحت نباش دردش ی لحظست بیشتر از صدای تق دستگاه گریه میکنن و اون بزرگ بشه هیچی از این روز یادش نمیمونه خودتو سرزنش نکن. منم ۷ماهگی سوراخ کردم. دخترجاریم ۱۱سالشه هنوز نکرده الان دخترمنو میبینه دلش میخاد اما میترسه

با تفنگ سوراخ کردی

چرا زودتر نکردی ک درد نفهمه من ۱۰ روزگی سوزاخ کردم هیچی نفهمید

چون توخونه باسوزن زده بودن کج شده بود الان ۴سالشع بردم با تفنگ زدن درد زیاد نداشت فقط یه ساعت اول اذیتش کرد و بعدش چون عفونت کرده بود اذیت شد چون بدل حساسیت داشته نمیدونستم

مباااارکش باشه کار خوبی کردی خیلی دیر براش انجام دادی ما قبل از یکماه گوش دختر سوراخ می‌کنیم رسم داریم

ااای خداااا منم میخوام گوش دخترمو سوراخ کنم
جیگرررم ریش شد🥺🥺🥺🥺
چیکار کنم بزرگتر بشن بدتره که😔

وای منم ترس دارم و تا الان مقاومت کردم و مخالفت کردم با همه ک میگن چرا گوشاسو سوراخ نمیکنی دلشو ندارم اصن ،بی حس نکرده بودی ؟

سلام به همگی ❌❌
ما یه کانال داریم تو (روبیکا) به اسم غذای کودک .
تعریف نباشه همه ازش راضی ان دوس داشتین عضو شید اینم لینکش .
@food_babyy
اونایی ک بلد نیستن لینک رو بفرستن برای یکی از مخاطبین روبیکاشون و بزننن روش میان داخل کانال ❤️
یا در داخل روبیکا جست و جو کنن ((غذای کودک)) پروفمون یه مادر بزرگ رنگی☺️

سوال های مرتبط

مامان سید کوچولو🩵 مامان سید کوچولو🩵 ۶ ماهگی
بمب خونه ما خنثی شد🥹🤌🏻گشنه خوابید فداش شم یه مدته از شیر وغذا افتاده از صبح سه وعده غذا پختم هیچکدومو نخورد شیرم نخورده خوابید
امروز برده بودمش عکاسی ۶ ماهگی یه نینی تپلی ۸ ماهه اورده بودن ک همه دورش جمع شده بودن لباسای عروسکی بامزه تنش بود(دختر بود) کل جمعیت اتلیه دور اون بودن منم حواسم پرتشون شده بود یهو دیدم نویان بجم انقدر با حسرت داره نگاهشون میکنه جیگرم کباب شد حس کردم متوجه میشه که اون داره محبت میبینه و نویان نه 🥲دیگه منم حواسمو دادم بهش کلی باهاش بازی کردم و حرف زدم ولی اصلا تو عکسا نخندید همش ناراحت بود تا اینک اون نینی کوچولو رفت شیر بخوره خانما اومدن دور نویان یهویی انرژی گرفت و کلی ذوق کرد خندید برامون 🥹😍عکس دارم ازش که میخواسم با دکور اونجا عکس بگیرم ولی حواسش کلا ب اون نینی و جمعیت دورش بود الهی بمیرم براشون ک انقدر خوب همه چیزو میفهمن و درک میکنن 🥹🤌🏻
بعد اتلیه اومدیم خونه مامان جون ک شبو بمونیم صبح بریم سراغ ابجی داداشای اینده تمدیدشون کنیم 🤣🤌🏻اگه پدر محترم اجازه بده بمونیم
دستور فرموندند ک شب برگردید خونه 😑😏🥹