۶ پاسخ

سلام مامان نیلا
میفهمم چقدر سخته بچها خیلی انرژی بالا وخستگی ناپذیری دارن ولی باید ما خودمون رو قوی کنیم که اونا بزرگ شدن عصبی وبداخلاق واسترسی نباشن
استرس وبدخلقی مادر رو بچه ها خیلی زود میفهمن وروشون اثرمیزاره وبا بدخلقی وشیطنت وپرخاش خودش رو نشون میده
من یه تجربه کوچیک دارم میگم
اگه شبها که بچه میخوابه کل خونه رو تمیز کنید وظرف ها رو بشوریدوفکر کنید فردا چیابپزید فرداکارکمتری دارید ومیتونید با بچه وقت بگذرونید وبازی کنید من درحد مرگ هم خسته باشم ظرف وتمیز کاریو انجام میدم که فردا کاری نباشه
وصبحا ساعت ۸ بچه رو بیدارکنید ورزش کتید خودتون بچه هم مثل شما انجام میده وبعد صبونه وبعدیکم برید بیرون پیاده روی بعد بیاین یه تشت اب بهش بدین تو تراس یا توحموم بازی کنه
شما ناهار بپزید بعد ناهار بهش بگید وقت استراحته قصه بگید براش
بعد چرت بزنه یعنی هرکاری کرد شما چشماتون ببندید تا بخوابه بعدنیم ساعت یه ساعت بیدارش کنید ببرید بیرون زیاد بپر بپر کنند تا انرزیشون تخلیه بشه البته که به این راحتیا نیست چندروز که زندگیتون رو روتین خاص پیش بره بچه عادت میکنه وموقع خواب خاموشی بزنید وقصه بکید بخوابه تو قصه هایی که میگید چیزایی که میخواین یادبگیره رو بگنجونید خیلی اثرمیزاره رو بچه ها
یه وقتی هم بزارید وقت بازی تمیز کاری تا بچه یادبگیره خورش وسایلا رو جمع کنه
بگیدعروسکا میرن قایم میشن چون خوب ازشون نگهداری نمیکنی وبعد عروسکشو جایی قایم کنید تا یادبگیره

سلام عزیزم منم تو وضعیت شمام
همه بچه ها تو این سن همینطورن
فقط صبر کنید با بچه دعوانکنید
آرومش کنید
خاک بازی و اب بازی عالیه
پارک
پیاده روی با خانواده
یا باهم
یک کیسه کوچک خاک شن یا ماسه بگیر
یه گوشه تو تراس یه تشت آب یا توحموم بذار و بزار بازی کنه کیف میکنه و دیگه سراغت نمیاد
باهم ماشین بشورید
تو یه ظرف آب بریز بذار اسباب بازی هاش و بشوره

عزیزم دختر منم ی کم اینطور بود
فقط خانه بازی و تکان دهنده کیف میکرد
بعد اتفاقی با ی خانم ک دو دختر داشت بچه هاسو میبرد کلاس ژیمتاستیک هم صحبت شدم

اون خانم گفتش دخترتو بیار
گفتم زیر ۴سال هیچجا ثبت نام نمیکنن
گفتس تو بیار و ب مربی بگو ورزش اصلا مهم نیس فقط با بچه ها باسه ی کم بدوعه حتی کافیه و خوشبختانه مربی قبول کرد و خودم میرفتم داخل میشستم

خیلییییی تغییر کرد
الان ۲ ۳ماهه
اما هنوزم میرم داخل فقط منو ببینه
و خیلیم دووم بیاره ۱۰ الی ۲۰ دیقه

اما واقعا واس من موثر بود
ایشاله واس شمام باشه

بنام خدا،من همينم قشنگه تا ٤صبح بيداره وقتي خوابيد تازه يكم بكارا ميرسم گاهي هم از ي صداي كوچيك بيدا ميشه و بدبختي …لج ميكنه ميگه من غذا بپزم البته من باش همكاري ميكنم تا جايي كه بدونم اتفاقي واسش نميوفته،يهو لج ميكنه چرا كولر روشنه گريه،يهو لج ميكنه چرا برقا رفت خلاصه سر هر چيزي جنگه😂اين پيامو ي ديوانه واست نوشته خواستم بگم تنها نيستي😂

الان که متنو دیدم نزدیک بود گریم بگیره.من هزاران کیلومتر از خونوادم دورم.البته مامان بابام به رحمت خدا رفتن.منظور خواهر برادرام بود.خیلی سخته ..خیلییییی..اینکه تنها باشی و دست تنها بچه بزرگ بکنی به کارای خونه برسی به خودت برسی به شوهرت برسی😭
منم کسیو ندارم مادرشوهر وخواهرای شوهرم تهرانن...من براش تلویزیون میزارم..عاشق کارتونه.غذا هم کم میخوره.باهاش بازی میکنم.شاید بچم حالش خوب باشه اما من اصلن خوب نیستم..منم هیچکاری نمیکنم..فقط توکل بر خدا میکنم

پنکیک درست کردم با دخترم کوفت کنم میگه نخور جیغ جیغ خب چرا برای چی طرف بچشو کتک میزنه بچه اینجوری نمیکنه 😭

سوال های مرتبط