۵ماه خونه مادرم بودم
شوهرم ازتنهایی حالش بد شد گفت حداقل دوروز بیابمون مجبور شدم بیام بمونم ۳روز اول مادرهمسرم دستش درد نکنه خیلی خوب بهم غذا داد امروز دیگه چیزی نفرستاد گفتم شاید خسته شده. فعلا تصمیم گرفتم چندروز بمونم طول سرویکسم ۲۹ جفتم پایینه .
به همسرم گفتم توالت فرنگیمو بیاره اینجا استفاده کنم
به نظرتون اگه نشسته یه گاز بزارم توخونه آشپزی کنم بازم خطر داره؟
بخدا خونه مادرم برام بهشته
اما افسار زندگیم افتاده بود دست مادرشوهرم
هیجا خونه خود آدم نمیشه
مادرمم پادرد داره نمیشه بگم بیاد وبره دائم

من عمل سرکلاژ کردم و حتی خودم بلند میشدم کارامو میکردم با اینک درد داشتم ولی باز انجام میدادم ک کسی نیاد برام انجام بده

بگو اگه یه دوستی فامیلی چیزی داری اندازه چند وعده خورش و برنج و کتلت و اینجور چیزا درست کنه فریز کن. هم اینارو گرم کنید بخورید هم گاهی شوهرت گاهی هم از بیرون

پیاز بده مامانت واست سرخ کنه فریز کن بعد بقیه چیزارم که نشستنی درست کن بنظرم پیاز از همش طولانی تره

یه چیزی هم میپزی زیاد درست کن که حداقل یه وعده دیگه داشته باشی هر وعده نپزی
میدونم سخته شاید میلت به غذا هم کم شه اینجوری
من خودم نهار نمیتونم غذای دیشبو بخورم
شام میپزم نهار میرم خونه مامانم

به غذاهای حاضری هم نمیشه اعتماد کرد

یا اگه اجاق داری بذار بالکن بشین اونجا هم حوصلت سر نره هم راحت بشین کنارش تکیه بده به دیوار غذاتو بپز

خیلی دقت نکن که غذا خوش مزه بشه
همینجوری سریع سریع همه چیو قاطی هم کن بذار بپزه منظورم اینه مثلا قیمه میپزی سه ساعت نشین پیازش قشنگ تفت بخوره بعد گوشتا خوب تفت بخورن
بعد رب تفت بدی یک ساعت ادویشو چک کنی پیاز یکم تفت خورد بقیه رو بریز قاطی هم دو دقیقه اینور اونور کن اب بریز تمام...

یه‌ گاز دو شعله بذار رو سرامیک اشپزخونه بشین رو زمین یا اصن بالشت بذار لم بده اشپزی کن. من حتی یه وعده هم کسی برام اشپزی نکرده و همه کارام باخودم بوده🥲

خب نمیشه شوهرتم بیاد خونه مامانت شبا که از سرکار برمیگرده؟
البته اگه وضع مالی پدرت خوبه و میتونه خرج دو نفر به جز خودشونو بده

عزیزم کمکی بگیر هفته ای دوروز بیاد خونه تمیز کنه وسایل غذا را هم برات آماده کنه اینجوری راحت تو خونه ی خودت میتونی به کارات برسی واذیت هم نمیشی

یه صندلی بزار کنار‌گاز

عشقم ریسک نکن میدونم هرکس خونه خودش راحت تره ولی خیلی مراقبت کن از خودت