۱۳ پاسخ

عزیزم به جای غصه خوردن برای اتفاقی که افتاده،این روزهای باقی مونده رو سعی کن فقط مطالعه کنی تا بدونی باید چجوری شرایط رو مدیریت کنین تو و همسرت و خونواده ها،که هر دو بچه به خصوص بچه اول اسیب نبینن… مطمین باش با اگاهی اگر جلو بری این دوران شیرین میشه برات

فقط دعا بخون که انشاالله خداوند هوای بچه هاتووخودتو داشته باشه
این یکساله باکسانی راه برو که فقط مثبت اندیشن بچه سومم من هم غافلگیرانه بود اما الان الحمدالله یکسالشه
خداوند سرراهم دوستانی روقرار داد که واقعادرروزهای سخت و ناامیدی کمکم کردن

عزیزم اینا همش حرفه من پسرم الان که دخترم دنیا بیاد سه سالو نیمش میشه خب بارداریمم ناخواسته بود الان پسرم خیلی حساس شده چون دیگه میفهمه اتفاقا همش میگم کاش میدونستم اینجوری میشه با اختلاف یه سال خودم حامله میشدم
خواهر شوهرم دخترش ۶ماهه بود دو ماه بود حاملم بود الان با اختلاف کم فقط با هم بازی میکنن مامانشونم خیاطه بخدا یه ثانیه هم واینمیسته هم بچه عم خونه هم کار به همشونم میرسه هیچم بچه اولش از بین نرفته والا اونقد ماشالله چاقو وله هم شده دکتر بهش رژیم داده به این چیزا فک نکن زندگیه خودته تو میتونی مدیریتش کنی نه بقیه اجازه نده دخالت کنن و حالتو به هم بریزن دنیا امدنی هم خیلی حواس تو باباش به پسرت باشه

ن منو داداشم اینجور بودیم بدون هم جون نداریم
بستگی ب مدیریت پدرو مادر داره عزیزم

ببین اگه کسی کنارت باشه خیلی سخت نیست همسایمون پسرش ۶ ماهه بور دومی رو باردار بود مادر شوهر و جاری خیلی کمکش کردند الان ماشاالله دوتاشون بزرگ شدند و آقا

عزیزم این فکرا رو نکن برای بچها اتفاقی خوبی چون همیشه یک هم بازی داره فقط برای تو یکم سخته و اینکه خوب مکمل ها رو بخور تو باید تقویت بشی قدیما بچها باهم بزرگ میشدن هیچ اتفاقی هم ممیوتاد من و خواهرم یک سال باهم تفاوت سنی داریم

وای الهیییی
تقدیر خداست گلم قوی باش اصلا ام ب افکار منفی راه نده
پرقدرت برو جلو

عزیزم این فکرارو نکن قرار نیست اتفاقی بیفته فقط خودت یکم اذیت میشی وگرنه بچه ها یکم که بزرگتر بشن بهترین همبازی میشن برای هم کلی اتفاقای خوب میفته به چیزای خوب فکر کن😀

اگه خانوادت همراهت باشن نگرانی نداره
دوره قدیم تو یه خانواده بچه ها اختلاف سنی کمی داشتن
نگران نباش گلم
خدا همراه بچه هاست

این ور اون ور ول کن
همیشه باید دهن بعضی ها واسه نظرات مسخره باز باشه
به این فک کن بچت چقد بهش خوش میگذره وهم بازی ۲۴ساعته داره
خدا کمکت میکنه عزیزم

من دخترم یک ساله بود ک پسرم ب دنیااومد
الان دخترم۲وپسرم ۱سالشه
درسته اوایل خیلی اذیت میشدم مثلا دخترم موقع خوابیدن بغلمومیخواست در حالی ک ب پسرم داشتم شیرمیدادم
دیگ قلقش دستم اومد دخترمومیذاشتم روپام پسرمو بغل میکردم شیرمیدادم
کافیه قلقش دستت بیاد
من تنهابودنی خیلیم راحترم
همه چیزشون ب موقع هست
هرکی گفته بیخود گفته برعکس الان خیلیم خوبن باهم همبازی هستن
درسته سختیهایی هم داره

پسره میخاهیم اسمش بزاریم کارن هم اسم بچه های خودتون هستن

پس من داشتم فکر میکردمم که دومی و بیارم که پسرم تنها نمونه و هم بازی داشته باشه
چون بچه های برادرمو میبینم پشت همن بعد هنوز کوچیکن چقدرر هوایی هم دیگه دارنن زن برادرم میگه راحت شدم دوتا پشت هم اوردم الان باهم سرگرمن و اصلا سمت نمیان که اذیتم کنن

سوال های مرتبط