مامانا من دیگ دیوونه شدم حس میکنم با زامبی زندگی میکنم همه جونم درد می‌کنه غذا درست میکنم پاهامو گاز میگیره میشینم پشت مو گاز میگیره
میچسبه بهم ..... ناهار شام و شب خابید درست میکنم داشتم براش سیب زمینی سرخ میکردم انقد گازم گرفت
نزدیک بود تابه روغن و بریزم آخه چجوری تمرکز کنم سیب زمینی هارو بگیرم ایشون پامو ی سره گاز بگیره
هعی گفتم نکن نکن داد زدم می‌خنده گاز میگیره
آخر زدمش دوتا زدم منو ول کرد چرا اینجوریه چرا شبیه بچه نیستن چیکار کنم میزنمش بعدش خودمو میزنم گریه میکنم این چ وضعیه شده بچه بزرگ کردن مونم همش عذاااااب
کل روز کارم شده برنامه ریزی کردن میبرمش بیرون خسته بشه بخوابه امروز بردمش دریا اوردمش بردم حموم همه وسایل آرایشی مو بهم ریخت آخرشم اینجوری
پس من چیکار کنم

سلام‌
پسر منم‌ خیلی شلوغ شده خیلی خودمو کنترل میکنم‌ ولی بعضی وقتا واقعا خیلی سخته دیگه عصبانی میشم و داد میزنم سرش اونم سرم داد میزنه‌میگم اِعععع اونم میگه ناراحت میشه بعد چهار دستو پا میمونه و منم دلم میره براش😔
واقعوا دوران سختیه .هیچ‌تایمی برای خودم‌ ندارم همش شده کار.حتی یه ساعت نمیتونم باشگاه برم

یعنی دقیقا بچه منم وقتی ظرف میشورم یا غذا درست میکنم میزنه

عزیزم جیغ بزنی بیشتر خوشش میاد. باز ادامه میده

Ehsan.hesami

عزیزم با گفتاردرمانگر مشورت کن اوندفه فک کنم استوری گزاشته بودن در مورد همین موضوع بچه هایی که این مشکلو دارن