۸ پاسخ

خدا به حق آبروی فاطمه زهرا به تن زخمی حضرت رقیه خدار و قسم میدم به سر بریده حسین خدا خودش کمک کنه عزبزم

از دکتر بپرس گلم خیالت راحت بشه عزیز ولی فک. ر نکنم مشکلی باشه منم تو اینجور مواقع خیلی ناراحت میشم ولی بهتره الان کاری کنی زودتر خوب. شه

براپسرم تاده ماهگی بودخوب شد

انشاالله که هیچی نمیشه عزیزم

استرس نگیر، خب خدایی نکرده مریض شد میبریش دکتر دیگه چ ربطی به چشمش داره عمل آب مرواریدم که عمل ساده ایه
سخت نگیر

تب نداره الرژی هست سیتریزین بده عطسه و ابریزش قطع بشه البته دکتر ببری که بهتره

به مادرت هیچی نگو که اوضاع بدتر میشه
میفهممت .. ادم خودش به تنهایی بیشتر میتونه کار انجام بده تا کمک دیگران و کار اضافه کردن

عزیزم خونسردیتو حفظ کن.انشالله ک چیزی نمیشه.با دکترش مشورت کن.من نمیدونم چرا ب ادم اعتماد ندارن همش میخوان زوری یکیو بیارن ک مثلا کمک باشه.ولی ادم تنهایی راحت تره

سوال های مرتبط

مامان مامانِ تودلی مامان مامانِ تودلی ۴ سالگی
مامانا چیکار کنم یک هفته اس دخترم رواااانی کرده
خودم دارو اسنترا میخورم
مثلا امروزو بگم صبح بلند شد، بعد گفت موهامو ببند گفتم باشه بعد گفت موهامو بد بستی با داد و گریه گفتم بیا دوباره ببندم بعد میگه نه من نمیخوااام تو نمیبندی بعد خودشوووو میزد و گریه و داد و فریاد خلاصه موهاشو بست و ساعت ۱برقامون رفت گفت ازت ناراحتم تو منو نمیبری پارک گفتم مامان جان گرمه ، بری خون دماغ میشی بعدازظهر میبرم بیرون از اونام هستن ک الکب حرفی نمیزنم واقعا قول بدم انجام میدم ) خلاصه دوباره شروع کرد ن تو منو نمیبری پارک تو الکی میگی دوباااااره گریه دوباره خودشو زدن و جیغ و داد
خلاصه بازم گذشت تاابنکه رفت جلو در با دختر همسایه بازی کنه گفت مامان برم خونه اونا بازی کنم منم گعتم برید بازی کنین منم برم سوپری خوراکی بخرم بیام پیشتون
اونم گفت باشه رفتن و بازی کردن و منم رفتم خوراتی خریدم و بردم دادم یکیشو اون یکیشم دخترم
دوباره دخترم شروع کرد که ن از تو ناراحتم چرا ب اون میدی و دوووووباره جیغ و گریه و مثل لر زبانا که تو مراسماشون مویه میکنن صدرتشو خنج میندازه منم چند روزه انقدر عصبی بودم اخرش از پشتش بشکون گرفتم و اوردمش خونه
واقعا نمیدونم چیکار کنم جدیدا خیلی این حرکتش بیشار،شده
ازمایشم دادیم همش اوکی و مشکلی نداره
و اینکه خودم ادم زود جوشی ام ولی واقعا کنترل میکنم ولی دیگه از صبح ک پا میشه تاااااا شب گریه
واقعا کم میارم واقعا دیگه میشینم گریه میکنم
نمیدونم چیکار کنم
مامان شایان مامان شایان ۴ سالگی
شب همگی بخیر
تبریک جانانه ب خودم و همشهری های خودم بابت قهرمانی عشقمون تیرختور ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️

دوستان یه مطلبی رو بگم
اینکه من هرشب پست میذارم در مورد فرزندپروری ، کاربرگ ها یا کارایی ک با پسرم میکنیم کاملا مربوط ب صفحه خودمه و اختیارش دست منه
بارها گفتم دوستانی ک از این بابت ناراحت هستن خیلی راحت میتونن بنده رو از لیست دوستان حذف بکنن
اینکه من با پسرم کار میکنم ب چه دلیلی، آیا مشکلی هست
آیا مساله ای وجود داره بازم نیازی ب توضیح نمیبینم
من کارایی ک با پسرم انجام میدم ، میذارم صفحه ام تا مادری ایده بگیره و با بچه اش انجام بده فقط از روی دوستی این کارو انجام میدم
چه بسا اگه اینجا پست نذارم، شاید کمی شلخته تر طراحی کنم
شاید تنوع رو بیارم پایین ، شاید عکس گرفتن پست گذاشتن وقت کمتری ازم بگیره
ولی خب نه ادعایی دارم نه طلبی
پس با احترام ب تمامی عزیزان، اگه کسی از پست های من اذیت میشه
ضمن عرض معذرت، لغو دوستی بزنید