سلام‌به همگی
هر روزی که به زایمان نزدیک میشم ترسم بیشتر میشه ،مثلا الان حالم خیلی بده ،نمیدونم‌ چی کار کنم ،خدا کنه که زودتر موعدش برسه و نینیم دنیا بیاد صحیح و‌سالم راحت شم
ترسم از درد و اینا نیست اصلا ترسم از فوبیای بی حسیه 😔😔😔
فقط فکر کردن به پسرمه که تا الان تونسم خودموبرسونم به این همه استرس

عزیزم به این فکر کن این همه آدم تو دنیا زایمان کردن تموم شده رفته، توهم میتونی

خواهش میکنم ازت لطفا به خاطر نی نی هم که شده استرس نگیر
من ۳۸ هفته و ۵ روزم بود زایمان کردم دکترم گفت خدا بهت رحم کرده بچت دستشویی کرده بود از استرس من سعی کن فقط بع لحظه ای که دکتر کوچولوتو نشونت میده فکر کنی به اولین گریش به اولین بار که قراره شیر بخور فقط به چیزای خوب فکر کن

بی حسی برا همون لحظه خوبه اما بعده ها کمردرد ولت نمیکنه

آمپولش واقعا عوارض داره من چهار سال و نیم زایمان کردم ب خاطر اون آمپول کمرم ناقص شده یکم سر پا وامیستم ب شدت درد میکنه کمرم ظرف میشورم همون قسمت وسط کمر ک بی حس میکنن اینقدر درد میکنه اشکم درمیاد تنها من نیستم دورو بری هامم همین میگفتن گفتم سر این فقط میگم بی هوش کنن

استرس به خودت نده خیلی راحت تر از چیزی هس که فکر میکنی بی حسی دردش اندازه ی آمپول معمولیه

اصلا نگران بی حسی نباش انقدر خوبه که وقتی کم کم بی حسیت میره میگی کاش نرفته بود چون دردات شروع ميشه

سلام قشنگم اصلا نترس من وقتی آوردنم تو اتاق عمل میلرزیدم از ترس اما بعدش دیدم چقدر آسون بود

عزیزم طبیعی هستی؟