سلام مامانای گل
امروز روز چهارم که سلمای قشنگم رو ب دنیا آوردم اول قبل از اینکه از تجربه زایمانم بگم می‌خوام حس قشنگ داشتنش رو ب اشتراک بزارم
دنیای من سلمای قشنگم از روزی که ب دنیام پا گذاشتی همه چیز برام متفاوت و زیبا تر شده .هر روز هر لحظه و هر ثانیه با نگاه کردن ب چشمان معصومت خدارو هزاران بار شکر میکنم😍
حس قشنگی که بهم میدی رو نمیخام با هیچ چیزی عوض کنم
چقدر قشنگه مادر تو بودن کوچولوی من 😍

تجربه زایمان:
چون به دوستای اصفهانی عزیزم قول داده بودم بیام از تجربه زایمان و بیمارستانم بزارم الوعده وفا😀
من بیمارستان امین زایمان کردم اگه بخوام نمره بدم از ۲۰ به این بیمارستان ۸ میدم
این ۸ هم فقط و فقط به خاطر کادر اتاق عمل و دکترم
از نظر تمیزی و نوساز بودن بیمارستان اصلا راضی نبودم خیلی معمولی بود رو به پایین
۸۰ درصد پرسنل اونجا تا چشم کار میکرد دانشجو های کار آموز بودن
از نظر کیفیت غذا صفر😧
پرستار های بخش دو سه نفرشون اصلا اخلاق نداشتن و با مادر اصلا رفتار درست نداشتن .
اتاق ها هم دو تخته بودن
در کل من برگردم به عقب این بیمارستان رو انتخاب نمیکنم
ولی همه اینا فدای یه تار موی دخترم ☺️

تو

۷ پاسخ

مامانا کسی هست نوزاد نارس داشته باشه اینجا؟

وای خوب شد من نرفتم پس

خوش قدم باشه عزیزم

قشنگم طبیعی بودی یا سزارین؟

اقا نگو منم میخام برم امین 🙁

خوش قدم باشه براتون عزیزمممم

سلما😍😍😍

سوال های مرتبط

مامان محمد مسیحا 💙 مامان محمد مسیحا 💙 ۱ ماهگی
تجربه زایمان سزارین در بیمارستان تریتا پارت ۲

ولی تریتا واقعا اینطور نبود پرستار بارها سر میزد بهم حالم رو می‌پرسید نکات شیردهی رو بارها گوش زد میکرد و چندین بار توضیح میداد بدون خستگی یه خوبیه بیمارستان این بود که محورشون شیره مادره ‌و اصلا استفاده از شیشه شیر و شیر خشک تا اونجایی که من فهمیدم ممنوع هستش... حتی کلیپ های آموزشی شیردهی برام گذاشتن و پرستار برای اینکه بفهمه من متوجه شدم یا نه اومد ازم پرسید چه چیز هایی فهمیدم و باز خودش اون فیلم هارو بهم توضیح داد هم به خودم هم مادرم که همراهم بود... من اتاق خصوصی گرفته بودم و واقعا شرایط رفاهی خوبی داشت همراه جاش خیلی راحت بود اتاق سرویس بهداشتی جدا داشت کمد های زیاد و جدا داشت تلویزیون داشت روشویی جدا تو یه اتاقک جدا داشت که همه اینا با هزینه به صرفه تر از اتاق vip بود خیلی دوست داشتم امتحان کنم اتاق های vip رو ولی احتمال دادم شاید اتفاق غیر منتظره بیوفته و هزینه ها بره بالا برای همین منصرف شدم چون بیمه تکمیلی به اتاق vip تعلق نمیگیره... ولی اتاق های معمولی هم دو تخته بودن که اونروزی که من بستری بودم کلا دو تا اتاق خصوصی پر بود با یه اتاق دو تخته که یه نفر توش بود یعنی کلا خلوت بود و جالب بود پرسنل هر رفتاری با منی که خصوصی گرفته بودم داشتن با اتاق عادی هم داشتن یعنی با اونا هم خوش اخلاق بودن...
مامان فسقلی مامان فسقلی روزهای ابتدایی تولد
بیمارستان نجمیه تهران:
اتاق عمل کامل مجهز برای من سزارین اورژانسی شد دو نفر دکتر متخصص زایمان بودن و همزمان متخصص اطفال هم تو اتاق عمل بود و متخصص بیهوشی و حدودا تو اتاق عمل ۱۰ نفر بودن
برخورد پرستار ها و ماما ها (البته نه همشون) در کل خوب بود
دکتر قادری قبلش خوب بود ولی موقع زایمان اخلاق نداشت ولی تخصصش خوب بود
اتاق های بخش کوچک بودن و تو هر اتاق دو نفر بودیم
تفاوت اتاق vip با معمولی این بود که داخل اتاق vip توالت فرنگی داشت و پنجره به سمت خیابان بود و همراه آقا میتونست بیاد و تک نفره بود
سزارین با اتاق معمولی و پمپ درد و شکم بند و جوراب واریس و دارو ها حدود ۷ تومن شد
بخش دائم نظافت میشد و تمیز بود
و پرستار های بخش مدام سر میزدن و پیگیر بودن
ولی قبل زایمان شب بلوک زایمان بیمارستان سوت و کور یه اتاق ۵ تخته بودیم با ۳ نفر بیمار ماما هم خواب
اتاق سزارین و طبیعی هم جدا بود و نمیذاشتن همراهم بیاد داخل
اتاق زایمان یه تخته و دو تخته هم بود ولی خوب خیلی خلوت بود اون روز فقط من طبیعی بودم
ساعت ۷ صبح تا ۲ دکتر متخصص تو بلوک زایمان بود
مامان ایلیا مامان ایلیا ۱ ماهگی
تجربه سزارین اول: من بیمارستان بوعلی همدان عمل شدم و حدود یکسال تحت نظر دکتر عظیمی بودم که خودشم عملم کرد هزینه بیمارستان حدود ۴۲ ۴۳ تومنی شد و ۶ تومنم دکتر به عنوان دستمزد گرفت. من صبح ساعت ۶ رفتم بیمارستان که یخورده زود و خود پرسنل هم نیومده بودن ولی از شش ونیم چنتا دیگه مامان هم برای عمل اومدن که من چون زودتر از همه رفته بودم نوبتمم برای عمل زودتر شد. اول رفتم بخش زایمان اونجا مدارک و تحویل دادم و سرم برام وصل کردن و سوند.هیچی از وصل کردن سوند نفهمیدم و اصلا درد نداشت ولی بعدش حس خوبی نداشت و احساس میکردم ادرارم میریزه که دوبار پرستار اومد چک کرد و تاکید کرد هیچ مشکلی نداره و فقط بخاطره شستشو فکر میکنم سوند شله . من از اتاق عمل هیچ ترسی نداشتم و ساعت نه رفتم اتاق عمل اونجا با دکترم صحبت کردم ولی از لحظه ای که آمپول بی حسی و بهم زدن و پرده رو کشیدن جلو چشمم استرس تمام وجودمو گرفت و به دکترم میگفتم من میترسم اونام همش باهام صحبت کردن و گفتن نفس عمیق بکش که بهترشدم همون پنج دقیقه اول کوچولو به دنیا اومد و بهم نشونش دادن که همه استرسم رفت ولی چون رو سینم احساس سنگینی میکردم و از استرس خیلی صحبت کردم و سرمو تکون داده بودم تهوع گرفتم و تو اتاق عمل مقدار کمی بالا اوردم که به اون وحشتناکی که فکر میکردم نبود و تو اتاق عمل همه چیز برای هراتفاقی مهیا بود بعد نیم ساعت بخیه زدن تموم شد و انتقالم دادن ریکاوری اونجا بچه رو اوردن بهش شیر دادم البته من بی حس بودم و همه کارارو پرستار کرد بهم گفتن تا یازده تو ریکاوری میمونم ولی فقط یه ربع موندم و انتقالم دادن اتاقی که بهم داده بودن ، عصر باوجودپمپ درد احساس درد کردم ک برام شیاف گذاشتن و بهتر شدم
مامان گلبرگ🧚🏼‍♀️ مامان گلبرگ🧚🏼‍♀️ روزهای ابتدایی تولد
تجربه ی زایمان - پارت ۲:
تجربه ی من از بیمارستان صارم بسیار شخصی هستش و ممکنه با فرد دیگر خیلی متفاوت باشه. پس تحقیقات کامل رو خودتون با توجه به انتظاراتتون باید کنین.
بیمارستانی که زایمان کردم، صارم بود. همه چیز عالی بود. درسته ک تمام بیمارستانهای خصوصی قرون به قرون تمام خدماتی که بهتون ارائه میدن رو میگیرن ، ولی صارم از اون دسته بیمارستانهایی هستش ک هزینه کنی براش، راضی میای بیرون.(تاکید میکنم ک این تجربه ی شخصی منه) .
حقیقت من از پزشک بیهوشی خیلی استرس داشتم که دستش خوب باشه و اذیتم نکنه، الحق و انصاف دست مریزاد داشت و بهترین اسپاینال رو برام انجام داد در صورتی ک شنیده بودم بعضی از دکترای بیهوشی ک اون روز شانست کشیک صارم بهت میخوره، سه چهار بار سوزن رو تو کمر میزنن، ولی برای من یکبار بود و هیییییچی متوجه نشدم از سوزن و تزریقش.پزشک بیهوشیش صبور و خوش اخلاق بود و باهاش ارتباط خوبی گرفتم. پزشک خودمم ک بی نظیر بود از همه نظر.
از پزشکها و پرسنل بیمارستان هم بخوام بگم همگی بسیار خوشرو و صمیمی و کاربلد بودن. شاید فقط یک پرستار بود ک من باهاش حال نکردم و بی حوصله بود. وگرنه تمام کسانی که چه قبل از عمل، چه بعد از عمل، اومدن و توصیه های پزشکی رو دادن بسیار راضی بودم. خصوصا بخش روانپزشکی ک قبل از عمل اومد و منو‌ اماده کرد برای مدیریت استرس و بهم‌ تمرین داد که توی اتاق عمل انجام میدادم و واقعا موثر بود. خلاصه بطور کلی بیمارستان صارم از همه نظر برای من بهترین انتخاب بود و بسیار هم راضی ازش اومدم بیرون .

پی نوشت: گلبرگم ساعت ۱۱:۱۵ صبح و در روز ۲۴ شهریور منت گذاشت روی سر مامان و‌باباش و با قدمش نور و امید داد به زندگیمون🌈🐣💋♥️.
انشاالله قسمت تمام چشم انتظارها🌻💖
مامان نیلای و نلین مامان نیلای و نلین روزهای ابتدایی تولد
سزارین دوقلو
سلام
خانوما تجربه ام از سزارین رو میخوام بگم با سن ۱۸ اونم دوقلو
نی نی هام یکی ۱۹۰۰ وزنش بود و قل اول ۲۳۰۰ وزنش بود
و با این وزن احتمال اینکه برن دستگاه زیاد بود ولی من با انرژی و بدون هیچ ترسی آماده شدم
تقریبا دو هفته قبل از سزارین دکترم نامه داد برا ۳۱ م شهریور و گفت صبح ساعت ۵ بیمارستان باشم
انتخاب من بیمارستان خصوصی صولت بود (به خاطر دکترم )
صبح رفتیم دنبال مادرشوهرم و مادرم با هم رفتیم بیمارستان
و کار های پذیرش رو انجام دادیم از من برای پذیرش شناسنامه خودم و کارت ملی شناسنامه و کارت ملی همسرم پرونده پزشکی(تمام سونو وآزمایش های انجام شده بارداری )رو خواستن و ۲۰ ملیون هزینه قبل از عمل گرفتن تا تصویه حساب
(۱۵ملیون دستمزد دکتر جدا که قبلا گرفته بود)
بعد من رو به بخش بستری بردن و اتاقم رو نشون دادن آزمایش خون ازم گرفتن و یک سری سوال از من پرسیدن مثله حساسیت دارویی و اینا بعد هم سرم و این چیزا رو وصل کردن و گفتن لباس هایی که قراره به دنیا اومدن بپوشن رو به من بدید همراه پوشک و پتو دور پیچ
ادامه پارت دو