سوال جوابای تجربه زایمان که ممکنه براتون پیش بیاد.
خودم طبیعی میخواستم ؟
بله با علم و اگاهی هم تاثیرات روانی هم جسمی
پس چرا سز شدم؟
هفته بارداریم رفت بالا ولی بدنم همکاری نکرد متاسفانه و من نمیدونستم با قاطعیت که بدنم هنوز مثل قبل به دارو ها مقاومه یا نه و دیدم که بله هنوز مقاومم به بعضی دارو ها از شانس داروهای فشار و.. برای زایمان هم همینطور
اگر برگردم عقب میرن طبیعی یا سز؟
اگر بدنم جواب میداد بازم میرفتم طبیعی ، طبیعت ذاتش اینه ولی من تو دسته انتخابش نبودم
سزارین راحته؟
نه خیلی ولی خب دردای بعدش زمانبردتره و اسیبش عمیق تره و حوصله میخواد متاسفانه من ندارم الان دوست داشتم یکم سرحال تر میبودم
کدوم بیمارستان بودم؟ یکی از بیمارستانای اسلامشهر
چرا تهران نرفتم؟ اینجا تمیز و مرتب و بیمه و نزدیکی به خونه برام مهم تر بود و امکانات لازم مثل پزشک اوکی و ماما همراه و NICU رو داشت من خودم ماما همراه نگرفته بودم.
از بیمارستان راضی بودم؟
بله راضی بودم تمیز و مرتب و با اماکانت که من میخواستم داشت
پس چرا هاطره بد از زایمان طبیعیت داری اگر بیمارستان خوب بوده؟
دوستان من اگر مثلا بیمارستان نیکان هم میرفتم ولی امپول فشار روم جواب نمیداد مجبور بودم چندین ساعت درد تحمل کنم تا بعدش سزارین شم
کادر بیمارستان (ماما و متخصص ) چطور بودن؟
خوب بودن متخصص اوکی ای بود هم اخلاقی هم تا الان دستش خوب و سریع بود ماما ها هم جز یکی دو نفر واقعا خوب و مهربون بودن ولی همون چند نفر گند زدن تو بقیه هعی اذیت میکردن یا کرم معاینه میریختن یا کلا بی اخلاق بودن.
و در نهایت باید بدونیم همیشه همه جا خوب و بد هست
امیدوارم همیشه بهترینا براتون اتفاق بیوفته بازم سوالی بود بپرسید 😍✨

۷ پاسخ

منم اسلامشهرم درخواست دوستی بده

عزیزم بیمارستان امام زمان بودید؟

میری برا زایمان دیگه اختیار نوعش دستت نیس
دوستمم اینجوری شد ۲۲ساعت درد کشید آخرش فشارش رف بالا قلب بچه خوب نمیزد ی رگ داخل شکمش پوکید از فشار اورژانسی بردن سزارین کردن

راستی عزیزم وزن گل پسرت چقد بود

بازم خداروشکر ب سلامتی از این مرحله گذشتی ❤️❤️

مبارک باشه عزیزم برای ما هم دعا کن زایمان راحتی داشته باشیم

ان شاءالله هرچه زودتربیای خونه عزیزم....حالابگو چراهنوزبستری هسی؟؟؟

سوال های مرتبط

مامان فندق.کوچولو مامان فندق.کوچولو ۴ ماهگی
#زایمان طبیعی ۲
من ساعت یک شب بستری شدم و درد هام با آمپول فشار شروع شد( که البته سرم هست ) ... من هیچ درد زایمانی نداشتم ودهانه رحم یک سانت بود و سر بچه به خاطر بزرگ بودن درست وارد کانال زایمان نشده بود ... تا صبح همه چی خوب بود بهم چند تا قرص دادن و چون کیسه آب سالم بود درد زیادی حس نمیکردم ... ساعت ۱۲ صبح پزشکم اومد و کیسه آبم پاره کرد و بهم گفت ۱۸ ساعت دیگه معلوم میشه طبیعی یا سزارین هستی اگه توی این زمان دهانه رحم ۴ سانت شد طبیعی و اگر نه که سزارین ... یکی از ماما ها بیمارستان بهم گفت اگه دوست دارم میتونه ماما همراهم شه و من هم قبول کردم ... و از اون موقع باهام ورزش های زایمان و کار کرد ، گل مغربی برام گذاشت که تا شب از یک سانت رسیدم دو نیم سانت ... چون من هیچ دردی از خودم نداشتم و همش کار آمپول فشار بود دوز دارو بردن بالا از دوز دارو رسید به ۲۴ قطره در ساعت هر ۵ دقیقه درد کل شکممو می‌گرفت و اصلا نمیتونستم بخوابم ... با کمک ماما حدود یک ساعت از ۹ تا ۱۰ شب خوابیدم ... از ده به بعد پاشدم دوباره به ورزش کردن ... یکی از ورزش ها که خیلی خوب بود مدل دسشویی ایرانی یا اسکات زیر دوش آب گرم بود که هم درد و کم می‌کرد و هم سر بچه یکم اومده بود پایین ... دیگه صبح شده بود حدود ساعت ۵ که باز معاینه کردن و شده بودم ۴ سانت اما دیواره رحم همچنان سفت بود. معاینه توی بیمارستان خیلی با معاینه مطب فرق داشت توی مطب پزشک با آرامش و آروم اینکارو میکنه اما تو بیمارستان ماما با وحشی گری این کارو میکنه تا دیواره رحم تحریک شه
مامان ronisa مامان ronisa ۴ ماهگی
سلام مامانا من هم اومدم از تجربه ی زایمانم بگم من بعد عید رفتم مطب که دکتر برام سونوگرافی نوشت برای وزن تو سونو زده بود که آب دور جنین کم شد رفتم پیش دکتر گفت هر روز باید بری nstبدی تا بتونیم بورو تا سی و هشت هفته نگه داریم چون سی هفت هفته بودم بهم گفت اگر nstخوب نباشه باید فورا زایمان کنی من چون میخواستم طبیعی زایمان کنم معاینه هم کرد و گفت دو و نیم سانت بازی من اون روز رفتم nstدادم که خوب بود برای فرداش هم دوباره صبح رفتم دو بار گرفت که خوب نبود گفت برو آبمیوه بخور و راه برو دوباره بگیریم دوباره گرفتن که باز هم خوب نبود و به دکترم زنگ زدن که دکتر گفت اورژانسی ببرید اتاق عمل من سریع خودمو میرسونم از اون لحظه ی تماس تا اتاق عمل کلا ده دقیقه نکشید و بیهوشم کردن و رونیسا خانوم دنیا اومد من خیلی استرس داشتم و وقتی اتاق عمل و دیدم بیشتر شد واقعا خوشحالم که بیخوشم کردن و چیزی نفهمیدم چون واقعا اگر متوجه اتفاقات دورم میشدم استرسم خیلی بیشتر میشد واقعا از سزارین هم رازی بودم و خدا رو شکر میکنم که هم خودم سالمم هم بچه و هم اینکه زایمانم سزارین شد چون درد معاینه کردن طبیعی از درد بخیه بیشتر بود و کلا درد زیادی نکشیدم برای زایمان فقط برای ماساژ رحمی درد داشتم حالا نمی‌دونم به خاطر رسیدگی عالی بیمارستان و ورسنلش بود یا کلا این بود ولی عمم بیمارستان دیگه ای زایمان کرد خیلی درد داشت پس حتما تو انتخاب بیمارستان دقت کنید
مامان Yazdan🥹💙 مامان Yazdan🥹💙 ۲ ماهگی
پارت سه😅

دیگه چون درد نداشتم با ماما همراهم ورزش کردیم و برام طب فشاری و ماساژ و انجام داد
واقعا راضی بودم چون از ۵/۳۰ که ماما اومد سر یک ساعت من فول شدم و دکتر اومد معاینه کرد و گفت فول شده یکم رو تخت با کمک ماما همراهم زور زدم که سر بچه کامل دیده بشه و نهایت ساعت ۷ بردنم اتاق زایمان
و ۷/۱۵ دقیقه فقط با دوتا زور محکم و قوی پسرم به دنیا اومد😍

واقعا پیشنهاد میکنم بجای جیغ و داد کردن با نفس دردارو رد کنید ..ماما همراه حتما بگیرید که خیلی کمک کننده است ...و در نهایت با کادر پزشکی همکاری کنید چون به نفع خودتونه
من خیلی همکاری کردم اصلا جیغ و داد نکردم هرچی گفتن انجام دادم و... و لحظه ای که دکتر بچمو دراورد گفت واقعا دوس دارم سه بار دیگه جلوم زایمان کنی از بس که همکاری خیلی خوبی داشتی کیف کردم از همکاریت❤️

خلاصه اینم از تجربه من
درکل از انتخاب زایمان طبیعی راضی بودم و خوب بود
از کادر بیمارستان و ماما همراه و اپیدورال هم واقعا راضی بودم خیلی خوب بود