۷ پاسخ

بنظرم اگر حدوحدود داشته باشه اشکالی نداره، بچها زندگیو سبک زندگی رو تو همین بازیا یاد میگیرن، مثلا پسرم همیشع تو بازیا باباس دختر جاریم مامانه انقد قشنگ خونه میسازن بچهاشونو میبرن بیرون😂 غذا میخورن، پسرم انگار واقعا پدره رو بچه انقد حساسه😂 اما بوسو بغل اصلا ندارن چون تو دید ما بازی میکنن، بچهام باید یاد بگیرن زندگیه مشترکو

و اینکه من وقتی دخترم میخواد با پسر خواهرشوهرم بازی کنه میگم برو پیش داداش. یا خواهرشوهرم به اون میگه برو پیش آبجی نفس
بهتره از الان ذهنیت بچه ها رو به سمت و سوی ازدواج نبریم. چون روی همه چیز زندگیشون اثر میزاره.

والا پسر من تو فیلم همش تو فاز جنگی و هالک و اسپایدر منه. حالا دختر عموش یکم فیلمای سیندرلا و سفیدبرفی و این چیزا دوست داره ولی مامانش سعی میکنه سانسوری نشونش بده، بیشتر بعد از تولد پسر جاریم که الان یکسالشه یکم از این بازی ها میکردن که بازی کنیم و وای ما بچه دار شدیم. ولی ول کن نیستن. بازیای دیگه هم میکنن ها، ولی گاهی میرن تو فاز این بازیا.

دختر من نمیدونه ازدواج چیه. هیچ وقت حتی جلوش نگفتم بابات همسر منه. ما ازدواج کردیم و از این حرفا
فقط میگه شما مامان و بابام هستین اصلا براش مهم نیس نسبت خودمون چیه😂

شما هیچ کدوم ماهواره ندارین ؟

درسته بازیه ولی من بشخصه اصلا دوست ندارم تو بازیهاشون جو ازدواج و این چیزا باشه سعی میکنم یا نذارم زیاد باهم بازی کنن بخصوص که همجنس نیستن ..یا بازی دیگه ای جایگزین کنم که از این جو دربیان

بچه های من باهم خاله بازی میکنن دخترم به داداش میگه تو بابایی من نی نی ام
بابایی برو فلان کن
میشینن رو بالش بابایی رانندگی کن و اینا
ولی هیچوقت وارد جو ازدواجو بوسو اینا نشدنو خواهر برادرن من بیشتر لذت بردم تا فکرای دیگه بخوام بکنم😂

سوال های مرتبط

مامان آرتا مامان آرتا ۴ سالگی
سلام مامانها
همسایه پایینیم یه دختر داره که سه سال از پسرم بزرگتره حدودا یک ساله که باهاش رفت آمد دارم بخاطر اینکه بچه هامون بازی کنن باهم یه مدته که پسرم تنها پایین میره یا دخترش تنها میاد با پسرم بازی میکنه . چند وقته اون دختره زورگویی میکنه یا همش با پسرم سر بازی قهر میکنه پسرم چون بازی دوست داره حرفشو گوش میده اکثرا یک ماه پیش پسرمو هل داد صورت پسرم قشنگ چاک خورد علامتش هنوز هست که مامانش عذزخواهی کرد بعد گفت چون پسر من به لحظه اومد روی پاهاش دردش گرفت هلش داد منم گفتم آره چون بچه هستن پیش میاد اشکال نداره تو بازی
بعد دوباره هرروز همو میدین یا پسرم میرفت پایین یا دخترش میومد بالا البته دیگه حواسم قشنگ روشون بود که دوباره حل ندن همو بعد چند روز پیش پسرم رفت خونشون ایندفعه منم رفتم دیدم دختره عصبانی شده بخاطر اینکه چشماشو تو بازی خوب نبست پسرم میخواست پسرمو هل بده بزنه که مامانش سریع اومد جلوشو گرفت
الان من دیگه نمیخوام پسرمو بفرستم دیگه باهاش بازی کنه بنظرتون چی بگم که مامانش ناراحت نشه چون مامانش دوستم شده خیلی مهربونه اما بچه ش خیلی اذیت میکنه
مامان 👩‍👧‍👦مامان بچهام👩‍👧‍👦 مامان 👩‍👧‍👦مامان بچهام👩‍👧‍👦 ۵ سالگی