۱۸ پاسخ

اخی خیلی سخته انشالله خدا کمکش کنه😥

😇تاپیکام ببین گلم🎀🎁❤️ببینم برای 👶🏻👶🏻👶🏻میپسندی🥹🥰

خیلی سخته اما ای کاش امپول ریه میزدن براش دکترش کی بوده فقط تو زایمان آیدا پرویزی

الهی بمیرم براش خیلی سخته 😢😢😢

دوست منم دقیقا این اتفاق براش افتاد
اون دو قلو حامله بود و جفت بچه هاشو از دست داد😭😭

الهی خدااااا😓😓😭

اخ مادرررررر

فراموش نمیکنه بچه ی من 5روز زنده بود الان دو ماه ندارمش مامانی ک بچه اش میمیره خودشم بمیره بهتره

منم زایمان زودرس شدم تا چند ماهی افسردگی گرفتم و کار شب و روزم گریه بود درسته دوباره باردار شدم و عاشق دخترمم ولی اون پسرم که زایمان زودرس شد را فراموش نکردم و هنوزم گاهی به یادش اشک می ریزم بهشون بگو من درکش میکنم ولی بره پیش دکتر داروی اعصاب بهش بدن تا ارامش بگیره

ای کاش کلا نمیدیدش. اینطوری بهتر بود
اون صحنه هیچوقت از ذهنش پاک نمیشه
خدا خودش صبر بده

چه سخت و دردناک😭😭

حکمت خدا بوده فقط چهره فرشته را دیده بهش شیر نداده بود وگرنه بیشتر اذیت میشد
خدا به دلش صبر بده

این ها همه می گذره من پنج تا سقطداشتم دوتاشون زایمان کردم دیدمشون ولی فوت کردن

واااااااااای خدای من

هیچوقت نمیتونه فراموش کنه🥹 فقط عادت میکنه به نبودش خیلی سخته کاش خدا هیچکس رو با بچش امتحان نکنه😭

عزیزم🥺🥺🥺🥺

هیچوقت نگو چرا چرا..اینا حکمت خداست..باهاش دردو دل کن اما این چراهارو نگو

خدا صبرش بده 😥😥😥
چند هفته بود؟

سوال های مرتبط

مامان جیک جیک مامان جیک جیک ۱ سالگی
اینو شوهرم تعریف کرد
میگه وقتی خواهرش بچه دختر دنیا آورد جلو دومادش به خواهرش گفت شما پسر بیارین!! مگه پسرو هر کسی میاره؟
خواهرش ناراحت شده بود و نشسته چشماش اشکی شد و هیچی هم نگفت(کلا کسی جرات ندارم به شوهر من بگه بالای چشمت ابروعه،)
هنوزم همینه شوهرم زبون تلخ و منتقد 🤢🤢🤢
بچه ما دختر شد اینو برام تعریف کرد...
دیشب بچه به خواهر شوهرم بخاطر ازدواج فامیلی دخترش که ۱۴ سالشه خیلی خیلی ریز مونده، همه کار کرده خواهر شوهرم ولی رشد نکرده
خیلی البته باهوشه
شوهرم همش خواهرزاده هاشو میزنه و فحش میده و دعواشون می‌کنه...
به این می‌گفت ریزه میزه.... می‌گفت پدرس.. با چشمای موشت نگاه نکن
یا گفت خدا نکنه دماغ دخترم شبیه دماغ (همین خواهرزاده) بشه....
دخترم کاسه آورد برعکس کرد روش نشست
لیز خورد داشت میفتاد که همین خواهرزاده گرفت، شوهرم از پشت محکم زدش مواظب پاهاش باش....

کلا دیشب جفتی زده بود انگار روی این
اومدم در گوشش گفتم بس کن، بچه دختره، آنقدر ایراد زشتی زشتی ازش نگیر، غرور داره،
من پشت صحنه همش دفاع میکردم از خواهرزادس، میگفتم نه قشنگه، باهوشه، نه اون دخترم رو گرفت باید تشکر کنی....
خلاصه آخر شب. فتم پیشش گفتم دایی باید دختر خودش هم سن تو بشه تا تو رو درک کنه، تو رو خیلی دوست داره، منم دوستت دارم حواسم بود تو هیچی نگفتی، تو خیلی دختر خوبی هستی خدا کنه دختر من مثل تو با ادب با هوش و خانوم باشه
اینو گفتم بچه یهو گریه کرد بغض ش ترکید
خیلی شوهرم کارش زشته،
مجبورش کردم بیاد خواهر زادشو ببوسه
یعنی با اجبار
گند دماغ و ترش رو زبون تلخ🤬🤬🤬
مامان النا مامان النا ۱ سالگی
مامان آرتا مامان آرتا ۱ سالگی
خستمممم خیلی خستهههه جسمم ن هاااا روحم خستست 🥺🥺🥺

دوستش دارم از اینکهه بعد نه ماه انتظار تونستم سالم ب دنیاش بیارم و کنارم قد بکشهه خوشحالممم

امااا اذیتاااش خونمو جوش میارهه صبح تا شب شب تا صبح میچسبه ب من یه اشپزخونه میرم جیغ میکشه کبود میشهه از گریه گاهی میگم نرفتم ک بمیرم میام دیگ مدام از شلوارم میگیره و گریه هایه الکی دارم جارو میزنم میگ بده ب من دارم دستمال میکشم میگ بده ب من وقتی ی لقمه مرگ میخورم میگه قاشق خودتو بده ب من بخدا کلافه شدم بچه هاا ناشکری نمیکنم بخدا میخامش ب قران دوستش دارم امااا دیگ کم اوردمم

شوهرمم ک ادم نی از تاپیکام فک کنم پی بردین 🥺 بود و نبودش فرقی نداره اصلا کمک حالم نیس دیشب ی سرویس میخاستم برم میگ بچه رو هم با خودش ببر 🥺

اگه روحیت شاده اگه الان میخای بگی بچه است با ارامش باش باید بگمم نمبتونم چون ن اجازه میده تنها بریم بیرون ن میبرتمون کل زندگیش شده کارش 🥺🥺🥺🥺

اگه مادر خوبی همش بخاطر شوهرتهه وگرنه بچه ها همشون مث همن زکی کمتر یکی بیشترر