ینی یکماهه غصه واکسن ۱۸ماهگی داشتم
ازبس که مامانا تو گهواره راجبش کفته بودن خیلی ازش میترسیدم ولی خب بالاخره نوبت ماهم شد
امروز صب حسین واکسن زد
اومدیم خونه تاظهر عین خیالش نبود و بازی کرد
از ساعت دو تا یازده شب که بخابه حتی پاشو اندازه سرسوزنم بلند نکرد
یکسره درازکشیده بود و من با بازی وخوراکی سرگرمش کرده بودم
ساعت ده تا یازده گریه و بیقراری داشت که میدونستم از پادرده
تبشم هر ۴ساعت استا دادم و کنترل شدست
شام خونواده همسرم غذاشونو گرفتن اومدن تا یکم باحسین بازی کنن
برای خوابم اصرارکردن که بریم خونشون تا شب من تنهایی خسته نشم ولی خب گفتم یه شبه دیگه میگذرونم
امیدوارم امشبم بخیر بگذره
خداروشکر پسرجوجه من یکسالونیمش شده و شده یه رفیق بزرگ برامن
خداروشکر برای دوروریام که حواسشون بمن هست
مامانا مث من انقدر غصه واکسنارو نخورین
شتریه که بالاخره دم خونتون میخابه فقط خودتونو اماده کنین و حواستون اون روز کامل به بچتون باشه

۸ پاسخ

چقد خانواده همسرت با درکن

عزیزم بهداشت واکسن هجده ماهگی پسرم رو دوتا رو تو دوتا دستانش زد که

وای من ک افتضاح اسنرس دارم ازبس دخترم سرواکسناش تب میکنه وبیقراره همش میگم این یکی چجورباشه

خداروشکر تقریبا خیالت راحت شد به این فکر کن که برای خودش لازمه میگذره

دم خانواده همسرت گرم😍
خداروشکر تن پسر نازنینت همیشه سلامت باشه

15روز از واکسن گذشته نزده دخترم حوصله تب ندارم البته تا یهفته تب وابریزش داشت گفتم یکم جون بگیره ببرمش

من امروز سومین روزه استامينوفن به موقعه بده نگران نباش فردا حالش خیلی بهتره

نه بابا اصلا نگرانی نداره
فقط یکم سنگین تر از بقیه واکسناست
برا پسرم اون موقع به دوتا بازوهاش زدن
طرف گفته بود چون بچه راه میره به پاهاش نمیزنیم
اینقده خوب بود
فقط یکم تب بیقرار بود

سوال های مرتبط

مامان اِلای مامان اِلای ۱ سالگی
بالاخره ماهم واکسن ۱۸ ماهگی رو زدیم

تجربه خودمم از واکسن میگم بهتون شاید به دردتون خورد

صبح ساعت ۱۰ صبحونه دخترمو دادم ۱۰.۳۰ هم بهش شربت پاراکید میدادم که نمیخورد و بزور دادم
۱۱ رفتیم بهداشت ۱۲ نوبت واکسنش شد
بعدش از ساعت ۱۲ تا ۳ بکوب باهم پیاده روی کردیم و بردم براش شیرموز گرفتم که بزور خوردش
اومدیم خونه یکم استراحت کردیم بجا شربت قطره دادم و دوباره بازی کردیم نذاشتم بخوابه
عصر بردمش خانه بازی بعدش شام خوردیم و تبشو کنترل کردم شبم بردمش پارک تو فضای باز بازی کرد
شب تبش تا ۳۹.۵ بالا رفته بود خداروشکر با قطره کنترل شد
فردا صب پاش اذیت میکرد و بزور زمین میذاشت ولی دوباره بردم یه خانه بازی دیگه کلی با بچه ها بازی کرد قطرشو سرتایم ۶ ساعت دادم و تا شب تب داشت ولی از روز بعدش خداروشکر خوب بود حالش

فقط اینکه مایعات مخصوصا اب خیلی به بچه ها بدید تا ادرارش بیشتر دفع شه و تبش بیاد پایین و کلی پاشو حرکت بده و بازی کنه اینجوری راحت میگذره😍
مامان نویان مامان نویان ۱ سالگی
تجربه من از واکسن18ماهگی نبابت خونمون🧸💉
دیروز ساعت یازده واکسنو تزریق کردن براش اومدیم خونه من هر ده دقیقه چکش میکردم که تب کرده یا نه همه چیم عادی مثل روزای دیگه بود بازی میکرد می دوید غذاام خورد تا غروب که ساعت خوابشم بود چک مردم حس کردم داره داغ میشه قطره دادم و خوابوندم باز چک میکردم که دیدم قطره جواب داده و اون یکم حرارتم کم شده خداروشکر از اون ساعت هر شیش ساعت قطره رو میدادم چون زیاد تب نکرد پا دردم نداشت و راحت بازی و جنبو جوش میکرد مثل قبل شبم تا صبح هر یک ساعت بیدار میشدم چک میکردم ولی تا موقع قطرش نمیرسید دمای بدنش اوکی بود دقیقا عر شیش ساعت که موقع قطرش بود داغ میشد که قطره میدادم و اوکی میشد الانم از7صبح دیگه تب نکرده و همه چی خوبه خداروشکر خواستم بگم من خیلی چیزای وحشتناکی از این واکسن شنیده بودم و بدجور میترسیدم چندبار تصمیم گرفتم نزن باز دلم نیومد برای راحتی خودم بچه واکسیناسیون نشه واقعا مثل واکسنای دفعه های گذشته بود و خداروشکر ابن مرحله ام به خوبی و خوشی پشت سر گذاشتیم🩵🧸🍼