بی آبی، بی برقی، گرما، بچه نق میزنه ، شوهر نق میزنه خونه انگار بمب زدن‌ ... دیگه مغزم نمیکشه. عمیقا دوسدارم برگردم به دوران مجردیم. بخدا خیلی علی بی غم بودم. الان انگار خستگی دنیا رو سرم آواره.

خانما حس کردین که فقط مادرایی که پسر داریم بیشتر مینالیم از شری بهم ریختگی و اذیت کردنا 🥲چرا دخترا ارومن. بخدا اونشب بیرون بودن خانواده کناریمون دختر داشتن ازجاش تکون نخورد این بچه حالا ما مدام درحال گرفتن احسان ازتو خانواده های بغل که تو پارک بودن😜🤭😝🤣

منم همین بودم جدیدا یه لگن کوچیک آب پر میکنم برقا که می‌ره بچه ها میرن آب بازی خودمم کارامو میکنم

نه بابا دختر من یا باید بخوابه یا فضولی کنه یا بخوره وگرنه خواب نداره ازتایمی که بیدار میشه دنبالشم تا موقع خاب🤣

هممون همینیم
فقط ب روزی ک بزرگ‌میشه و میره پی وار خودش و دلم برای بوی تنش دستای کوچیکش و ماما ماما گفتنش تنگ میشه خودم تسلی میدم
خونه من نیاز ب خونه تکونی داره من عیدم نرسیدم اساسی تمیز کنم
ولی میگزره کی گفته باید همه چی خوب باشه
نیییییست هر کیم فضولی کرد بگین نمیرسیم نمییتونیم

منم همینمممممم دقیقا ت وضعیت تووووو

اره دقیقا همه چی رو مخ شده
پسر من چهاردست پا میره کل خونه رو میچرخه
دیگه آنقدر بغل میکنم کمردرد دارم همش والا 😭😭😭😭

وای دقیقا حرفات حرف دلم بودچقدسخت شده این روزاهمه چی

زندگی تو مجردی شوخی بیش نبود

من امروز. خونم مرتبه پسرم خوابه خودم استراحت میکنم 😅 فقط از صب پاره شدم از ساعت ده صب بیدار بود تا الان

نگو...من بیشتر ازهمه خونهونامرتبم اعصابمو بهم‌میریزه هیچوقت هم مرتب نمیشه