همش احساس میکنم قراره یه اتفاقی برای بچم بیوفته
امروز حس کردم داره از شیر خوردن خفه میشه سینمو‌که‌در اوردم بچه یه عالمه بالا اورد بعدش هی گریه کرد و‌شیر میخواست
خیلی میترسم که اتفاقی براش بیوفته
همش مدام نفسش رو‌چک‌میکنم
خیلی میترسم از اینکه از دستش بدم😭

منم اینجوریم فکر میکردم فقط من اینجوریم نمیتونم بخوابم همش تو خواب بیداری نگاش میکنم همش عوارض زایمانه کاش زود خوب بشم اصلا افسردگی گرفتم

بچه اولتونه؟
من سر اولی همینجور بودم الانم هستم ولی کمتر

عزیزم با آرامش بهش شیر بده اون متوجه حال بد تو میشه اونم حالش بد میشه من سر دخترم حالم بد بود سر اتفاق هایی دخترمم بامن گریه میکرد شیر نمیخورد اصلا راضی نبود پیش من باش تا اینکه قربون صدقش رفتم و خودمو زدم به اون راه خوب شد

ی ایه الکرسی بخون بهش فوت کن خدا حافظ بچه ها هست ما چیکاره ایم

منم موقع شیر دادن وشستنش خیلی میترسم.فک کنم همه همینن

برای این عوارض بعد زایمانه منم اینجوریم همش گریه میکنم اضطراب دارم