۹ پاسخ

دقیقا دختر منم همینه یکی زنگ میزنم انقد اذیت می‌کنه که گوشی رو بده من ول نمیکنه یا میگه قطع کن من عکس ببینم

فقط وقت تماس از ایرپاد استفاده کن .
گوشی استفاده نکن جلوش تا از سرش بیفته

خودتوکنترل کن نزن بچه رو
من دادمیزنم بعًی موقع هاکه خیلی حسته میشم پسرم قهرمیکنه میره تواتاق درازمیکشه
دوباره من بایدبرم منت شوبکشم

پسرمنم میگه به کسی زنگ نزن گوشیوبده من کارتن ببینم
یکی هم زنگ بزنه گوشیوازم میگیره
یاهمش سوال میپرسه هرچی من بگم میگه چی چی کی اینجوری کرده چراااینجوری کرده همش بایدجواب اونوبدم
پیامم بدم گوشیومیکشه میگه پیام نده بده گوشیودست من من نزدمش تاالان
یه بارمنوزد منم یواش زدم به صورتش خیلی عذاب وجدان داشتم سریع بغلش کردم
دستشویی نمیذاره برم لج میکنه
یاباهام میاد
همش شلنگ آب دستشه فقط میگم نکن اصلاگوش نمیکنه

من خیلی گوشی دستش نمیدم ازم میگیره فورا میزارم رو پرواز هیچی نتونه ببینه بازیم ندارم فقط یکی پازل هست که اونم زود خسته میشه خودش میزاره میره تا میبینه من دارم مثلا می چرخم تو اینستا و اینا فورا میاد چنگ میزنه بگیره من میزارم رو پرواز راحت میدم دستش یه کم ور میره میندازه میره ...من بیشتر سر دسشویی رفتن روانیم میکنه میبرمش دسشویی اخیرا فقط شیلنگو میگیره باز میکنه خیس آبمون میکنه هر چی میگم نکن بدتر میکنه منم گاهی که خیلی عصبیم میکنه یکی دو تا میزنم پشت دستش والا صبرم حدی داره نمیشه که هر بار ما بریم دسشویی خیس آبکشیده بیایم بیرون روزی ده بار باید لباس عوض کنیم

آره گریه کرده صداش گرفته

همه بچه ها همینن نمیذارن گوشی دست بگیری من همیشه میدم دست پسرم میزنم رو آیفون صحبت میکنم تازه اونم وسطش قطع میکنه
اگر خیلی محکم زدی جاش قرمز شد و موند کفاره داره عزیزم🌺🌺

مامانای قدیم۶ یا۷تا بچه میاوردن دیگه وقتی بچه هاشون خیلی اذیت میکردن دعواشون میکردن و یامیزدنشون ولی زمان الان که هممون یکی یانهایت ۲تابچه داریم خیلی باید تحملمون ببریم بالا وصبور باشیم . الان شما بجزهمین یدونه فندقت بچه دیگه هم داری؟

سلام عزیزم خیلی هم دردیم من خودم میزنم خدا شاهده منم روانی شدم

سوال های مرتبط

مامان علی مامان علی ۲ سالگی
سلام مامانا اومدم درد و دل کنم امروز پسرم خیلی اذیتم کرد از صبح ک بیدار شد همش گریه کرد هیچ می‌گفت میخام بزنمت محکم چندتا خوابوندم تو صورتم و چشمم منم همش بغلش میکرد میگفتم چی میخوای مامان فقط می‌گفت میخام بزنمت و گیر داده بود الان باید بریم فروشگاه گفتم مامان دست و صورتمو بشورم صبحانه بخوریم میریم می‌گفت نه نمیرفت دسشویی نه یمذاتش من برم اهرم جیش کردن تو شلوارش پشت در دستشویی هم کلی گریه کرد بعد یک ساعت تمام با زور گوشی و تلویزیون ساکت شد بعدم ک بردمش بیرون کلی اذیتم کرد میخواستم خرید کنم همش می‌رفت و من دنبالش آخرم کیلی داد زدم سرش جلوی همه و زدمش زنعموش اومده بود فروشگاه رفته پیش اون میگه میخام پیش اون باشم و نمیومد با زور دیگه باهم اومدیم بعدم خونه دوباره کلی اذیت کرد شلوارش در آورده بود و لخت راه می‌رفت نمسذات بپوشونمش هی جیش میکرد دور خونه با کتم هم نپوشید منم کلی جیغ و داد کردم و گریه کردم نمیدونی. مایر کرد که اینقدر ازش بدم اومده بود ب خدا باورتون نمیشه وقتی زنعموش رو میبینم انکار اون مامانشه از این رو به اون رو میشه ب شوهرم میگم این دعا داره همش میعاد بره خونه اونا پیش اون باشه منو کلی زده و اذیتم کرده منم اعصاب ندارم دیگه زورم میاره جاریم خودش ی بچه داره جیکش در نمیاد ولی این ابرو برا من نداشت تو همسایه ها از بس جیغ و داد کردم و همش داره گریه میکنم از بچگی هم همین بود الآنم همینه ی دستشویی نمیتونم برم