۱۶ پاسخ

فقط کامنتا ک همه اسم قرصو میخان و تویی ک میترسی معرفی کنی🤣

صددردصد کلرودیازپوکساید بوده

بگو فقط میخایم بدونیم قرص بیخیالی چ قرصیه😂

سلام عزیزم بهش عادت میکنی
اگه میتونی مشگل و ریشه ای حل کن

ستراکین بوده من خوردم سه روز نخوابیدم

اسم قرص چیبود؟

همسرت غر میزنه؟ عزیزم نمیتونی خودتو بزنی بیخیالی؟ یه گوشو در کن یکیو دروازه خودتو بزن به ناشنوایی

عزیزم بهم میگی چ قرصی هست؟؟؟؟؟؟؟

فلوکستین نبود؟

تو رو خدا اسمشو بگو این دفعه رفتم پیشنهاد بدم شاید دکترم بنویسه

توروخدا بمنم بگو اگر اعتیاد نداشته باشه

اسمش‌چیه

چه قرصی بود؟؟

اسم قرص چیه

تأثیر داشت بگو اینجا

آسنترا نبود؟؟

سوال های مرتبط

مامان شاهی مامان شاهی ۱ سالگی
خوب ببخشید دیر اومدم درگیر شاهان بودم که بخوابه...دوربین رو گذاشتم روی جاکفشی
شوهرم توی تراس بود
بهش گفتم میشه بیای تو
اومد نشست
بعد گفتم مبخوام یه چیزی بهت نشون بدم
گفت چی شده باز چی شده شاهان دست گل به اب داده یا تو....😅🤕🥲

بعد پاکت رو داده بودم به شاهان‌
شاهان داد به باباش
در اورد و دید و خوند
بعد گفت
دروغ میگی؟!!!!
(سر شاهانم دقیقا اولین جمله همینو گفت)
گفتم نه
قسمم داد بعد متن رو دوباره خوند.... براش جالب بود و خندید و شاهان رو بوسید....
ولی بعدش گفت حالا چیکار‌ کنیم
میخوای بندازیمش؟
خیلی بهم ریخت اونقدر که فشارش افتاد :)
خیلی هول شد
بعد یه بار میگفت که بندازیم تو اذیت میشی شاهانم کوچیکه...ولی در نهایت گفت که خدا داده خدا بهمون هدیه داده چیزی بهمون داده چیزی که نگرفته......بغلم کرد و گفت خدا بزرگه
به شکل دعا خوندنی دستش رو بالا گرفت و شکرگزاری کرد و گفت خدایا خودت کمکمون کن و سالم بدنیا بیاد
از خودمم پرسید که قصد دارم نگه دارم یا نه....

ببینید هم من هم شوهرم تموم ترسمون اینه که من نتونم تحمل کنم....خود شوهرمم میدونه میگه که تو دست تنها بودی و من هیچوقت کمکت نکردم....الانم میترسه....بخصوص با وجود شاهان که زمانی که من زایمان کنم شاهان ۲ سال و ۵ ماهش میشه.....

الانم احساساتش رو کنترل کرد
حالش خوبه و خیلی خوشحاله....بغلم کرد و بهم میگه مامان کوچولو....
همش میپرسه کی قلبش تشکیل میشه
جنسیتش چی
کی تولدشه...
تفاوت سنیش با شاهان چقدره و.....
گفته کمکت میکنم....تا ببینم!😅فردام میرم ازمایش بتا میدم
مامان هاناخانوم🎀 مامان هاناخانوم🎀 ۱ سالگی
فردای اون روزی که به همسرم گفتم باردارم، با یه بسته‌ی کادوپیچ‌شده اومد خونه. تو دلم گفتم: آخ جووون، حتماً یه چیز خوشگل و گرون برام خریده! 😍 کادو رو باز کردم… دیدم چند جلد کتاب درباره‌ی فرزند پروریه 😐📘 باخودم گفتم: «آخه چرا باید تو این شرایط کتاب هدیه بگیرم؟!» انگار ذهنمو خوند… بدون اینکه چیزی بگم، با لبخند آرومش گفت: «تو فقط یه زن نیستی… تو مادر آینده‌ای. قراره یه انسان رو بزرگ کنی… داری قدم‌به‌قدم یه آدم می‌سازی. اگه می‌خوای بچه‌مون آگاه و موفق باشه، باید اول خودمون آگاه باشیم. بچه‌ها از کاری که می‌کنیم یاد می‌گیرن، نه فقط از حرف‌هامون.» 🧠💛 همون‌جا یه چیزی تو دلم تکون خورد. فهمیدم مادر بودن فقط به دنیا آوردن یه بچه نیست… یعنی رشد کردن، ساختن، آگاه شدن… یعنی تو قوی‌تر بشی تا اون، یه قدم جلوتر از نسل خودش باشه. ✋🏻 خیلی وقتا مامانایی رو می‌بینم که فکر می‌کنن «بچه خوب» یعنی بچه‌ای که فقط صداش درنیاد و یه گوشه بشینه... ولی تربیت، فقط ساکت نگه‌داشتن بچه نیست. تربیت یعنی اینکه کمکش کنی خودش رو بشناسه، بلد باشه احساساتش رو مدیریت کنه، فکر کنه، انتخاب کنه… یعنی همراهی، نه فقط کنترل. 🌱 بچه‌های فردا، نتیجه‌ی مامان‌های آگاهِ امروزن. بیایم قبل از اینکه فقط یه مادر باشیم، یه آدمِ یادگیرنده و بامعرفت باشیم.