۱۲ پاسخ

ولشون کن بابا
کار خودت درسته

کارت درسته،
مادربزرگ پدربزرگ ها خیلی بچه رو لوس میکنن، شما کار خودتو بکن

از روش حواس پرتی استفاده می‌کنم یا اگه یه وسیله برداشته که نباید برمیداشته با یه وسیله دیگه جایگزین می‌کنم

نه من نمیدم با بقیه هم بحث میکنم حق ندارید بدید البته خواهر شوهرم اتفاقا جمعه ای بهم گفت تو شمری که به بچه نمیدی و اذیتش میکنی اینجا آزادیه 😐😐😐😐

هم منم مشکلم همینه یه چیزم بهشون بگم که شوهر گور به گوریم سه طلاقم میکنه خدا از رو زمین برشداره

بهترین کارو میکنی.
پسر من گاهی لج میکنه برا چیزی ی داد میزنم میره🤣🤣

همیشه اطرافیان گند میزنن به کارمون به خدااا

نه اصلا، نمیدم بهش، دیدم خیلی گریه میکنه حواسشو پرت یه چیزی میکنم.

مال منم همینه کار اشتباه میکنه میبرمش این ور اون ور ک سرگرم شه یه جیغ گریه ام وسطش میزنه یهو همشون میگن مخصوصا مادر شوهرم میگه وای نکن بچه گناه داره اون چ میفهمه😐
ارشم بیشتر خودشو لوس میکنه
این وسط منم فقط حرص میخورم
به قول تو انگار من شمرم

تا ۴ سالگی بچه هر کاری دوس داره باید بکنه البته به شرطی که خطرناک نباشه
اینجوری احتمال لجباز شدنش در آینده کمتر میشه
چون بچه ها تا ۴ سالگی خودمحور هستن
میتونی نظریه پیاژه رو بخونی

نه دیگه درستش همینه که انجام میدی
اگه چیزیه که نباید برداره، با گریه هم همچنان اون چیزو نباید برداره

اگه هم چیزی هست که میشه بهش داد که خب از اول میدیم

اصلاااااا
یاد میگیره همه جیا با گریه و بد اخلاقی بخوان
بهشون بگو با احترام شما بچه هاتونا با شیوه خودتون تربیت کردین
الان اجازه بدین منم بچمو به شیوه خودم تربیت کنم

سوال های مرتبط

مامان آرتین کوچولو🥹🩵😍 مامان آرتین کوچولو🥹🩵😍 ۱۷ ماهگی
مامانا
واقعا راسته که میگن از هرچی بدت بیاد به سرت میاد🥴
من از اون مامانایی هستم که دلم‌نمیحواد بچه ام بزرگ شد گوشی دستش بگیره. اما برعکس پسرم عاشق گوشیه 🥴🥴
مثلا من مجبورم باشم میگیریم کنارم یا لای کتاب. اما انگار بو میکشه🤦‍♀️😂 زودی خودش و میرسونه یا اگه جایی باشم از یکی را برداره وقتی میگیرم گریه میکنه😐🤦‍♀️ بقیه که میخوام بهش بدن دوباره اما من سرشو با یه چیز دیگه گرم میکنم
با اینکه جلوش دست نمیگیرم مگر اینکه مجبور بشم و‌کار واجب باشه. هرزگاهی شوهرم دستش بوده جلوش یا مثلا اطرافیا. بعد اطرافیا بهش میدن اونم چنان ذوقی میکنه و دستشو و انگشتاشو میکشه روش. بهشونم گفتم ندین.
خواهرم چند روز پیش گفت چه بخوای چه نخوای بزرگتر شد میگیره دستش. الان همه بچه ها همینن.
وای من اصلا دوس ندارم🤦‍♀️🥴 یه پیج دارم روزانه بازی های متنوع مبذاره برای بچه ها. گفتم بزرگتر شد همشو باهاش انجام میدم، سرگرمش میکنم گه نخواد بره سرش. میشه یعنی؟ 😢م
مامان جانا🩷 مامان جانا🩷 ۱۴ ماهگی
بچه ها یه چیز بگم ؟این حرف رو حتی به شوهرم نمیتونم بگم چون می‌دونم حالم چند روز خراب میشه اومدم اینجا درد و دل کنم من پارسال نوزادم رو از دست دادم فقط سیزده روزی بود و مشکل قلبی مادرزادی داشت همون تو بیمارستان بود یه چهار بار بیشترم ندیدمش دو قلو بودن خدارو هزار مرتبه شکر که دختر دیگم صحیح و سالم تو بغلمه فقط یه چیزی می‌خوام بگم احساس گناه میکنم من نمیتونم به دخترم از دست دادم حتی فکر کنم یعنی اینقدر درد از دست دادند زیاده و برام سنگینه حتی اگه به لحظه بهش فکر میکنم بغض گلومو میگیره می‌خوام دیوونه بشم بعد من هی سعی میکنم اصلا بهش فکر نکنم حتی سالگرد فوتش چند روز پیش بود ب روی خودم نیاوردم حتی ب شوهرم نگفتم حتی تا حالا سر مزارش نرفتم من خیلی آدم حساسی هستم تو تلوزیون هم می‌دیدم یه بچه آسیب دیده یا مرده من میزدم زیر گریه حالا اینکه من یچسعی میکنم یادش نکنم چون می‌دونم دیونهه میشم احساس گناه دارم یعنی دختر من الان انتظار داره من برم سر مزارش و بهش فکر کنم یا خودش درکم می‌کنه ک اینقدر دوسش داشتم و داغش برام سنگینه حتی نمیتونم بهش فکر کنم چیکار کنم به نظرتون بهش فکر کنم و بشینم گریه کنم خودم رو خالی کنم یه هی خودمو بزنم ب اون راه و بهش فکر نکنم همین الانم دارم می‌نویسم تپش قلب گرفتم دخترم ازم ناراحت نباشه آخه خیلی دوسش دارم خودشم می‌دونه ولی فکرش دیوونم میکنه😭😭
مامان گوده ها مامان گوده ها ۱۷ ماهگی
سلام مامانا.من دوقلوی ناهمسان دختر دارم.
الان تقریبا یه سال و یک ماهه که بدنیا اومدن.همین که بدنیا اومدن قل بزرگتر پنج روز رفت دستگاه یه شلنگی کردن تو بینیش و یه سری مایع و اینا از معدش میکشیدن بیرون.میگفتن تنفس سریع داشت و اینا.
بعد الان احساس میکنم یاد گیری و ارتباط گرفتنش کمتر از اون یکی دخترمه.
قل کوچیکتر اجتماعی تره و چیزی بهش میگی یاد میگیره مثلا صدای هاپو یا چشات کجاست یا مثلا اینو‌ بده به آبجی بگیم میبره میده یا آب میگه خلاصه یه سری کارا رو بهش بگیم انجام میده یا یه سری آوا و صدا از خودش در میاره ولی دختر بزرگترم هرچی تکرار میکنیم فقط نگاه میکنه و لبخند میزنه.کم با بقیه ارتباط میگیره ولی به شدت مهربونه خودش بدون اینکه بگیم یه چیزی برداره اتوماتیک وار یدونه دیگه رو هم میبره به اون یکی دخترم میده چون میدونه اگه نده اون میاد ازش میگیره.با اهنگ میرقصه زودتر هم راه افتاد ولی نه صدایی رو‌تقلید میکنه نه کاری که بخوایم رو انجام میده. نمیدونم این روند دیریادگیریش بخاطر اون مشکل بدو‌تولدشه یا ربطی نداره.
میدونم زوده هنوز برای حرف زدن و اینا ولی احساس میکنم تلاشی هم نمیکنه.
به کسی از اطرافیانم نگفتم این موضوع رو تا حالا هم به روم نیاوردن ولی کاملا مشخصه این تفاوت و‌یژگیاشون.قشنگ قابل قیاسن.
نیاز هست از دکتری مشاوره بگیرم و ببرمش ویزیت یا صبر کنم؟