خدایا هزاران هزار مرتبه بزرگیت رو شکر مطمئن بودم کنارمی و هیچوقت تنهامون نمیزاری امروز بهترین هدیه زندگیمو بهم دادی
ممنونم از همه مامانایی که این یک هفته پیگیر و احوال پرس و دعا گوی حلما بودن
بلاخره دکترش اومد و مرخصش کرد الان هم داریم کارای ترخیصش رو انجام میدیم که بریم خونه الان فقط تنها مشکل حلما بی اشتهایی هست که به زور با سرنگ براش شیر میدم بیحالیش هم از نخوردنه
امیدوارم پای هیچ کس به بیمارستان باز نشه با اینکه بیمارستان و اتاق خصوصی بود و رسیدگی و استراحت و غذاهاش بهتر از هتل بود ولی بازم هیچ جا خونه آدم نمیشه

بسلامتی


😇تاپیکام ببین گلم🎀🎁❤️ببینم برای 👶🏻👶🏻👶🏻میپسندی🥹🥰

خدا همیشه سلامتی بده ❤

خداروشکر واقعا 😍❤️
امیدوارم تنتون همیشه سالم باشه🥹🌿💖🌸

ای جان دلم انشالله همیشه سالم و سلامت باشه انشالله هیچ بچه ای راهش به بیمارستان نباشه عزیزم
ببرش خونه بهش برس ویتامین دی هزار حتما بهش بده قطره آهنش بده
براش ماهیچه درست کن رقیق کن آبش رو با سرنگ بده
بلدرچین بدون ادویه درست کن آبش رو بهش بده سوپ رقیق بدون ادویه با ماهیچه درست کن براش براش آناناس تازه بگیر بهش بده انشالله زودتر خوب میشه عزیزم

خداروشکر مرخص شد

خدا تن همه بچه هارو سالم نگه داره انشالله
خداروشکر که دختر نازت مرخص شد

خداروشکر عزیزم
ففط صبر چاره مشکلاته
فکر کن یکی ۳ساله منتظره بچش خوب شه اون چیکار کنه
بچه‌من تو ۱۵ماهگی ۲۰روز بستری شد
تو این ۲۰روزم اصلا فرق نمیکرد خوب نمیشد اشتها نداشت هیچی نمیخورد
منم هر روز چندبار تو این ۲۰روز گریه میکردم تحملم و صبرم کامل تموم شده بود
بعدهاون دیگه بچه من تا یه ماه پیش همش منتظر بودم خوب شه .....
خلاصه گذشت این چند سال و دیر فهمیدم که الرژی داشت اون موقع که بستری شده بود و خداروشکر که فهمیدم مشکلش چی بود و الان هزارمرتبه شکر که بهتر شده
دیدی گفتم تحمل کن تموم میشه ..دیر یا زود میگذره

الهی دیگه هیچ وقت نره بیمارستان تا وقت زایمانش😍😍

خداروشکر که ترخیص شد
باربد هم توی زمستون قبل عید ۵ روز بسمارستان بستری شد سه چهار روزم توی خونه هی میبردم و میاوردم اخر بستریش کردن برای اسهال و استفراغ البته باربد با داروهایی که توی سرمش مدام بهش متصل بود استفراغش بند اومد ولی اسهالش توی یک روز ۲۲ بار دفع داشت و نه تنها بی میل بود بلکه اجازه خوردن چیزی بجز شیر خودمو نداشت سرم مدام بهش متصل بود رگش سخت پیدا میشد از هر دو دست و هردوپاش رگ گرفته بودن چون از پاش انژوکت وصل بود نمیتونست وایسه کلی گریه مسکرد اخر یکس از پرستارا سه ویلچر اورد گفت با این ببر بچزخونش یکم اروم بشه
من با اینکه بیمارستان بقول شما خصوصی بود خواهرمم توی همون بخش اطفال کار میکرد موقع شیفتش پیشمون بود و همه هوامونو داشتن
ولی شب و روزم گریه بود
خدا این روزا رو برای هیییچ کس نیاره

خداروشکر انشالله که همیشه سالم باشه وزود سرحال بشه همیشه برات بخنده 🧿♥️

خداروشکر عزیزم 😍😍

خداروشکر که مرخص شد
انشاالله که بلا دور باشه ازش اشتهاشم اصلا اشکالی نداره کم کم خوب میشه دکتر پسرم میگه توی مریضی اصلا اصرار نکن به بچه حتی اگه هیچی هم نخوره مشکلی نیس تا خوب بشه درست میشه

خداروشکر عزیزم خیلی خوشحال شدم برات

الهی شکر
خوشحال شدم
روی قشنگشو ببوس🫠

خدایا شکرت شکرت ❤️😘

خداروشکر عزیزدلم درکت میکنم خیلی سخته منم این روزا رو گذروندم خداروشکر ک تموم شد

خدارو شکر عزیزم♥️♥️♥️

خداروشکر گلم