سلام خانما. من تازه اومدم گهواره. پسرم امید ۴سال و نه ماهشه. تا الان بجز بازی کردن باهاش ،نتونستم کار دیگه براش بکنم. پارسال مهد بردمش اما بشدت بهم وابسته بود۵ماه همراهش تو مهد میموندم اما اصلا عادت نکرد که تنها بمونه.با بچه ها و دیگران بسختی حرف میزنه.اصلا علاقه نداره کارگروهی انجام بده یا با بچه ها دوست بشه.به کتاب ونقاشی علاقه نداره.خیلی دوس دارم برا مهد سال جدید امادش کنم.نمیدونم چجوری شروع کنم تا یعنی دوماه دیگه بتونم مهد ببرمش، دوس دارم نقاشی و بازیای فکری انجام بده.لباس و کفشش بتونه خودش بپوشه و دربیاره،انقدر بمن وابسته نباشه.خیلی نگرانشم.بابقیه راحت حرف بزنه همش گارد نگیره. دستشویی رفتن هم هنوز راضی نمیشه رو سنگ بشینه،کنارش وامیسته و بعد همه جارو میشوره ،تازگی خودشم میشوره ،اما لباسش اصلا علاقه نداره خودش دربیاره و بپوشه. برا سرویس رفتن باید کامل شلوارش دربیاره چون نمیشینه رو سنگ .هرچه باهاش حرف میزنم و وعده جایزه میدم بازم از روسنگ نشستن بدش میاد و خیلی چالش های دیگه. من چجوری کم کم بهش یاد بدم کاراشو ؟؟؟؟ توروخدا بهم راهنمایی کنین. خیلیارو میبینم نقاشی و کاردستی انجام میدن،زبان و ورزش و ساز کار میکنن اما من هیچکار برا پسرم نکردم عذاب وجدان دارم

۵ پاسخ

عزیز دلم.
بهترین کار این هست که با یه مشاور پیش بری.
مامانهای اینجا مشاور کودک نیستن.
هر کدوم ممکنه درست یا غلط راهنمایی کنند.
و شما سن طلایی آموزش و تربیت رو از دست بدی

صحبت کردنش چجوریه عزیزم

بنظرم کلاسای تابستونی که یکساعته هستن ببر تا کم کم علاقه مند شه مثلا سرای محله ها دارند...کارهای شخصی هم باید خودش انجام بده شما لباس تنش نکن فقط درحد کمک کردن باشه باید عادت کنه دیگه تو این سن خودش انجام بده...

دقیقا مثل پسرمن اینجوری هست خیلی وابسته تاحالا چندتا کلاس بردمش اصلا راضی نمیشه خودش بره سال بعد هم که پیش2هست منم نگرانم نمی‌دونم چکارکنم خانه بازی هم میبرمش ولی میگه باید خودتم باشی دستشویی خودش می‌ره خودشو می‌شوره یسری کاراشو انجام میده فقط من نگران وابستگیشم مشاوره هم میگن ببر ولی فایده ندارره بنظرم

بچه شما باید توی محیط قرار بگیره چون بچه ها خیلی از حرف زدن ما چیزی رو یاد نمیگیرن و بیشتر‌توی بازی در‌کنار دوستاشون و مواجهه با چالش ها زندگی رو یاد میگیرن
قدم اول یه مهد درست حسابی که بتونن جذبش کنن رو پیدا کن

سوال های مرتبط

مامان نیلی مامان نیلی ۴ سالگی
سلام مامانا دخترم ماه دیگه انشالله میره تو پنج سال .اما وابستگیش به من خیلی زیاده .البته خب منم خودم تو جایی که زندگی میکنم ارتباطاتم کمه از خانواده و فامیل .شوهرمم بخاطر مشغله کاریش نمیتونه زیاد وقت بزاره با بچه حق میدم بهش .منتها دخترمم ازم انتظار بیش از اندازه داره و واقعا افسرده شدم خودم هیچ تفریح و سرگرمی ندارم همش تو خونه ام اما چون دوست ندارم بچم منزوی و غیر اجتماعی بشه سعی میکنم مرتب روزی یکی دو ساعت ببرمش بیرون تابش بدم .تو خونه باهاش نقاشی میکشم و سرگرمش مسکنم همش میگه بیا نی نی بازی کنیم خلاصه که فقط با من وقت میگدرونه من هم واقعا تایم آزادی برا خودم ندارم .هر وقتم بهش میگم مامان خسته شدم نمیتونم بیام باهات بازی کنم همش میزنه زیر گریه و نق و غر وقتی هم میبرمش بیرون تو جمع که میبرمش به خودم میچسبه با هیچ بچه های بازی نمیکنه اصلا انگار بلد نیست شادی و بچگی کنه .چکار کنم خسته شدم .تورو خدا شما بگین چکار میکنید با بچه هاتون