من همیشه شنیده بودم «دوران شیرین بارداری»
شیرینیش داره دلمو میزنه دیگه، مردم از خوشی اصلا🙃

عسل لامصب عسله🤕🤒😷

وای تمام این سختی ها هست اما وای از اون روزی که تکون هاش حس کنی، واقعا میشه روزای شیرینت، ان شاء الله چند هفته دیگه متوجه میشی
من با انگشت میزنم قشمتی که هست اونم با لگد جواب میده
دیگه دردام یادم میره اون لحظه

من همیشه فکر میکردم بهترین بارداری وتجربه میکنم وشوهرم منو روسرش حلوا حلوا میکنه منتها سخت در اشتباه بودم برعکس شد کاملا

مامان من همش میزنه تو سرم میگه تو چقد ضعیفی همش حالت بده من نه تا زایییدم هیچیم نمیشد😂
دیگه روزشماری نمیکنم که شاید ماه فلان خوب شم همینه که هست دیگه باش ساختم
زندگی تعطیل

والا همینو بگو
شایدم شیرینی برا کسی بوده که ویار ترشی شوری داشته

من که هرشب دعا میکنم فردا که بیدار شدم دیگه ماه آخر بارداری باشم 😂😂
در این حد خسته شدم

فعلا اول راهی وایسا حالا

من شیاف و آمپول همراهمه همش کمر درد شکم درد کشاله ران سردرد دارم موهامو به زور شونه میکنم کار خونه هم که سخته برام اما میگذرونم همش گرسنه میشم

چ زود خسته شدیم🤦🏻‍♀️😂

زانوی چپم دردمیکنه
این دوران شیرین نمیذاره بخوابم🤰🥴

من تو فکرم و رویاهام تو بارداری مث پرسنسا بودم با لباس ها و ارایش های زیبا الان الان مث پاندای کنفوکار تردد میکنم🤣🤣🤣🤣🤣

😂😂😂😂
منظورشون فک کنم بارداریای قدیم هیچی بخدا براشون مهم نبود ن خورد خوراک ن چاقی ن ترک پوستی
خوراکشونم خوب بود بارداری راحتی داشتن ن مثل من از دوماهگی جنین شیاف میزنم و دکتر گفت قطع کنی سقط میشه 😭
استراحت باید باشم
چیز سنگین بلند نکنم
اونوقت مادربزرگ من سر زمین کشاورزی داییم رو بدنیا آورد خودش رفته خونه اون کجا و من کجا