بعضی وقتا زندگی چقد سخت و خسته کننده میشه
بچهذها شلوغ شدن آدما پرتوقع شدن
دخترم انقد شلوغ شده خونرو بهم میریزه همه جارو کثیف میکنه یعنی واقعا بعضی وقتا کم میارم شوهرمم کارش جوریه دیر میاد کلا صفر تاصد بچم بامنه میاد یکم باهاش بازی میکنه دخترم ازسروکولش بالا میره خسته میشه میگه بچه رو بخوابون دیگه دیره فقط از آدم توقع دارن خونه باید تمیز باشه غذا باید آماده باشه بچه باید همه چیش تو روتین باشه چقد سخته مادربودن همسر بودن چقد آدم بعضی وقتا دوس داره بی دغدغه و مسئولیت مال خودش باشه

چقذ امشب تاپیکا حرف دلمه🙂🥲

عزیزم خدا بهت توان و سلامتی و قدرت بده حق داری خسته شدی دختر منم چند روز پیش عاصیم کرده بود مریض شد گفتم خدایا فقط خوب بشه همش بازی کنه

میدونی بعضی موقع ها ما رو نه نه شون مقایسه میکنن
صبح ول میکرده شون تو کوچه ی غذا درس میکرده از همون ب بچه شم می‌داده میخواسته بخوره میخواسته نخوره
ی دستی هم ب خونه می‌کشیده می‌رفته خونه همسایه
و ما دقیقا برعکسیم
بچم تو کوچه نره ب جاش تلویزیون نگاه کنه بجاش تو خونه باشه تو خونه باشه ریخت و پاشش بیشتره
دو مدل غذا درس کن بچم اینو دوس نداره یا براش خوب نیس
همسایه ها هم کسی رنگشون نمیبینه ک کمک مونم باشه

از همه سخت تر اونجاس که شوهرت بگه صبح تا شب چکار کردی 😒😒😒

بیخیال باش همین من بیخیالم و هیچی واسم مهم نیست جز دخترم . شوهرم وسواسی خیلی غر میزنه ولی به من ربطی نداره چون منم خسته میشم بچه داری سخته خودش پا میشه تمییز میکنه سرد شدیم ازهم که باز اصلا برام مهم نیس من چون پدر مادرم فوت کرده فک کرده هرکاری میتونه باهام کنه منم یاد گرفتم خودمو دخترم واسم مهم باشه اونم کنار اومده ولی خب کلا خیلی بداخلاقه

آاااااخ
حالا میگن مگه کوه کندی از صب که همش بی حالی

اره خیلی فشار زندگی رو ما خانم هاست بعد انتظار دارن همیشه هم لبمون خندون و شاد باشیم