کمی درد دل کنم باهاتون بچه ها 🥲



سه شنبه هفته آینده دخترم دنیا میاد
دیشب داشتیم با همسرم صحبت میکردیم یهو حرف رسید سر اینکه من موقع پسرم دوست داشتم اسمشو بزارم ماهان ولی همسرم گفت نه گذاشت امیرعلی...
جریان از این قرار بود که موقع انتی گفت احتمالا دختره منم چون جای معتبر و خوب رفته بودم فکر میکردم قطعا دختره حتی براش پتو و لباس و... گرفتم
تا انومالی ک رفتم دنبال اسم بودم همسرم می‌گفت پسره من میگفتم دختره
یروز اومد گفت اگه پسر بود من میزارم اسمشو دختر بود تو بزار
منم که خنگ ،صددرصد فکر میکردم دختره با دمم گردو میشکستم و قبول کردم .... زدو تو انومالی گفت قطعی پسره☹️ همینکه تو آسانسور بهش اینو گفتم زود گفت امیرعلی بابا داره میاد ،یعنی حتی از من نپرسید این اسمو دوست داری یا نه که بنظرم خودخواهانه بود رفتارش و همش می‌گفت قول و قرار کردیم و فلان ، خب درسته حرف زده بودیم ولی واقعا توقع نداشتم اینجوری بدون مشورت با من انتخاب کنه ...
حالا دختر خدا بهم داده از اول گفتم آوین بزاریم اسمشو گفت نه
گفتم چطور سر امیرعلی خیلی ب قول و قرارمون پایبند بودی حالا چی شده نوبت من رسیده میگی نه ، خلاصه ۶ ماهم تموم شد گفت آوینا منم خوشحال
ب خانوادم گفتم و... همیشه هم ب این اسم صداش زدم ...
حالا دیشب میگه من ته دلم راضی نیستم ولی احترام میزارم ب انتخابت😐
تو ماه صفر داره دنیا میاد ب من باشه این مذهبی میزارم
منم گفتم نه ،ولی خیلی ب دلم اومده ،واقعا ناراحتم کل این ۹ ماه هروقت گفتم آوینا و صداش زدم گفت زهرای بابا 🥲 یعنی من واقعا حق انتخاب ندارم! از یه طرفم دلم میگه ولش کن اسم مذهبی بزار اینم دلش خوش بشه
ولی نمی‌دونم چی ، شما بگید چیکار کنم

۳۰ پاسخ

اوینا بذار 😐

خب سر پسرت اگر راضی نبودی باید سر یه اسم به توافق میرسیدید
سر دخترتم اینکارو بکن . اسمی بزارید که توافق دو تاتونه
منم سر دخترم دوست داشتم فاطمه زهرا بزاریم شوهرم میگفت نه . دیگه هر کدوم ۵ تا اسم گفتیم ریحانه مورد توافق دوتامون بود. ریحانه گذاشتیم

همون آوینا

یه اسمی بذارید هردوتاتون موافقش باشید مردا همینن میزنن زیر حرفشون باید کنار بیای باهاشون یجوری

واقعا اسم انتخاب کردن خیلی سختههه همینجوریش اون موقعی ک زن و شوهر هم به تفاهم نرسن ک دیگه هیچی بدتر ولی خدایی من میگم مرد باید درک کنه زنو 9ماه تحمل کرده همه چیو لااقل یه اسمو انتخاب کنه فامیلیشو ک از شوهرامونو دیگه من از همون اول گفتم من انتخاب میکنم دیگه یه روز شوهرم اسمارو خوند گفت هلن قشنگه من گفتم هلنا بیشتر دوست دارم گفت باشه الانم غصه نخور عزیزم اسمی ک دوست داری بزار اونم باهاش کنار میاد بعدا خوشش میاد گلم

اسم امیرعلی خیلی قشنگ و خوش صداس
آویناهم باهاش ست شده و اسم قشنگیه
عاقبت بخیر بشن همه چیز به اسم نیست
اسم صدام ،حسین بوده ولی انسان بدی بوده

راستی میدونستی اسم نیکو یعنی اسمی که ارتعاش خوب داشته باشه برای بچه و خانوادش؟نه اینکه حتما مذهبی باشه.ب

امان ازدست این مردا😬😂
دبه میکنن🫠
ماهم باهزارتا سختی سریه اسم به توافق رسیدیم قرارشد مثلابعدی رو من بزارم
بهش گفتم دیگه خیالم راحت باشه اسم بعدی بامن میگه خب حالا بزاراین به دنیا بیادباهم به توافق میرسیم🫣ازهمین الان باهاش دعوادارم😂😂

همش تو داری کنار میای با خواسته هاش.من بودم قبول نمی‌کردم.موقع پسرم گفت فقط کیان.گفتم بعدی بامنه.منم گذاشتم نیکا .

اسم زهرا خیلی دوست دارم اگه اسم هودم نبود رو دخترم میزاشتم
شوهرت داره بی انصافی میکنه منکه باردار شدم شوهرم اسم دختر انتخاب کرد من اسم پسر الانم بچم دختره اسم انتخابی همسرم رو میزاریم

همون آوینا
تو به نظر اون احترام گذاشتی اونم باید بذاره
اصلا کم نیار. سواستفاده نکنه بچه ی تو هم هست بالاخره

من اسم پسرمو بابام گذاشته ولی خب شوهرمم دوسداشت اسمشو ولی اگ خدایی نکردع ک دوستندارم ب دومی فک کنم اگ بیارم قطعامیزارم اسم دخترمو گونش

کاش همه به این درک برسن که از هر قوم ونژادی هستن اسم اونجوری انتخاب کنن قبلا که همه گیر داده بودن به اسم های عربی وجدیدا هم گیر دادن به اسم های ترکی
این همه اسم اریایی وایرانی قشنگ یعنی اگه کسی اسم بچه اش وایرانی بزاره دیگه خدا وپیغمبر نگاهشون نمیکنه وکمکشون نمیکنه؟😐😐😐

منو شوهرم با هم قرار‌گذاشته بودیم اگر بچه پسر بود اسمشو من با ه بذاریم ک ب اسم من بیاد و اگر دختر بود با م بذاریم ک ب اسم شوهرم بیاد
توی انتی بهم گفتن بچم دختره ب شوهرم گفتم اون اسمی ک با م هست ک مهان بود قشنگ نیست و عوضش کنیم اینا🤣
ک گفت پس بذاریم آنیا
ولی چون بازم ب هانیه میومد قبول کردم
ولی اسم آوینا خیلی قشنگه😍

بنظرم تو حساسی رو این قضیه شوهرتم داره اذیتت میکنه
بزن به بیخیالی

اسرا
رستا
سدنا
اسما
سما
سلما
ضحا
یسرا
اینام اسمهای پر معنی و قشنگین
میتونید روشون فکر کنید
البته چهار تا از این اسم های اسم دخترای خودمن
سما یعنی آسمان
اسرا یعنی شب معراج پیامبر
رستا روز قیامت
سدنا یعنی کسی ک زیاد سجده میکنه ب خونه خدا

من سر دخترم همسرم انتخاب کرد من اصلا دخالت نکردم اما سر دومی گفت چ پسر چه دختر بازم انتهاب بامنه گفتم نه.چون پسره من انتخاب میکنم کلی اسم فرستاد برام و خواست کمکم کنه اما من اسم رو خودم انتخاب کردم و به هیچکس هم نگفتم یکم مقاومت داشت ولی خب پذیرفت و چیزی نگفت
بنظرم بشین منطقی باهاش حرف بزن و بهش بگو این انتظار رو داشتم وقتی نه ما زحمت کشیدم بزاری خودم اسمشو انتخاب کنم چون من سر پسرمون به انتخابت احترام گذاشتم.الان واقعا ازته قلبم ناراحتم لطفا درکم کن
بنظرم با حرف زدن حل میشه نگران نباش

مگه همسرتون غریبس اینقدر رو دربایستی دارین با هم بزار اوینا وقتی خودش بهت گفته انتخاب اسم پسر با من و دختر با تو ،بعد مدتی باور کن این حرفا رو هم یادش میره

من هر دو اسم رو خودم انتخاب کردم چندبار گفتم قبول نکرد چنتا اسم دیگ پیشنهاد دادم بهش آخرش اسمی ک خودم اول گفته بودم رو قبول کرد
شماهم همینطور

سلام بهتون حق میدم ناراحت بشید ولی راه حلش اینقدر ناراحتی نیست بشیند دوتایی بین یه اسم به توافق برسید هرچند قشنگ تر این بود که اسم مورد نظر شما را بزارن، ولی الان زندگی مشترک یعنی همین، تو همه چیز باید به توافق برسید حتی اسم
منم دوست داشتم اسم پسرمو بزارم مهراد ولی همسرم دوست داشت بزاره کمیل در اخر نه اسم من شد نه ایشون.
اسمی که دوتامون در اخر پسندیدیم گذاشتیم شماام بالاخر اسمی هست که دوتاتون خوشت میاد انتخاب کنید
اینجوری ناراحتی ام کمتره

اسرا نورا خوب اینا هم خیلی قشنگه

ن بابا هرچی خودت دوس داری بزار
بچه مال مادره

اونطوری میگه تورو دودل کنه شگرد مردا هستش تو چیزی که دوست داری بذار نذاری بعدا پشیمون میشی
اسم پسرمو من خودم انتخاب کردم به شوهرمم گفتم دومی هم انتخاب کردم و بهش گفتم دوست داری گفت آره بهم گفت تو واقعا داری زحمت میکشی
منم گفتم سومی مال تو گفت میدونی سومی درکار نیست اینو میگی گفتم توانشو داشتی بیار

منم دخترم خودم دوست داشتم بزارم نفس ولی شوهرم گفت که اسمی که به اسم من بیاد بزاریم ساحل و من حرفی نزدم ولی برای پسرم من گفت نذر امام رضا کردم باید بزاریم امید رضا اولش می‌گفت بزارم سپهر منم راضی نشدم دیگه چاره من نکرد و من گفتم میزارم امید رضا چون دخترمون تو گذاشتی اینو من میزارم مادر شوهرم دخالت کرد که اسم که پسرم دوست داره بزار گفتم نظر منم مهمه

خیلی سلیقه ایه هرنظری هم محترمه
و به نظر من بچه های الان به اسم های بهتری نیاز دارن
اسم شخصیتشون رو شکل میده
اسم های مذهبی خیلی باب میل بچه های الان نیست
دور و بره من هرکی اسمش فاطمه و زهرا و .. بوده الان میگه خوشم نمیاد و دوستداشتم اسم بامعنی تری داشته باشم فارغ از دین و مذهب..ولی خیلی هاهم دوستدارن..جدا از خودتون به بچه هم باید فکر کنید به نظرم..

منم اسم آیسل و برای دخترم انتخاب کرده بودم تا الانم با این اسم بچمو صدا کردم نینی هم اسمشو یاد گرفته بهش واکنش نشون میده ولی همسرم با خانوادش مشورت کرده اونا گفتن قشنگ نیست یچیز دیگه بذارین منم از لجم دیگه هیچی پیشنهاد ندادم خودشم نمیتونه انتخاب کنه فکر کنم دخترم میخواد بدون اسم بمونه🫠

😇تاپیکام ببین گلم🎀🎁❤️ببینم برای 👶🏻👶🏻👶🏻میپسندی🥹🥰

شوهرت اسم مذهبی دوست داره
بگو فاطمه زهرا و ... قدیمی شده . از القاب خضرت فاطمه بزارید

خب شما چون تو ماه صفره سه روز توخونه زهراصداش کنید برا ثوابش به بعد همون اویناباشه

بنظرمن ایندفعه باید نظر شما باشه چون برای سرتون باباش انتخاب کرده

سوال های مرتبط

مامان امیرعلی وآوینا مامان امیرعلی وآوینا روزهای ابتدایی تولد
بیدارین👀
یه چیزی بگم بهتون ولی میترسم بیاین بگین تو خیلی حساسی و مقصر تویی و... ولی میگم چون فکرم درگیرشه🥺

امروز از صبح خونه مامانم بودم رفتم آزمایشگاه و اومدم دیگه موندگار شدم
داداشم و زنشم اونجا بودن
بعد همه میدونن من خوشم نمیاد شوخی فیزیکی با امیرعلی بشه (۱۶ ماهشه)
اینم می‌دونه هاااا ولی واقعا درک نمیکنم چرا میخواد مدام سر هرچیزی که ب پسرم مربوطه با من لج کنه ... بحساب خودش شوخی می‌کنه
امیرعلی رفت تو اتاق اینم رفت بیارتش همینجور اوردش تو حال نزدیک ما
بعد گفت بدو بدو پدرسوخته و... سه تا با بغل کف پاش زد پشت باسن امیرعلی که قشنگ اون سه بارو بچم هی رفت جلو بشدت و برگشت
خب ناراحت شدم برگشتم گفتم چیکار می‌کنی نمیگی لگنش طوری بشه
گفت نه هیچی نمیشه و خندید ،منم خیلی راحت اخمامو کشیدم تو هم و گفتم واقعا سر امیرعلی شوخی ندارم ،دوست ندارم اینجوری کنی بعدم اخمامو کشیدم تو هم و هیچی نگفتم بچمم بغلم نگه داشتم
بعد این بهش برخورد رفت تو حیاط و دیدم داره با بابام حرف میزنه
بابامم اومد داخل هی ب من می‌گفت اخلاقتو خوب کن منم فهمیدم منظورش چیه ... از عصری هم محل امیرعلی نمی‌داد بچه هی می‌رفت جاش نگاشم نمی‌کرد منم البته از خدامه چون تو همه کارای تربیت و نمی‌دونم بازی بچه دخالت الکی می‌کنه ،شعارشم اینه که بچه نباید لوس باشه باید کتک بخوره آب بندی بشه منم نمیزارم و برخورد میکنم باهاش ...
حالا بد کاری کردم یعنی ؟ فکرم درگیر شده نمی‌دونم شایدم من تند رفتم یکم
مامان فراز 🫰🏻✨ مامان فراز 🫰🏻✨ ۳ ماهگی
شوهر من کلا خیلی ادم بیخیالیه از اول بارداری هرموقع گفتم درد دارم گفت طبیعیه نگران نباش 😐 انگاری مثلا ده تا شکم زاییده ، خلاصه من یه روز حالم بد بود انقباض کاذب هم گرفته بودم ، بهش گفتم بریم اول فشارمو بگیرم بعدش برم نوار قلب بگیرم گفت بابا طبیعیه گفتم باشه تو منو ببر ، منم دیدم هی داره میگه طبیعیه و نگران نباش و اینا حسابی کفری شدم ، شروع کردم به آخ و اوخ، گفتم نفس تنگی دارم ، وای زیر شکمم درد میکنه انگاری بچه داره میاد پایین ، گفت به خودت تلقین نکن تا بدتر نشی ، یعنی خدایی اینقدر حرصم گرفت خواستم حالشو بگیرم از این حرفش گفتم بچه اومده پایین تو واژنمه گفت ینی چی گفتم انگاری داره میاد یه نگاه بهم کرد ترسیده بود گفتم وای داره میاد گفت چی میگیییی گفتم ای وای بچه داره میاد اقا اصلا از این ادم انتظارشو نداشتم ولی چنان ترسیده بود بخدا میخواست پشت فرمون غش کنه 😂😂 که خودم ترسیدم گفتم تصادف میکنیم ، فورا بهش گفتم شوخی کردم 😂😂 ولی خدایی یه طوری بود میترسم دفعه بعد کیسه ابمم پاره شد باور نکنه وقتشه باید بریم بیمارستان 😂😂😂😂
مامان آهو مامان آهو ۴ ماهگی
سلام ، ۵روز دیگه دخترم به دنیا میاد ،مادرشوهرم هنوز که هنوزه میگه بچه باید پسر باشه قند عسل باشه خیلی جلوی شوهرم نمیکه این سری جلوی شوهرم گفت جوابشو دادم گفتم دست من باشه ۳تا پشت هم دختر میارم اونی که تو پیری کناره پدرو مادرشه دختره
این که رفت به شوهرم گفتم یعنی چی این حرفاش شوهرم گفت مگه بچه ایناست بزار هر چقدر دلشون میخواد بگن بچه منه رو سرمم جا داره
دوباره امروز همسایمون امد دخترش بارداره (بچش پسره ) برمیگرده به من میگه اونا دوست داشتن بچشون دختر بشه ما دوست داشتیم پسر بشه دختر شد گفتم تو دوست داری قرار نیست همه دوست داشته باشن ، پس امروز پدرجون امد بهش میگم که دست به کار بشه دلت پسر میخواد ،انقدر تو این ۹ ماه جواب ندادم همش تکرار میکنه منم این ماه اخر هر باری که گفت جواب دادم
اوایل خیلی حس بدی میگرفتم اما الان دیگه برام مهم نیست ،مهم اینه که من به ارزوم رسیدم چون نه خاله دارم نه خواهر و خودم بچه بزرگم و مادرم جای همه ایناست برام دوست داشتم بچه اولم دختر بشه مثل خودمو مادرم 😍
مامان حورا مامان حورا روزهای ابتدایی تولد
پارت سه و آخر
منم با مادرم رفتم با دردای شدید تر وقتی رفتم یه ماما منو دید گفت حالت خوبه گفتم نه گفت بخاب معاینه کنم هنگام معاینه هم گفتم ک ماماهمراه دارم اونم معاینه کرد گفت میدونم عزیزم ،معاینه که کرد گفت رحمت هنو ۲سانت و اینکه بچه هنوز بالاست و ۶یچ ابریزی نمیبینم
بعد باز یه ماما دیگ اومد و چک کرد گفت این درد داره با اینکه هنوز همه چی ب روال اوله و اینکه ابریزی هم داره کیسه آبش نشتی داره بستری کنید
منم ب ماما زنگ زدم گفت ب اسرع وقت میام اما ترس داشتم ک باز با آمپول فشار چند روزی بمونم چون رحمم هنو دوسانت و سراچه بالاست اما همینکه ماما اومد شروع کرد معاینه تحریکی و ماساژ ک تا ساعت ۱۲من ۶سانت رحمم باز شد و سر بچه اومد پایین ولی در کانال زایمان گیر کرده بود و ده سانت فول شده بودم دیگه ماما به دکتر زنگ میزنه و میگه ک بیمارم بچش بزرگه ودر کانال امکان داره گیر کنه ب کمک نیاز دارم و سریع دکتر خودشو رسوند و بازار بدبختی و پارگی بچه ب دنیا اومد اما ۴۰بخیه خوردم ولی با دختر صحیح و سالم و ساعت ۱ظهر شنبه ۱صفر دخترم ب دنیا اومد ب اسم حورا
مامان آرسام🥹❤️ مامان آرسام🥹❤️ ۱ ماهگی
پارت پنجم
فقط شیافت گذاشتم دردم رفت یکم درد نسبتاً پریددی خفیف داشتم اونم ک گفتم بخاطر رحم هست بعدش مامانم اومد بالا سرم گوشیمو آورد همه پیام میدادن و اینا خلاصه تو این حین یه پرستار اومد دست زد ب شکمم دردم گرفت 🥴 گفت همش بخاطر خودت هست وگرنه واسه من فرقی نمیکنه منم هیچی نگفتم تحمل کردم باز دوباره یکی دیگه اومد اونم فشار داد دیگه فشار ندادن و منم راحت شدم
شاید خنده دار باشه ولی واقعن شاید باورتون نشه من اصلن نه به بچه نه به درد ها نه ب خودم به هیچی فکر نمیکرد فقط ب اونی ک تخت بغلیم بود و موز داشت فکر میکردم😂😂🤦‍♀️در این حد گشنه بودم ولی تحمل کردم چاره ای نبود شاید سخت ترین قسمت سزارین واسع من همین بود🥴😂 تو اون موقعیت هم ب فکر شکمم بودم چون خیلی گشنه بودم خدایی😁
بعدش گذشت و بچه رو آوردن و شیرش دادم قرص خوردم شیاف گذاشتم مایعات و نسکافه و چای و کمپوت خوردم خیلی خوب بود بعد اونهمه گشنگی چسبید😁 اینم بگم شب شد و من دلم میخاست راه برم ب پرستار گفتم میخام راه برم گفت مشکلی نداره سوند در آوردن منم راه رفتم شربت و دارو هامم با شیاف استفاده کردم حس مدفوع داشتم ولی نمیومد ب پرستار گفتم گفت عادیه اشکال نداره . فقط اینو بگم اولین جیش بعد سوند یکم میسوزه اونجا و زیر دل هم یکم میگیره چون باید توالت استفاده بشه وقتی فشار جیش ب مثتانه میاد یکم درد پریودی میگیره نفس عمیق بکشید موقع درد هاتون خیلی کمک میکنه . بعدش من نیم ساعت راه رفتم دیگه پرستاره میگفت تو خسته نشدی اینقد راه رفتی 😂😂گفتم هرچی راه برم واس خودم بهتره گفت خیلی خوبه پس این تجربه من بود سوالی داشتین بگید