دیگه نمیکشمممم😭😭😭😭😭
بچه های من چرا انقدر اذیت میکنن دیگه خسته شدم نمیکشم کارم شده هر روز قرص سردرد انداختن به قدری که جیغ میزنن و گریه میکنن باورتون نمیشه از وقتی که بیدار میشن یکسره گریه میکنن بهونه میکنن اصلا معلوم نیست چی میخوان تا خود شب اخه چرا باید یه بچه بی دلیل انقدر گریه کنه طوری شده که فقط میخوام از این زندگی خلاص شم همش سعی میکنم داد نزنم مهربون باشم محبت کنم ولی انقدر که جیغ میزنن اعصابم بهم میریزه پسرمم تازگیا وقتی میخوام پوشک دخترمو عوض کنم گریه میکنه میگه برای منو عوض کن در حالی که اول برای اونو عوض میکنم نمیدونم دیگه چیکار کنم کاش هیچوقت مادر نشدم 😭😭
از یه طرفم غذا چند تا قاشق بیشتر نمیخورن اونم کل خونه رو غذا میریزن و باید دنبالشون برم تا بخورن وزن و قدشم رشد نمیکنه همش بهم میگن چقدر کوچولو موندن یا چرا رشد نمیکنن همش‌مقایسه مقایسه اصلا یه حرکتای سمی دارن که تا حالا تو هیچ بچه ای ندیدم مغزم نمیکشه هیشکیم کمکم نیست با این تفاسیر همسرم وقتی میاد خونه روزی نشده بگه عجب اشتباهی کردم اومدم خونه یا کاش نمیومدم خونه انقدر که بچه ها گریه میکنن😭😭
من به عنوان یه مادر کدوم و اخه تحمل کنم😭😭😭😭

تصویر
۲۷ پاسخ

خداقوت خواهر سخت بودن که واقعا سخته مخصوصا دوتا .سعی کن عصرا که هوا خنک تره ببریشون با کالسکه پارک ،پیاده روی چون تغییر آب وهوا واستون خوبه بچه خیلی خونه می‌مونن هم خسته میشن ‌‌.تی وی روشن کن براشون. ببر توحموم آب بازی کنن.باهاشون حین کارات حرف بزن شعر بخون براشون

اسباب بازی های که حرکت میکنن و جلب توجه میکنن براشون بخر
بزارشون تو کالسکه ببرشون بیرون

اگر آلرژی باشه حتی ویتامین های بدون اسانس داد هر غذایی نداد شیر خشک رژیمی داد

شیر خشک عوض کن شیر رژیمی بده یا مارک دیگه بی دلیل که گریه نمی کنن دلشون پیچ میرع

اگه دفع بالایی دارن احتمال آلرژی هست

شیر خودت میخورن

دلشون پیچ میرع

خدا کمکت کنه ان شاالله میگذره همه همینیم سعی کن ببریشون بیرون خسته شن

چیزای ناسازگار میدی شاید دل پیچه دارن

وزنشون بگو با سنشو

شاید آلرژی دارن دلشون پیچ میره

خیلی دوست دارم بیام کمکت

س روز در هفته از کمکی استفاده کن
پرستار بگیر

وای عزیزم بخدا ت. قشنگ منی همه اینارو منم دارم قشنگ میفهمم چی میگی منم فک میکنم فقط بچه های من اینجورین ولی تنها نیستیم حالا بچه های من فقط دوس دارن برن بیرون نمیدونم چرا

عزیزم حالا ی چکاپ ببر دکتری چیزی ک میگی الکی بهانه میگیرن
شما باید کمکی داشته باشین
هرطور شده

با همسرتم صحبت کن بهت کمک کنه یه تایم نیم ساعت یایک ساعته باهاشون بازی کنه بلاخره پدره وظایفی داره

خیلی باهاشون صحبت کن وهر کاری میخوای بکنی براشون توضیح بده شاید فکرکنی گوش نمیدن ولی وقتی هربار توضیح بدی کم کم متوجه میشن ‌.من قبل وحین هرکاری با پسرم در مورد اون کار صحبت میکنم خیلی بهتره

بنظرم همه می همن، حتی اونی که ی دونه بچه داره، من وقتی کار دارم مث آشپزی اول باید سرشون رو گرم کنم، یا با خوراکی یا با مدادرنگی دفتر یا تلویزیون یا گوشی یا میوه یا مغزها یا تو بالکن میذارمشون بازی کنند
بدون سرگرم کردنشون هیچ کاری نمیتونم کنم
ولی بعضی روزها با هیچی سرگرم نمیشن الکی بهانه گریه

خودت سخت میگیری ۲تاشونم دمپایی پا کن و همینطوری بیرون دور بزنید من میبینم مردم چند قلو دارن همینطوری میارنشون بیرون تو کوچه و پارک

آخی عزیزم...چکار میشه کرد به این فکر کن که میگذره
چند سالشونه کوچولوهاتون؟

بخدا بچه ی منم دقیقا همینایی که گفتی انجام میده از زندگی سیرم کرده بخدا

تو خونه نگه ندار ببر بیرون هم حال و هوای خودت عوض شه هم اونا

واقعا سخته ما یکی داریم وضعمون دقیقا مثل توعه وای بحال تو که دو تا داری خیلی سخته ادم ذله میشه نمیدونه به کی به چی پناه ببره 🥲🥲

عزیز دلم حق داری واقعا
تلوزیون روشن کن براشون

عزیزم آروم باش حق داری منکه یکی دارم درکت میکنم خدا بهت قوت بده دختر منم توی این چندماه بخاطر دندوناش خیلی گریه میکرد براشون ژل دندون یا استامینوفن میزنی به لثه؟

خدا بهت صبر بده یکیش اشک منو دراورده

همه همینن تنهانیستی خواهر مادربودن ینی همین🫥

سوال های مرتبط

مامان قلبم لیام😍👶 مامان قلبم لیام😍👶 ۱۷ ماهگی
مامانا پسرم روزا باباشو نمیبینه همینکه باباش از سرکار میاد می‌ره میچسبه بهش همش میگه بغلم کن منو بیرون ببر بیرونم میبرتش دیگه بیان خونه همش گریه می‌کنه با یه کاری سرگرمش میکنم تا باباش مثلا دستشویی بره همینکه میبینه باباش نیست خونه رو رو سرش می‌زاره انقد گریه می‌کنه
نمی‌دونم چرا اینطوری شده قبلا اینطوری نبود
بعد شبا قبل خواب می‌خوام پوشکشو عوض کنم نمیزاره گریه می‌کنه وقتی به زور عوض کردم می‌خوام بخوابونم یعنی زمینو زمانو به هم میدوزه یه گریه جدید یاد گرفته تا سه کوچه اونور ترم صداش می‌ره دیگه باید بابا همش بغل بگیرتش تابش بده تا بخوابه وقتی می‌خوابه زمین می‌زاره دوباره گریه می‌کنه که چرا منو زمین گزاشتی منم میزارم روپام تا خوابش می‌بره
واقعا از این وضعیت خسته شدم کی درست میشه ؟ چرا اینطوری شد ؟ چند تا دندون باهم داره میاره یعنی تاثیر اونایی اذیت میشه ؟ بچه های شما اینطوری شدن؟ بچم از صبح تا شب پیش منه ولی باباش میاد منو از یادش می‌ره انگار به اون وابسته تره
ببخشید خیلی طولانی شد ♥️♥️
مامان Farhad مامان Farhad ۱ سالگی
دلم تا عرش خدا گرفته و خونه
مگه میشه یک بچه که همه میگن پاکه معصوم فرشتس آنقدر یه شخص آزار بده؟
آزار دادنشو قشنگ تو هر ثانیه از این عمر یک و نیم سالش دیدم از وقتی اومده رنگ آرامش ندیدم این بود اون حس قشنگ مادر بودن؟ آنقدر یعنی آزار دهنده بوده؟چرا دوربر من همسایه دوست آشنا بچه داره چه کوچیک تر از پسر من چه بزرگ تر همه آروم شیطونی شیطنت حد داره قابل کنترلن چند ساعت بازی خسته میشن و هم کارم میکنن لذت مادری هم میچشن ولی این از زمانی که دنیا اومد تا همین ثانیه دهنشو من بسته ندیدم ناشکری نمیکنم درک میخام خستم متنفرم از خودم از مادر بودنم از بچم از دنیا از همه چی ک آنقدر گند پیش می‌ره این بشر هیچ مشکلی نداره نمی‌دونم دندون و دل درد کوفت زهرمار نیست ولی چرا دائم در حال گریس میگرن عصبی گرفتم سخت بخدا سخته از کله صب تو این روزای بلند تا نصف شب فقططططط صدای ناله گریه جیغ تو گوشت باشه هیچ کاری هم نکنی پس بقیه مادرن شاغلن بازیگرن هرچین چرا اونا میتونن من نه این چی بود تو دامن من گذاشت قشنگ میفهمم خدا فرستاده منو ثانیه ب ثانیه شکنجه کنه دلم میخواد خودکشی کنم یا بکشمش آنقدر ب من آسیب زده هیچ علاقه ای ندارم بهش چرااا؟ چرا فقط باید گریه کنم من این وضع نمی‌خواستم هرکسی یه دوره بدی داشته یکی بعد چهل خوب شده یکی سه ماه یکی یکسال مال من دوره نداره چرا تا این عمر گوه دارم یعنی قرار این باشع؟ کسی هم هست مثل من میگم ثانیه آروم نیست ثانیه ن بازی ن بیرون هیییچ همه جای دنیا دهنش بازه روزی چهار پنج ساعت بازی بعد بیرون بعد خانه بازی بعد با باباش بیرون ولی همش با گریه