سوال های مرتبط

مامان ادریان مامان ادریان ۱۳ ماهگی
ادامه تاپیک قبل


گفت بخواب خونه مادر شوهرم پایین بود { 2طبقه } رفتم گفتم مامانی یه درد عجیبی دارم که رفته ولی می‌خوام برم بیمارستان گفت باشه برم نانوایی میام منم قبول کردم رفتم بالا قدم زدم تا 8 رفتم پایین گفتم شاید حاضر شده دیدم خوابه 🙄گفتم مامانی پاشو بریم گفت باشه و رفت نانوایی رفتم بالا تا هشت و نیم باز اومدم دیدم تازه اومده و سفره صبحونه پهن کرده پسرش و رفت بیدار کرد منم به زور خودم و نگه داشتم و واکنش نشون نمی‌دادم اومد و صبحونه خورد و منم طاقتم تموم شد اسنپ زد و قبول کرد بعد ده دقیقه حدود 25تا 35 دقیقه راه داریم تا بیمارستان رسیدیم اونجا ساعت شد 9.10 دقیقه ریکاوری شلوغ بود بلاخره نوبتم رسید ساعت شد 10.20 گفت برو معاینه شو رفتم معاینه انجام دادن اورژانسی فرستادن بالا ساعت 10.40دقیقع رفتم طبقه بالا {بخش زایمان} بعد یه دانش جو بار اولش بود اومد کیسه آب و پارع کرده و همون یه نفر قرار بود زایمان من و انجام بده و گفت میخوای آمپول بزنم دردت بره منم گفتم آره اپیدورال و زد و آروم شدم تا ساعت یازده بود که آمپول و زد و گفتن تا مدفوع نکردی صدام نزن 🙄
مامان 👧🏻♥️کوچولو مامان 👧🏻♥️کوچولو ۱۱ ماهگی
اومدم تجربمو در مورد خواب بگم

من از همون اول بدنیا اومدم دخترم فهمیدم ک بزرگترین چالشم خوابشه
شنیدم بودم که شب بیداری دارن ولی اصلا تصورم با چیزی که در واقعیت دیدم خیلی فرق داشت و خواب دخترم به شدت تاثیر کذار بود تو افسردگی من

۱- کوچولوتون اگه زیاد تکون میخوره و باعث بیدار شدنش میشه تا سه ماهگی یا تا شروع علائم غلت زدن با قنداق های چسبی جدید دستاشو ببندید خودشو خیلی بهتر میخوابه- ولی با شروع علائم غلت زدن حتما پروسه ی حذف قنداق و شروع کنید
۲- اتاق و تاریک تاریک کنید، صدای سفید بذارید و به هیچ چیز دیگه ای برای خواب عادت ندید اصلا(تاب ،گهواره و …)
۳- عادت خوابیدن با شیر و حذف کنید(میتونید به مرور با روش شوش تب جایگزین کنید که توی گوگل در موردش بخونید)
۴-از شروع ۶ ماهگی اگه وزن کوچولو با توجه ب نظر دکتر نرمال بود پرسه ی حذف شیر شب و شروع کنید
۵-وقتشه که خواب مستقل و شروع کنید
در اواخر ۱۱ ماهگی پروسه ی خوابیدن با نور کم و حذف صدای سفید و شروع کنی
د