۱۲ پاسخ

فرزانه جان میشه بدونم تغذیتون چطور بوده ماشاالله وزن نی نی خوب بوده

عزیزم خداروشکر که الان خودتو نینی خوبین
چقدر سختی کشیدین🥺

بگردم چه دردی کشیدی
چه دکتر احمقی بود دید بچه مدفوع کرده همون لحظه باید سرزارین میکرد

كجا زايمان كردي كدوم بيمارستان؟

منم متل شما فقط بی درد رفتم اول کیسه ابمو ترکوندن بشدت دردام زیاد شد 10 سانت شدم کلی فشار و معاینه ضربان قلب بچه افت کرد و سزارین اورژانسی شدم. ایکاش ادم از اول سزاربن شه
خیلی سخته تا یه هفتا خیلی مراقب باشین

نی نی چند کیلو بود؟🥹

واه دکتر نفهم بودده ک با بچه مدفوع کرد تلاش برا طبیعی ددشتع ...من بچه اولم کیسه آبم پاره شده بود رفتم بیمارستان تا معاینه کرد گف بچع مدفوع کرده سریع بره برا سز خدا خیرش بده دکتر شیفت یا وجودی که زمان تعویض شیفت بود گف اشکال نداره بفررستین من اوکی میکنم

کاش از اول میرفتی سز

چند هفته بودی؟

وای عزیزم تمام دردارو تحمل کردی اهرم سزارین شدی

بهتر نبود همون از اول میرفتی سز اختیاری ک نخوای اینقدر زجر بکشی چ کاریه سر خودتون در میارین اخه
ایشالا ک قدمش خیر باشه 🌹

عزیزم واقعا خدا قوت

سوال های مرتبط

مامان نیلای مامان نیلای ۱ ماهگی
تجربه زایمان من
طبیعی منجر به سزارین

۳۸هفته و ۵روز رفتم برای معاینه لگن و تحریکی دکتر معاینه کرد گفت دهانه رحم ۳سانت باز شده ورودی لگن یکم تنگه ولی میتونی طبیعی بیاری تا جمعه دردات شروع میشن یا کیسه آب پاره میشه همون جمعه برو بستری شو اگر هم نشد زنگ بزن بگم چیکار کنی
منم خودم دوس داشتم طبیعی باشه یه بار همون اول درد بکشم بعد راحت به دخترم برسم
از چهارشنبه تا جمعه من نه کیسه آبم ترکید نه دردام شروع شدن زنگ زدم به دکترم توضیح دادم که فقط یکم زیر شکمم درد میکنه گفت دیگه ۳۹هفته کاملی برو بستری شو
جمعه ساعت۱۱ شب رفتم بستری شدم گفتن تا ۶صبح صبر میکنیم دردات شروع بشن اگه نشد دارو شروع میکنیم برات
منم تا خود صبح با توپ ورزش کردم زیر آب گرم کمرمو ماساژ دادم خلاصه شد ساعت ۶صبح
اومدن معاینه کردن گفتن ۴سانت شدی
کم کم دارو شروع میکنیم اینا هی آمپول فشار میزدن به سرم من دردم نمیگرفت میومد درجه رو زیاد میکرد میگفت الان شروع میشه و همین روند تا ساعت ۱۱ظهر ادامه داشت
ساعت ۱۱دکترم خودش اومد معاینه کرد گفت بچه وارد لگن نشده آمپول فشار رو زیاد کنید تا ساعت ۳ظهر باید تکلیف معلوم بشه که اگه بچه نیاد پایین ببریم سزارین
منم همه تلاشمو میکردم که واقعا طبیعی بشه
آمپول فشار زیاد شد از ساعت ۱۱تا ساعت ۴ ظهر درد کشیدم هر بار ۳-۴تا ماما میومدن بدجور معاینه میکردن عذاب میکشیدم میگفتن نیومده پایین ولی صدام درنمیومد میگفتم انرژیمو نگه دارم واسه زور زدن
ساعت ۳نیم بود گفتن کیسه آب رو باید بزنیم اومدن اونم زدن دوباره تا ۴ دردا ادامه داشت
ساعت ۴ دکتر اومد معاینه گفت کم کم سر بچه داره بزرگ میشه و خطریه سریع اماده کنید واسه عمل
تا اینو شنیدم زدم زیر گریه اون همه عذاب رو الکی کشیدم آخرشم نشد حالا بچمم در خطره...
مامان فندوق مامان فندوق ۲ ماهگی
سلام مامانا من اومدم تجربه زایمان براتون بگم خلاصه شو
من از پنج شنبه صبح بیدار شدم گفتم بزار چای با زعفران با خرما بخورم شاید دیدی دردام شروع شد 39هفته 3 روز بودم خوردم شب که شد دردام شروع شد و ب 5 دقیقه رسید ساعت 1 شب رفتم بیمارستان گفت هنوز 1 سانتی و بستری نمی‌کنیم میخوای برو نوار قلب بگیر بیار رفتم آبمیوه خوردم ساعت 3 رفتم نوار قلب خوب بودم ولی درد داشتم گفت برو ساعت 6 باز بیا معاینه کنم باز 6 رفتم گف 1 نیم سانتی وای خیلی حالم بده بود دردام ولی دهانه رحم باز نمیشد گفت بری خونه راحت تری اینجا اذیت میشی دیگه اومدم خونه یکم خوابیدم گفته بودن شب بیا باز انقد پیاده روی کردم رفتم تو وان 10 دقیقه نشستم با آب گرم خیلی خوب بود دردم کم میکرد دیگه از شدت درد ساعت 10 شب رفتم باز بیمارستان گفت 2 سانتی وای خیلی دیگه حالم بده بود گفت ساعت 5 صبح باز بیا بستری میکنیم دیگه اومدم خونه نمی‌تونستم دردام کنترل کنم ساعت 1 رفتم گف 3 سانت 40 درصدی زنگ زدن ب دکترم کف بستری کنید دیگه بستری شدم
بقیه پارت بعدی
مامان هدیه امام حسین مامان هدیه امام حسین روزهای ابتدایی تولد