۲۹ پاسخ

سلام ، اون بچه گناهی نداره ، یجاکوتاهی کردی ، یاهرچی خواسته دادی بهش ، یا بی توجهی و دادوفریاد یاتنبیه کردی یه علتی داره وگرنه بچه بامحبت و قربون صدقه و مهمترازهمه صبر ، آروم میشه ، من دیدم ، نباید بگی یباراینکاروکردم نشد . چون بایبار دوبار نمیشهوقتی رفتارآرومت تکراربشه بچه خودبه خود آروم میشه

گوشی بهش ندید درست میشه جیغ و گریه هاش مال گوشیه روی اعصاب بچه تاثیر خیلی بدی داره

آهن بدنش پایین نیست؟
خیلی تاثیر داره ها،

هر بار تاپیک اینجوری میزاری اینجا فایده نداره چون به نظرم راهنمایی مامانا به کارت نمیاد
هم خودت هم بچه ات نیاز به کمک حرفه ای مشاور دارید

حالا من پسرم تو خونه خوبه خودم احساس میکنم چون تنهاست و بیشتر بهش توجه داریم ولی امان از وقتی که بریم جایی یا کسی بیاد خونمون کلا یکی دیگه میشه مثلا چندروز رفتم خونه مامانم کلی خرابکاری میکرد چیزی رو می‌شکست حتی تمام دستای مامانم و چنگ میزد که من فقط گریه میکردم باز اومدیم خونه یه پسر دیگه شد🥴

عزیزم دخترت تکه یا بچه دیگه هم دارید؟؟؟اگر فرزند دیگه ای نداری با کسی که بچه آرومی داره ارتباط بگیر البته کسی که شعور داشته باشه انگ به بچت نزنه از نق های دخترت تو جمع چیزی نگو بجاش از وقتایی که آرومه صحبت کن با بقیه من حس میکنم دخترت باهات لج کرده اگر میتونی از بچه های مهربون دعوت کن باهاش بازی کنن یا تایم نهار پیشش باشن وقت غذا رو براش جذاب می‌کنه

البته یجاهایی هم باقاطعیت باید به درخواستش نه بگی ، حتی اگه گریه کرد

منم دقیقا پسرم همینه من دیروز بردم پیش مشاور اول اینکه یه سری خوراکی هارو نزار بخوره مثل شکلات و پاستیل و اسمارتیز و کاکائو و کلا چیزای شیرین بعدم ولی جیغ زد فردا نبرش خیلی آراش بهش بکو چون دیروز جیغ زدی و کارت اشتباه بود امروز نمیبرمت میتونی خودت بری اتاقت بازی کنی بعدم تو اینترنت سرچ کن عکس خشم یه عکس میاد که کارتونیه بهش نشون بده بگو این خشمه وقتی تو جیغ میزنی خشم قوی میشه ازتو بزرگتر میشه ولی تو باید قوی باشی از خشم قوی تر بشی بمنکه اینارو گفت منم از دیروز دارم انجام میدم

من ک مو ندارم همش کشیده پسرم چی بگم پس

شکر خدا بجا بیار

ولب همه سختی هاشو به جونم میخرم خدایاشکرت ک دارمش🤲🤲🤲

بره مدرسه بهتر میشه

میخوای شماره مشاور بدم تلفنیه رایگان

متولد چ ماهیه

میفهممت پسر عمه منم کپی دخترت بود
عمم مادر نداشت و تنها بود ماها دوست نداشتیم بیاد خونمون یا بریم خونش میگفتیم بچش بد اما باید قلقش بیاد دستت
فرشته خیالی درست کن بگو فدشته میبینه و میشنوه

دخترت متولد چ ماهیع

تعریف کن از گولش بزن محبت کن نوازش کن توام حرف گوش نمیدی
بخدا بچه رفیقم اوتیسمه عاشق منه من باهاش مهربونم مثلا میاد خونم غذا نمیخوره اونم هیجی نمیخوره میاد خونم داره بازی میکنه من میدونم گوشش پیش ماس میگم وای زهرا دخترت چقدر خانم شده چقدر با ادبه چقدر خوشگل شده دست پخت منم ک دوس داره مامانش میگه ن بابا من میگم تو نگا کن
بعد صداش میکنم عشق خاله بیا
میاد دوتا بشقابم میخوره

من کل بدنم قرمزمیشه جوش می‌کنه میخاره میسوزه دکتررفتم میگه برااعصابه

من الان سرم میسوزه بس موهای،سرم کشیده

خونه مامانم میرم باهمه دعوا جیغ داد فقط خودم میزنم

باید قلقش دستت بیاد

مهدالرضا چیه

منکه مغزم داغون داغون شده از جیغ لجبازی هاش ولب خدایاشکرت

خصوص نذار بزارین مهدالرضا یا فرهنگسرا ها ک دارن

من امسال پسرم پیش ۱میره

امسال پیش نمیره دخترتون؟

عزیزم پسرمنم همینطوری هست لجباز به دنده جیغ جیغو ک نگم براتون ولي باهاش کنار میام چاره دیگه نداریم

گشنشه شیرم ک میدی جلو اشتها رو میگیره کلا شیر تو برنامه رژیم من و بقیه ک میرفتن برنامه میگرفتن بود
شیر اشتها رو سرکوب میکنه
زیادیشم دندون رو خراب میکنه

بازم بهش شیر میدی؟

سوال های مرتبط

مامان مهتا خانم مامان مهتا خانم ۵ سالگی
مامانا بااین بچه زبون نفهم چه کنم بی پدرمادرنه میخوره نه می‌خوابه همش جیغ گریه بهونه بیطرف اعصاب نداشته برام هرچه با ملایمت وصبررفتارمیکنم نمیشه همسایه طبقه چهارم میگه همش صدای تو و گریه و جیغ مهتا توخونمومه چی می‌کشی به فکرجونت باش اسم غذا میادانکارمیخوای بکشیش بیشرف گرسنه میشه شروع می‌کنه بهونه جیغ بازم نمیخوره دایم با شوهرم سرایت دعوا میکنیم هرچی توهین وفحشه به من میده بخاطر جیغ و گریه این بیشرف بهم میگه ازمادر ج. ن. د. ه این بچه اینطوری به عمل میادازاعصاب خرابم کل بدنم شروع می‌کنه به جوش زدن سوختن کل بدنم رو داره میمیره دکتر میگه از اعصاب خرابت سیستم ایمنی بدنت برعکس داره عمل می‌کنه چیزای مفیدسرکوب می‌کنه خطرناکه عزیزترین کستوبندازبیرون باهات اینطوری میکنن شبم ساعت چهار صبح میکبه دیروزهشت صبح بیداربود دوشب خوابید همش بیرون بردم به شدم میبرم بیرون میگه ولگرد نمیبرم میگه تموم بده ببرانقدرازشوهرم سرد شدم دلم نمیخوادببینمش ماهی یه بار به زور رابطه اونم حس میکنم داره بهم تجاوز میشه اونم ازاین بچه فقط شیرکامایو روزی یکی میخوره چه بدبختم گفتم تلخ کنم دیگه نخوره میترسم قندبگیره دکتربردم از دادخوب بود😔😔
مامان آسنا و آرتین مامان آسنا و آرتین ۴ سالگی
تا حالا شده به سلامت روانتون شک کنید من امروزشک کردم تصمیم گرفتم که در حتما پیش روانپزشک. من دوتا بچه کوچیک دارم دخترم چهار سال ونیم پسرم دوسالشه. پسرم شیطونه البته مقتضی سنشه از اون زیاد ناراحت نمیشم اما دخترم متاسفانه تاخیر داره درکش خیلی پایینه حتی از پسرم که دوسالشه خیلی پایین‌تره بماند که برا سلامتیش همه کاری کردیم از انواع دکتر گرفته تا کاردرمانی و گفتار درمانی. بازی درمانی. نورو تراپی. خدارو شکر خیلیم پیشرفت کرده بلاخره با اینم کنار اومدم سپردمش دست خدا متاسفانه چون درکش پایینه خیلی خیلیییییی گریه میکنه خیلی سختم آروم میشه ولی این گریه کردنا منو دیونه کردن به مرز جنون میرسم گاهی حس میکنم پتانسیل اینو دارم که اون لحظه یه آدم بکشم در این حد روانی میشم. امروز یه چرت زد از خواب پا شد بی مقدمه شرو به گریه کرد هر چی خواستم آرومش کنم نشد گفت غذا میخورم هر چی خواست براش آوردم. گفتم فقط آروم شه اما نشد. عدسی خیلی دوس داره بخاطر اون اکثرا درست میکنم از دیروز یه مقدار مونده بود گفت اونو میخوام براش گذاشتم اما باز جیغ و گریه که نمیخورم. گفت نیمرو میخورم خواستم براش درست کنم انقد گریه کرد جیغ زد تخم مرغا از دستم افتاد شکست با تابه تو دستم انقد خودمو زدم انقد به سر و کلم زدم که الان همه بدنم درد میکنه بعدش زود رفتم تو اتاق در و بستم گوشام گرفتم تا صدای دخترم رو نشنوم انقد گریه کردم آروم شدم بعدش زنگ زدم مادرشوهرم که طبقه پایینه که ببرتش بلکه یکم آروم شه اونم اومد تا حال و روز منو دید یه لیوان آب سرد داد دستم دخترمم برد خداروشکر تا اون بردش آروم شد. اما من با اینکه آروم شدم اما هنوزم دستام میلرزه تپش،قلب دارم برا حالم نگرانم
مامان دردونه خانم😍 مامان دردونه خانم😍 ۴ سالگی
یعنی شما مادرهایی که بچه ی اروم دارید روزی هزاررررررر بار خداروشکر کنید
شوهر اگه بد باشه فوقش ادم طلاق میگیره ولی بچه به قول قدیمی ها لباس اتشینه بپوشی میسوزی،در بیاری هم میسوزی،چهار سال و نیم یه روز خوش نداشتم با این بچه،،یعنی فقط نشستم میگه خدایا منو بکش
تا نوزاد بود زردی و کولیک و رفلاکس و بی خوابی و گریه...
یک سال به بعد غذا نخوردن و یبوست و مریضی و گریه.....
دوسال به بعد هم که هم چنان غذا نخوردن و کم وزنی و قد و گریه....
تا امروز که چهار سال و هشت ماهش شده هنوز همه ی این غذا نخوردن و وزن و فلانش کمه که سرش حرص میخورم هیچ یه بچه ی غرغرو گریه کن و جیغ جیغو که یکسره در حال غر زدن الکی ،
یعنی روزی بیست بار باید گریه کنه با بهونه های الکی
بچه دور و اطرافم اینجوری ندیده بودم تو کل عمرم.به جایی رسیدم فقط میخام بمیرم از دستش،
همه ی اینارو نوشتم که فقط بگم شما مادرهایی که بچه ی خوب و اروم دارید شکر کردن یادتون نره،همین که بچه تون بیش فعال یا اذیت کن نیست ده هیچ از بقیه جلویید،لذت ببرید از مادر بودنتون

خدایا بازم شکرت