۸ پاسخ

من تصمیم دارم دومی بیارم ولی وقتی پسرم سه ساله شد اقدام میکنم که اینم از آب وگل دربیاد نه دیگه خیلی دیر نه خیلی زود

وای دختر الان واقعا زوده برا بارداری من فکرشو میکنم میترسم

وای من تن‌ و بدنم میلرزه حتی بخوام بهش فکر کنم همین یدونه پدرمو دراورده

وای توروخدا نیارید پشت هم اگه کمکی ندارید من آوردم بخدا آسفالت شدم نمیدونی چقددددد سخته که

اکثرا هم خدا خواسته هستن. حالا من خودم این ماه اقدام کردم مطمعنم واسه من نمیشه ولی اونا ک نمیخان باردار میشن😐

چرا دیر بشع؟ اصلا این اشتباهو نکن بچت کوچیکه به بچه دیگه فکر هم نکن. چه برسه بخوای عملیش کنی😂

کابوسم شده این 😱😱😰

وای الان که خیلی زوده تازه دارن بچه هامون از اب و گل درمیان . بعدشم شروع لجبازی هاشونو من که واقعا مخم نمیکشه
من نمیخوام وای شوهرم میگه بیاریم جلوگیری نمیکنه و متاسفانه قرص جلوگیری هم بهم نمیوفته فقط دست به دعا هستم که باردار نشم حالا حالاها

سوال های مرتبط

مامان فرشته و تودلی مامان فرشته و تودلی ۱ سالگی
وای مامانا واقعا دیگه از این شرایط خسته شدم شوهرم ک هیچ جوره پشتم نیست مادرشوهرمم همش تو بچه داربم دخالت میکنه شدیدا چندبارم دعوای وحشتانگ کردم باهاشون ک تو بچه داری من دخالت نکنید ولی چون شوهرم پشتم نیست بازم دخالت میکنه و حرفاش ام باعث میشه رو شوهرم تاثیر بذاره مثلا شدیدا الان ک بچم از شیر گرفتم چرت و پرت میگه مثلا دخترم خونه خودمون شبا دیگه بیدار نمیشد الان داره همزمان چندتا دندون در میاره همش بیدار میشه و شدیدا گریه میکنه صبی مادرشوهرم میگفت ن این گشنش میگم نیست دندون داره میگفت نخیر شبا پامیشه باید غذا بدی بخوره گفتم بچه رو از شیر میگیرن که خوابش مختل نشه راحت بخوابه هورمون رشد ترشح بشه بعدم بخاطر دندون هاش قیافه اش ی جوری کرد شوهرمم پشتشه واقعا خسته شدم از دستشون اه اعصابم بشدت خورده دیگه نمیفهمم چکارشون کنم خدایش خود دکتر بچم تاکید داشت شبا بخوابه شیر نخوره فلان....اینا واسه من آدم شدن داستان شبیه این زیاده فقط راهکار زیاد و متنوع بدین