پسرم انگاری منو دوس نداره همش چسبیده ب باباش بیرون میره گریه میکنه میگه منو ببر اما من بیرون میرم هیچی نمیگه یا منو بعد چند ساعت میبینه ذوق نمیکنه اما باباش میبینه بهش سلام میده میچسبع بهش مگه پسرا مامانی نبودن تو خونه تنهاییم یکم دعواش میکنم میگم نکنه باباش باهاش مهربونه دوسش داره من دعواش میکنم ازم خوشش نمیاد

دیگه برعکس شده دخترا مامانی تر شدن 😀 دختر من منو به باباش ترجیح میده و خواهرمو به همه ترجیح میده خاله شو میبینه دیگه هیچکس مهم نیست بدو بدو میره بغلش جیغ میزنه ولی بین من وپدرش به من وابسته است من جایی برم گریه میکنه ولی باباش بره نه

پسرمنم باباشو دوست داره پشت سرش گریه میکنه چه گریه ای ولی من جایی برم براش مهم نیستم به شوهرم میگم فک کنم تواینوزاییده ماشالله تورو بیشترازمن دوست داره حالا با اینکه باباشم گاهی اوقات دعواش میکنه بازمیچسبه به اون نه به من

حالا دختر من همش بامن اوکیه شوهرم صبح تا شب سرکاره خیلی نمیبینه باباشو بخاطر همین بیشتر به من وابسته اس تا باباش . وقتی نیست همش میگه بابام‌رفت وقتی ام باباش میاد اصلا محلش نمیده

پسرمنم دقیقا همینه
عشقش باباشه

دعواش نکن وقتایی ک پناهو دعوا میکنم اینجوری میشه😂😂😂

دلیلش فقط همینه
و حتما سعی کن دیگه اصلا دعوا نکنی ک میزان علاقش بزرگتر میشه کمرنگ نشه بهت
دیدم ک میگت

ن بابا باباهاهرچی میگن گوش میدن براهمون بیشتر باهاشون خوبن

پسر منم بابایی شده🙁
حالا تا همسرمو میبینه گریه میکنه که حتما بغلش کنه منو میبینه فرار میکنه برم دنبالش🙁

حالا دختر من بامن خوبه با باباش معمولیه باباش معلومه که ناراحت میشه