شوهرم غذاشو خورده بود...
منم سفره انداختم با بچم غذابخوریم،گفتم بیاغذابچه رو بده گف حال ندارم میخام بخابم،و هر هر با بچه از دور میخندید و هی میخره بازی در می آورد.منم صپونه نخورده بودم ،تا ساعت ۲ که وقت ناهاره.اعصابم دیگه نمیکشید،خب بچه شیر میدم بدنم نمیکشه😔
بعد هی گفتم بیابچه رابگیر میادطرفم تامن ناهاربخورم هی گفت آرومه.
بعد یه بارکه بچه اومد تا رو پام بگه بغلم کن راه برو،منم خیره خیره یه نگاه بدی به شوهرم کردم و وسط نون خوردنم کل سفره رو جمع کردم😤
اعصابمو حسابی خوردکردند.یکم انصاف نداره بگه زنم داره نون میخوره بگیرم بچرو بزارم مرگشو بخوره...
الانم نشستم بچم به زور بخابه برم بقیه ناهارمو بخورم ولی خیلی از شوهرم ناراحتم که اصن براش مهم نیست.😔

ناراحت نباش اکثر مردا همینن

مردا همشون همینن

مردا همینن فکرمیکنن بیرون کارمیکنن کارشون سختره انگارماخونه نشستیم پاروپاگزاشتیم

تو هم اون غذا خوردنی یه کرمی بریز ببین خوشش میاد

اکثر مردا همینجوری ان عزیزم
ولی به گفته مامان آیهان بگو من نمیتونم شیر بدم بدنم نمیکشه برو شیر خشک بخر تا حساب کار دستش بیاد

شوهر منم همینجور

مردا همینن شوهر منم تا موقعی ن سفره رو میچینم میبنم غذا میکشه هم برا من هم برا خودش تا موقعی بچه رو ساکت میکنم مینم تموم کرده غذا شو من میام بشینم بخورم بچه هم گریه میکنه نگه میداره بعدش تا موقعی ک بخام غذا بخورم البته اونم چون من خیلی غر میزنم😜😜😜

خوب حالیشونه هااا ولی خودشون رو به نفهمی میزنن متاسفانه

همشون همینن

همیشه همین جوره
با منتطق باهاش حرف بزن بگو خسته میشم نیاز دارم وقتی خونه ای درحد یه ربع بچه نگه داری خداقل غذا بخورم اینحور شیرم خشک میشه بدنم نمیکشه ازفردا زحمت بکش شیرخشک بخر ک اگ غذانخوردم بدنم خالی نکنه داره از شیره جانم میکشه