خانوما خبر بارداریتونو کی گفتین و چجوری گفتین؟

همون موقع که قلبش تشکیل شد تو شیش هفته به پدر مادرا گفتیم ولی گفتیم تا چهار ماه کسی نفهمه

از اول فقط مامانم اینا و مادر شوهرم میدونستن دیگه به کسی نگفتم ماه هشتم که تموم شد بقیه خودشون یواش یواش فهمیدن وگرنه اگه دست خودم بود تا آخر نمیگفتم

بعد ۱۲هفته انتی رفتی بگو ب فامیلا بعد تشکیل قلب ب خانوادت بگو ولی اگ مادرشوهر فضولی داری همجارو پرمیکنه ب اونم نگو

من کلا ۳ ماه بارداریمو خودمم نمیدونستم باردارم چ برسه بقیه🤣🤣🤣

من وقتی تستم مثبت شد .خودم میخواستم تا چهار ماهگی نگم اما اینقد سردرد و بد حالی داشتم همه میگفتن چته مگه حامله ای .شوهرم ب مامانش و مامانم گفت دیگه تشکیل قلب ک رفتم شوهرم ب بقیه هم گف

من تازه جمعه همین هفته رفتم خونه مادرشوهرم بایه جعبه شیرینی ،پدرشوهرم گفت شیرینی به چه مناسبته گفتیم نوه جدید دیگه کلی خوشحال شدنو همین
به مامانمم بیبی چکم مثبت شد گفتم اونو طاقت نداشتم 😂باهم رفتیم سونو قلب

منم گفتم قلبش تشکیل شد میگم سالگرد عروسیمون رفتیم صدا قلبشو بشنویم تا ب همه بگیم اونم‌ک‌قلبش وایساده بود و بدترین روزم شد جشنم نگرفتم

هر چی دیرتر بگی بهتره

من ازمایش و تست مثبت شد به همه گفتم

خیلی ساده گفتم من باردارم دارید پدربزرگ مادربزرگ میشیدچون خانواده شوهرم نوه ندارن ولی خانواده خودم چرا نوه پسری دارن
ولی نوه دختری خیر
کلییییی خوش حال شدن بشدت

با سالگرد عروسیمون یکی شد، رفتیم بیرون و شامو کادو😍😍😍

من همون اول گفتم یه جعبه شیرینی گرفتیم رفتیم خونشون گفتیم

من فقط به خانواده ام و پدر شوهر مادر شوهرم گفتم خیلییییی ذوق کردن

ولش کن نگو... من گذاشتم هر وقت منو دیدن بفهمن خانواده مادری و پدریم

یه پک کادویی اماده کردم با لباس بچه و بیبی چک مثبت و جعبه شیرینی و گل رفتم پیش خانواده هامون اعلام کردیم

بعد ازمایش به شوهرم و مامانم بعد از سونو انتی به همه